هموطن و کاربرگرامی بسیار خوش آمدید . اگر چنانچه به منظور حل مشکل و یا درمان به این سایت مراجعه نموده اید، امیدوارم مطالب آن برای شما مفید واقع شده باشد.گزارشات زیر مربوط به بیمارانی می باشد که قبلا به منظور درمان مراجعه نموده اند وپس از درمان بهبودی خود را گزارش داده اند. بعضی از این گزارشات بسیار مختصر و ناقص و حتی ممکن است شما نتوانید گزارشی مرتبط با مشکل خود در اینجا بیابید ( در صورتی که همه مشکلات مطرح شده در این سایت قابل درمان است).آنچه که مهم است روند بهبودی بیماران می باشد که به لطف خدا بهبودی خود را جلسه به جلسه احساس می کنند . بسیاری از بیماران گزارش می دهند که سالها داروی اعصاب مصرف کرده اند ویا تعداد زیادی جلسات مشاوره روانشناسی و رواندرمانی را گذرانده اند با اینحال هنوز مشکل شان سر جای خود باقیست. اما بسیاری از مشکلات دیگری وجود دارد که آدم ها با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه قادر به بیان آنها نمی باشند این مشکلات شامل انحرافات یا گرایشات جنسی ناخواسته مانند فیتیش، مازوخیسم، سادیسم، تمایلات همجنس خواهانه به اشکال مختلف و غیره که البته درمان آنها چندان راحت نیست. امیدوارم اینجا آخرین جا برای بهبودی کامل شما باشد. انشااله.
برخی از مطالب زیر بر داشتی از گزارشات کتبی بیماران و برخی دیگر گزارش مستقیم خودشان می باشد که عیناً توسط ما درج گردیده است.
شرح حال چگونگی ابتلا یک فرد فوت فیتیشی به پای مردان و نتایج درمان آن: به نام خدا: من از بچگی دچار یک اختلال روحی بدی شدم که آن هم نفرت به پا بود. من به طور کلی از پا بدم میومد و از دست زدن به پای کسی نفرت داشتم، حتی وقتی پاهای خواهرم را می دیدم بدم میومد و به او می گفتم پاهایت را بپوشان تا من نبینم. ولی بزرگ که شدم و رفتم باشگاه حدود 16 سالم بود، یه حسی همیشه تو ذهنم به من می گفت دوست دارم دست و پای فلانی را بوس کنم. طوری شده بود که به پای همه توجه می کردم و تو ذهنم می گفتم من نباید این کار را بکنم تا اینکه با یک پسر خوشگلی در باشگاه آشنا شدم مدتی به پاهایش نگاه می کردم تا کم کم با او دوست شدم تا اینکه روزی رفتیم خانه یکی از بستگانم و من گیر داده بودم به پاهایش که بو می داد، من دنبال بهانه ای برای بوسیدن پاهایش بودم. تا اینکه وقتی نشسته بود افتادم روی پاهایش و برای اولین بار ارضا شدم و به حس خوبی رسیدم. و پس از آن به بهانه های مختلف می آوردمش خانه و تا پاهایش را نمی بوسیدم و ارضا نمی شدم ولش نمی کردم. البته اون هم از این کار خوشش می آمد و از داشتن دوستی مثل من که اسم و رسمی داشتم خوشحال بود. ولی من با او کاری کردم که بعد از مدتی از من فرار می کرد و من بعد از او با یکی از بچه های فامیلمان این کار را شروع کردم وتا مدتی گذشت و من وارد مراسم مذهبی شدم و فهمیدم که این کار اشتباه و گناه بزرگی است و برای مدتی این کار را ترک کردم و بعد رفتم سربازی در آنجا با یک پسر دیگری این کار را شروع کردم و با جورابش یکی دو بار خود ارضایی کردم و بعد به بهانه اینکه از روی تختم می افتم، رفتم طبقه پایین زیر پایش می خوابیدم و بعد کم کم رفتم با او هم تخت شدم و با پاهایش و جورابش تحریک می شدم و خود ارضایی می کردم تا اینکه دوران آموزشی تمام شد. و بعد از آن با فرد دیگری آشنا شدم و چون او شب ها خوابش سنگین بود من با پاهایش ور می رفتم و این کار تا آخر خدمت ادامه داشت تا اینکه یک گوشی لمسی خریدم و بعد می رفتم توی اینترنت تا فیلم و عکس از بوسیدن پا ببینم که با آن خود ارضایی می کردم. و بعد به دلیل احساس گناهی که داشتم آن گوشی را فروختم و برای مدتی این کار را ترک کردم اما دوباره باز هم رفتم گوشی خریدم و به سراغ فیلم های پا و کفش و جوراب می رفتم و تحریک می شدم و خود ارضایی می کردم. و دوباره باز هم گوشی را فروختم و این کار همچنان با تخیلات من و دیدن فیلم با گوشی دوستان ادامه داشت تا شب قبل از اینکه برای درمان مراجعه کنم.
من سال گذشته فیلم های شما را در سایت و اینستا دیده بودم و می خواستم برای درمان بیایم ولی به خودم می گفتم ازدواج کنم از سرم میپره از طرفی هم موقعیت ازدواج نداشتم اما رفتم سراغ دخترهایی که تنها هستند و یا آنهایی که شغلشون بود اما احساس گناه می کردم چون در بچگی یک دفعه خواستم این کار را بکنم فکر کردم گناهه و همان باعث شد که من بروم به سمت بوسیدن پا و جوراب و خود ارضایی. اما در حال حاضر اگرچه درمانم تمام نشده ولی خوشحالم و احساس می کنم که دیگر احساس گناه نسبت به رابطه طبیعی ندارم و علاقه به پا، کفش و جوراب خداروشکر کمتر شده…… .
جوانی حدودا 23 ساله با مشکل تمایلات همجنس خواهانه، افسردگی، عدم اعتماد به نفس در روابط اجتماعی و وسواس خود ارضایی مراجعه می کند، نتیجه درمانش را به این صورت گزارش می دهد: گزارش بیمار پس از جلسات درمان: پس از پایان جلسات حس می کنم تمایلات همجنس خواهی من کاملا از بین رفته، تمایل به جنس مخالف در من بیدار شده، افسردگی و وسوسه ی خود ارضایی هم از بین رفته و اعتماد به نفس خوبی در روابط اجتماعی پیدا کرده ام. من در ابتدا امیدی به درمان نداشتم اما حالا می دانم که این گزارشات واقعی است. برای اینکه من جلسه به جلسه احساس بهتری می کردم.
زوج جوانی به دلیل مشکلات زناشویی برای درمان مراجعه می کنند. شرح مشکل: شوهر جوان اظهار می دارد که در هنگام رابطه زناشویی به طور کامل نعوظ (ارکشن) خود را از دست می دهد. با بررسی های به عمل آمده مشخص می شود که در موقعیت های دیگر این آقای جوان کاملا سالم است و نعوظ دارد، فقط در هنگام رابطه ی زناشویی دچار مشکل می شود. در طی صحبت های بعدی بیمار بیان می کند که همیشه نگران بوده که نکند رابطه برقرار کند و همسرش بچه دار شود و نتواند از پس هزینه های زندگی برآید ( دلیل از دست دادن ارکشن یا نعوظ ).
نتیجه درمان: بیمار : احساس می کنم تمام مشکلاتم بر طرف شده. بهبودی را جلسه به جلسه حس می کردم، ناتوانی جنسی یا عدم نعوظ کاملا بر طرف شده، اعتماد به نفس من نسبت به قبل بهتر شده، حالات افسردگیم از بین رفته، به طور کلی خوب و سر حال و احساس می کنم به بهبودی کامل رسیده ام. گزارش همسر بیمار: همسرم بهبود یافت، نا امید شده بودیم به جاهای زیادی مراجعه کرده بودیم، ولی الان خیلی خوشحال هستیم.
دختر 19 ساله ای که توسط والدینش به دلیل عدم اعتماد به نفس و حالات افسردگی که گوشه گیر و در خود فرو رفته است و سال ها جهت مشاوره و درمان مراجعه می نماید که نتیجه ای هم در بر نداشته، به طوریکه هم اکنون در خود فرو رفته و با خود صحبت می کند و گاهی هم می نویسد، برای درمان مراجعه می نماید.
نتیجه درمان: گزارش والدین و خود بیمار نشان می دهد که حس خوب و احساس بهبودی از همان جلسات ابتدایی شروع می شود به طوریکه یک جلسه مانده به پایان جلسات والدین گزارش می دهند که سارا در مهمانی خیلی خوشحال بود و در جمع صحبت می کرد به طوری که انگار هیچ بیماری نداشته.
آقای 32 ساله ای با گرایش به همجنس با حس مفعول بودن ، گی و احساس زنانگی که به دلیل شرایط محیطی و تربیتی به وجود آمده برای درمان مراجعه می نماید که طبق اظهاراتش جلسه به جلسه بهتر و در نهایت به بهبودی کامل از لحاظ روحی و روانی و جنسی به بهبودی رضایت بخشی می رسد. “علت مشکل شرایط خانوادگی و تربیتی و البته به اعتقاد من آمادگی روانی و طبیعت خود فرد می باشد. ”
شرح مشکل از زبان مراجع: من وقتی کودک بودم کودک های همسن اطرافم بیشتر دختر بودن و این روی اخلاق من تاثیر گذاشت و یکم اخلاق و رفتار و حتی مدل بازی کردنم دخترونه شده بود. البته پدر و برادرهای بزرگتر از خودم اخلاق خشکی داشتند و محبت نمی کردند ولی برعکس مادر و خواهرهایم خیلی خوب و مهربون بودن. به سن نوجوانی که رسیدم برای هر دو جنس کنجکاوی هایی داشتم مخصوصا به جنس موافق و به مردهای هیکلی و بزرگتر از خودم. ولی هیچوقت دلیلش رو نمی دونستم و خیلی وقت ها فکر می کردم که من دو جنسه هستم و این فکر خیلی آزارم میداد چون دوست نداشتم جنسیتم عوض بشه. حدودا تو سن17 سالگی بودم که به افسردگی شدیدی گرفتار شدم به دلیل اینکه فکر می کردم دو جنسه هستم در نتیجه مشکلم را به خواهرم گفتم و من را پیش یه روانشناس برد و روانشناس به من گفت تو دو جنسه نیستی اما به دلیل اینکه چون دوست نداری دختر باشی به افسردگی مبتلا شده ای. به هر حال از شر این فکر تا حدودی خلاص شدم و بیشتر سعی کردم که تحریک جنسی را نسبت به همجنس از خودم دور کنم و بیشتر به دختر فکر کنم. تا اینکه در سن 21 سالگی در محیط کارم با پسری آشنا شدم که یه جور رابطه ی عاطفی بینمان شکل گرفت و به هم می گفتیم که باهم داداش هستیم اما با شوخی های دستی و خودارضایی ساده باهم همه چی شروع شد و البته پیشنهد دهنده ایشان بود و من هم خوشم می آمد. خلاصه این رابطه هر روز بیشتر میشد تا به سکس کامل رسید. و الان حدودا 11 ساله که ادامه داره و اما حالا ایشون دیگه نمیخواد که رابطه جنسی داشته باشیم اما در حال حاضر فقط من هستم که پیشنهاد میدم و چون ایشون دیگه نمیخواد و من میخوام دعوامون میشه. البته من هم هیچ رضایتی از این کار ندارم به عبارتی دوست ندارم اما هوس میکنم و برام لذت بخشه ولی بعد از اون حس بدی به من دست می دهد. و من دوست دارم این کار همجنس گرایی تمام بشه و ازدواج کنم و تشکیل خانواده بدم ولی میل و شدت و هوس سکس با همجنس یا همجنس بازی خیلی در من زیاد است و این موضوع مرا عذاب می دهد که هیچ میل و کششی به سمت جنس مخالف ندارم. با شخصی که دوست هستم سال هاست که رابطه ی عاطفی شدیدی بینمان هست ولی هر دوی ما دوست داریم باهم مثل برادر باشیم و ازدواج کنیم و رفت و آمد خانوادگی داشته باشیم.
علاقه هایی که در حال حاضر در من هست و دوست دارم از بین بره و ازش متنفر بشم: علاقه به پسرهای هیکلی و بدن ساز، علاقه به موی بدن مرد، علاقه به زیربقل عضلانی و مو دار، علاقه به پسرهای خوشتیپ، علاقه به بازوهای بزرگ، علاقه به آلت جنسی مردانه، علاقه جنسی و عاطفی به مردهای بزرگتر و قوی تر و هیکلی تر از خودم، علاقه به مفعول شدن در سکس مخصوصا به دوست چندین ساله ام. امیدوارم شما بتوانید به من کمک کنید تا از این احساسات و رفتار که مرا عذاب می دهد خلاصم کنید.
ٍآقای 28 ساله ای که با تمایلات همجنس خواهانه از نوع علاقه به افراد مسن(پیر خواه) مراجعه کرده بود نتایج درمانی آن برایش بسیار رضایت بخش و دلخواه بود که شرح مشکل آن در زیر آمده است که علت آن یک محرک بیرونی که در نهایت تبدیل به وسواس ذهنی و جنسی می شود.
شرح مشکل این جوان: می گوید حدودا در مقطع راهنمایی بودم که یک روز سر کلاس درس هنگامی که آقای معلممان در حال نوشتن روی تخته سیاه بود، یکی از بچه ها گفت بچه ها ببینید خط لباس زیر(شورت) از روی شلوارش پیداست، من گفتم که خب که چی اصلا برایم هیچ اهمیتی نداشت اما نمیدانم چطور شد که بعد ها این جمله که خط لباس زیر معلم پیداست ذهن مرا به خود مشغول کرد( وسواس فکری) و در نتیجه پس از گذشت زمان احساس کردم که یک احساس و علاقه ی شهوانی و عاطفی نسبت به افراد پیر پیدا کردم و این حس روز به روز در من بیشتر تقویت شد تا اینکه امروز که شرایط ازدواج پیدا کردم و خانواده ام نیز اصرار دارند که تشکیل خانواده بدم متوجه شدم که من هیچ احساس عاطفی و جنسی نسبت به جنس مخالف ندارم و البته در تخیلات جنسی هم قادر به تصور و تجسم جنس مخالف نیستم. و البته سعی کرده ام که خودم را به نوعی با جنس مخالف بیازمایم که موفق نبوده ام. البته در کنار این احساس عاطفی و جنسی که برای من عذاب وجدان به وجود می آورد دچار استرس و اضطراب، افسردگی و عدم اعتماد به نفس هم شده ام.” تمایلات همجنس خواهانه یا همجنس گرایانه با علت وسواس ذهنی”.
آقای 32 ساله و متاهل با مشکل تمایلات همجنس خواهانه که قادر به رابطه عاطفی و زناشوئی با همسر خود نمی باشد و نیز به همراه افسردگی ، دلواپسی و استرس و اضطراب مراجعه و پس از دریافت درمان چنین گزارش می نماید:
پس از چهارمین جلسه درمان احساسم خیلی بهتر است و گرایشات همجنس خواهانه ام کمرنگ شده و تقریبا ناپدید شده. از احساسات منفی ، افسردگی ، استرس و اضطراب و دلواپسی خبری نیست.احساساتم نسبت به جنس مخالف رو به بهبود است .من در ابتدا به نتیجه درمان چندان امیدوار نبودم ولی بعد از گذشت جلسه چهارم حالا احساس می کنم نتیجه درمانم موثر بوده و تا حدود زیادی به خواسته هایم رسیده ام . من که اصلا شرایط روحی مناسبی نداشتم و هیچگاه فکر نمی کردم به شرایط نرمال برسم احساس می کنم مثل یک انسان نرمال شده ام و دیگر تمایلات همجنس خواهانه ندارم . از این بهبود و وضعیت بسیار خوشحالم . و البته مطمئنم که پس از انجام جلسه پایانی بسیار بهتر نیز خواهم شد. و از اینکه به زندگی عادی برگشنه ام از جناب دکتر نجفی توانا بسیار سپاسگزارم.
دختر خانم نوجوانی با مشکلات عصبانیت حس تنفر نسبت به پدر و حس پرخاشگری و افکار منفی در حد بسیار شدید و آزار دهنده که به همراه مادرش به منظور درمان مراجعه نموده که نتایج درمان به این قرار است :
گزارش بیمار : پس از یک دوره درمان احساس بسیار خوبی دارم و احساس می کنم که عصبانیت و حس تنفرم و پرخاشگریم و افکار منفی و مزاحمم از بین رفته اند و یه جورایی از رفتارهای گذشته خود احساس خجالت دارم .
گزارش مادر : دخترم بسیار افسرده ، پرخاشگر و حتی چند بار دست به خود کشی زده بود و سالها تحت درمان روانپزشکان و روانشناسان دیگری قرار داشت و ناباورانه اورا به نزد آقای دکتر نجفی توانا آوردم و امیدی به نتیجه مثبت نداشتم ولی شاید برای من مثل یک معجزه بود . احساس می کنم دخترم حدود 90 درصد تغییر کرده که البته من می گویم صد درصد ولی آقای دکتر می گوید همچنان بهتر هم خواهد شد. با سپاس از خداوند منان و دکتر عزیز . امیدوارم سالیان دراز سلامت باشید
آقای 25 ساله ای با مشکل گرایش به همجنس آن هم افراد مسن و تمایلات پات بودن و همچنین با حالات افسردگی بدبینی و عدم اعتماد به نفس مراجعه می نماید که پس از پایان جلسات چنین گزارش می دهد :
خدا را شکر من در حال حاضر به حالت طبیعی رسیده ام و احساس مرد بودن دارم و همچنین احساس شادابی و نشاط زیادی را درخودم احساس می کنم. ممنون از زحمات شما.
آقای33 ساله ای با مشکل عدم اعتماد به نفس در روابط اجتماعی و یا به عبارتی ترس از جمع که باعث دلهره ،استرس و اضطراب و تپش قلب و در نهایت سرخوردذگی و افسردگی در او شده بود مراجعه می نماید.که پس از پایان جلسات درمان چنین گزارش می دهد:
خدا را شکر از همان ابتدای جلسات درمان ،جلسه به جلسه احساس بهتری میکردم ودرحال حاضر بحدی احساس خوبی دارم که وقتی در جمعی هستم نه تنها کاملا راحتم بلکه گاهاً فراموش میکنم که قبلاً مشکل ترس ازجمع داشتم.از زحمات دکتر سپاسگزارم.
آقای 21 ساله ای با تمایلات همجنس خواهانه و عدم اعتماد به نفس ، افسردگی و…. بهمراه والدین خود به منظور درمان مراجعه می نماید که گزارش درمانش با ادبیات خودش منعکس می گردد:
من حس همجنس گرایی ام کاملن به زیر صفر رفته و کاملاً به جنس مخالف حس علاقه دارم.و افسردگس و کم اعتماد به نفسی کاملاً از بین رفته و حس دلخاهی نسبت به زندگی دارم.
گزارش همراه: اینجانب ولی فرد بطور کامل و امیدوارانه شاهد روند بهبودی ایشان شدم که برایم مانند معجزه بود.و….. و تشکر.
همچنان در حال انتقال گزارش می باشیم
این گزارشات متعلق به سالهای قبل از 1390 می باشد .
آقای 21 ساله با مشکل حمله هراس یا وحشت پانیک اتک همراه با کابوس شبانه ، گیجی و منگی و … مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : می گوید حالم بسیار بسیار خوب شده تا به حال چنین آرامشی نداشته ام و همراهش که پدر وی میباشد نیز می گوید خدارا شکر فرزندم بسیار خوب شده. ثبت شده بوسیله:م.ز
——————————————————————————–
خانم 45 ساله با مشکل استرس و اضطراب ، دلشوره ، بی قراری ، دردهای جسمانی ، بد خوابی ، پرخاشگری و سرد مزاجی و … مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : می گوید احساس جنسی خوبی دارم ، استرسم بسیار کم شده ، خوابم بسیار بهتر شده ، داروهایم را قطع کردم ، درد جسمانیم بسیار کم شده ، به طور کلی احساس خیلی خوبی دارم. ثبت شده بوسیله: ر.م
——————————————————————————–
خانم 30 ساله با مشکل وزن 38 ، قد 167 ، بسیار لاغر ، اضطراب و دلشوره ، دلهره ، سرگیجه ، درد اندام ، بی میلی به غذا ، تپش قلب و … مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : می گوید نسبت به قبل اصلاً احساس حالت تحوع ندارم ، سردرد و سرگیجه ، اضطراب و دلشوره ، درد عضلانی ندارم ، میل جنسیم افزایش یافته و فعلاً 3 کیلو افزایش وزن داشته ام. ثبت شده بوسیله:خانم ح.ک
——————————————————————————-
آقای 18 ساله با مشکل تیکهای عصبی ، اضطراب و دلشوره ، کابوس شبانه ، پرش در خواب ، و ترس از حیوانات مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : به طور کلی خیلی بهتر شده ام ، تیکهایم از بین رفته ، کابوس ندارم ، خوابم بهتر شده ، دردهای جسمانی ندارم و … ثبت شده بوسیله: س.ن
——————————————————————————–
1390/10/01
12:36:22 ب.ظ
آقای 15 ساله با مشکل لکنت زبان مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : پیشرفت بسیار خوبی داشته ام نه تنها خودم احساس خوبی دارم بلکه اطرافیان نیز همین را می گویند . تقریباً کاملاً خوب شده ام ثبت شده
——————————————————————————–
1390/10/01
12:35:41 ب.ظ
آقای 27 ساله با مشکل ترس از رانندگی ، وسواس فکری و اشتغال ذهنی برای تکرار بعضی از کلمات ، پر اشتهایی ، بی میلی جنسی به جنس مخالف و تمایل به همجنس مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : وضعیت روحیم خیلی بهتر شده ، اعتماد به نفسم بیشتر شده ، به طور کلی بر خودم مسلط شده ام . تمایلات جنسی ام به صورت طبیعی در آمده. خدا را شکر می کنم ثبت شده بوسیله: د.ن
——————————————————————————–
1390/10/01
12:34:51 ب.ظ
خانم 58 ساله با مشکل افسردگی ، بی حالی ، روابط اجتماعی مختل ، متنفر از دیگران ، احساس بدبینی ، عدم اعتماد به نفس و … مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : تنفرم از دیگران کمتر شده ، صحبت کردن با اطرافیان و شوق دیدنشان در من بیشتر شده . حس خوبی دارم ، اعتماد به نفسم هم بیشتر شده و لذت می برم . ثبت شده
——————————————————————————–
17:37:07
1390/10/01 12:33:53 ب.ظ
خانم 25 ساله با مشکل افسردگی ، اضطراب شدید ، پرخاشگری و بی میلی جنسی و بی خوابی مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : میزان استرسم کمتر شده ، بر اعصابم مسلط هستم ، پرخاشگری ندارم ، تمایلات جنسی هم بهتر شده . مشکل بی خوابی کاملاً حل شده. ثبت شده
——————————————————————————–
1390/10/01
12:32:56 ب.ظ
آقای 30 ساله با مشکل عدم نعوذ ، افسردگی ، نا امیدی و عدم اعتماد به نفس مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : توسط دکتر تغییرات مفیدی هم از نظر روحی و هم از نظر جنسی ایجاد شده است . ایرکشن (نعوذ) من خوب شده احساس شادابی و نشاط می کنم . نتایج خوبی بدست آورده ام ، اعتماد به نفسم بهترشده است. ثبت شده
———————————————————————————
بیماری با مشکل وسواس فکری شدید که نکند دیگران درمورد بیماری من بدانند که من دروغ گفته ام به مادرم، و همچنین احساس گناه استرس و اضطراب شدید تمایلات جنسی پایین حالات افسردگی سردردهای شدید حالتهای گیجی و منگی احساس غمگینی و احساس گنگی و همچنین توهمات بینایی و شنوایی و هزیان تعقیب که به ظاهر در اثر یک شوخی معمولی به وجود آمده بود مراجعه می کند.
این بیمار 35 ساله اقا پس از گذراندن چندین جلسه درمان چنین گزارش می دهد:
جلسه اول : دردهایم کمتر شده اضطراب ام کمتر شده.
جلسه دوم : احساس می کنم دیگر آن احساس شک وتعقیب شدن را ندارم توهم ازبین رفته میل جنسی بهتر شده زودانزالی و یا انزال زودرس من بهتر شده
ودر نهایت:نه تنها افسردگی ، استرس و اضطراب، دردهای جسمانی،پراشتهایی، تیک های عصبی و.. بهتر شده بلکه بطور کلی احساس می کنم آدم طبیعی و نرمالی شده ام.
—————————————————————————-
آقای جوانی 26 ساله با مشکل لکنت زبان مراجعه نموده و بعد از چند جلسه روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی چنین گزارش میدهد: اعتماد بنفسم بسیار بیشتر شده و مشکل لکنت زبانم بهبود یافته است. احساس بسیار خوبی دارم و تقریبا” بدون مشکل صحبت می کنم. ثبت شده م.ف
——————————————————————————————–
آقای 41 ساله با مشکل سرد مزاجی واسترس و اضطراب ، بد خوابی و … مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : می گوید احساس جنسی بهتری دارم ، استرسم بسیار کاهش یافته ، خوابم بسیار خوب شده ، دارومصرف نمیکنم، به طور کلی احساس خیلی خوبی دارم. ثبت شده بوسیله: م.ح
——————————————————————————–
آقای 33 ساله با مشکل اضطراب و دلشوره ، دلهره ، سرگیجه و … مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : نسبت به قبل احساس دلهره ندارم ، سردرد و سرگیجه ، اضطراب و دلشوره کاملا” از بین رفته است، میل جنسیم نیز افزایش یافته. ثبت شده بوسیله:ه .ل
———————————————————————————————
خانم 36 ساله با مشکل بی میلی جنسی مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : می گوید حالم بسیار بهتر شده تا به حال چنین حالت جدیدی نداشته ام و همراه وی که همسر وی میباشد نیز می گوید خدارا شکر زنم بسیار خوب شده. ثبت شده بوسیله:گ.ب
——————————————————————————–
جوان 17 ساله با مشکل خود ارضایی ، اضطراب و دلشوره ، بی خوابی ، و… مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : به طور کلی خیلی بهتر شده ام ، وسوسه خود ارضایی از بین رفته ، خوابم بهتر شده ، و … ثبت شده بوسیله: ن.خ
——————————————————————————–
خانم 15 ساله با مشکل لکنت زبان مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : در صحبت کردن خوب پیشرفت کرده ام .والدینم بسیار خوشحال هستند. تقریباً احساس می کنم که خوب شده ام . از دکتر بسیار ممنونم.ثبت شده ه.م
——————————————————————————–
خانم 34 ساله با مشکل وسواس فکری و وسواس عملی ، پر خوری ، سردی جنسی مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : وضعیت روحیم بسیار خوب شده ، اعتماد به نفسم را دوباره باز یافته ام ، تمایلات جنسی ام بیدار شده و به صورت طبیعی در آمده است. حس می کنم که معجزه ای رخ داده. ثبت شده بوسیله: ل.ب
——————————————————————————–
آقای 62 ساله با مشکل افسردگی ، ترس از جمع ، احساس بدبینی به اطرافیان ، عدم اعتماد به نفس و … مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : احساس بدبینی به اطرافیان کمتر شده ، بیشتر دوست دارم که با دیگران ارتباط برقرار کنم احساس بهتری دارم ، اعتماد به نفسم دوباره برگشته . ثبت شده ا .ی
——————————————————————————–
آقای 23 ساله با مشکل بی میلی جنسی و افسردگی ، اضطراب و بی خوابی مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : احساس نشاط می کنم ، میل جنسی ام طبیعی شده ، طپش قلب ندارم ، و زندگی خیلی قشنگ شده. ثبت شده ف ا
—————————————————————————–
آقای 26 ساله با مشکل پا پرستی (فتیشیزم) مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : میل جنسی من بهبود یافته . احساس جنسی قبل کاملا” خاموش شده. ثبت شده م.م
—————————————————————————————
خانم 37 ساله با مشکل استرس و اضطراب شدید، و … مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : می گوید احساس بهتری دارم ، استرسم خوب شده ، خوابم بهتر شده و در کل احساس خوبی دارم. ثبت شده بوسیله: ف. ک
————————————————————————–
خانم 42 ساله با مشکل تمایل به همجنس مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : نسبت به قبل میل به همجنس کاهش یافته و میل جنسیم نیز بهتر شده. ثبت شده بوسیله:ژ. د
————————————————————————————–
آقای 33 ساله با مشکل اعتیاد به ماده شیشه و بی میلی جنسی مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : می گوید که میل به مصرف مواد از بین رفته میل جنسی بازگشته است. ثبت شده بوسیله:ک .ح
————————————————————————-
دختر خانم 16 ساله با مشکل ترس شدید از جمع و استرس شدید و… مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد اضطراب و ترس خیلی کم شده و به طور کلی خیلی احساس بهتری دارم ، ، و … ثبت شده بوسیله: م.ر
————————————————————————————–
آقای 18 ساله با مشکل آزار جنسی مراجعه نموده و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد حس قبلی دیگر مرا آزار نمی دهد و کاملا” بهبود یافته ام :.ثبت شده م .ا
—————————————————————————————–
آقای 32 ساله با مشکل زود انزالی و ناتوانی جنسی مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : از نظر جنسی بسیار بهتر شده ام و خدا را شاکرم و حس می کنم که دوباره متولد شده ام. ثبت شده بوسیله: ا. ق
—————————————————————————————-
خانم 54 ساله با مشکل افسردگی ، وسواس و چاقی بیش از حد و … مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : وزنم کاهش یافته و احساس شادمانی می کنم . ثبت شده ر. گ
—————————————————————————————–
خانم 27 ساله با مشکل خود آزاری جنسی و افسردگی و استرس مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : احساس سبکی می کنم ، میل جنسی ام به صورت طبیعی درآمده است. و خیلی بهتر شده ام. ثبت شده ن.م
—————————————————————————————
خانم 24 ساله با مشکل واژینیسم و سردی جنسی مراجعه و پس از چند جلسه درمان چنین گزارش می دهد : میل جنسی من بهترشده . ترس جنسی که قبلا” داشتم بر طرف شده. خودم و شوهرم بسیار خوشحالیم. ثبت شده ش.ن