هزاران تجربه درمانی موفق ، ​جلسه به جلسه ، درجه به درجه بهتر شوید ، انشاالله

بیماری ها

لوگو دکتر نجفی توانا

تماس با مطب: ۶-۲۲۸۹۹۱۴۵-۰۲۱

درمان وسواس و افکار مزاحم

فهرست محتوا

وسواس و افکار مزاحم یک فشار فکری است برای ادامه یک فکر یا یک عمل که فرد به غیر منطقی بودن آن واقف است اما قادر به توقف آن نیست .همچنین وسواس را می توان یك ایده، فكر، تصور، احساس یا حركت مكرر یا مضردانست كه با احساس اجبار و وعلاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار متوجه غیرعادى و نابهنجار بودن رفتار خود است. روان شناسان وسواس را نوعى بیمارى از سرى نِوروزهاى شدید مى ‏دانند كه تعادل روانى و رفتارى را از بیمار سلب می کند و او را در سازگارى با محیط دچار اشكال مى ‏سازد .
روانكاوان نیز وسواس را نوعى غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفى مى ‏كنند و آن را حالتى مى ‏دانند كه در آن، فكر، میل، یا عقیده‏ اى خاص، كه بیشتراوقات اشتباه است آدمى را اسیر خود مى ‏کند، آنچنان كه اختیار و اراده را از او سلب می کند و بیمار را وامى ‏دارد كه حتى رفتارى را برخلاف میل و خواسته ‏اش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگى كار یا افكار خود آگاه است اما نمى ‏تواند از قید آن رهایى یابد. قبل از آنکه به سراغ درمان وسواس برویم  بهتر است انواع وسواس را بشناسیم .

انواع وسواس

1. وسواس فکری

و آن یعنی فکری که فرد علی رغم میل خود مرتبا” در ذهن خود به آن مشغول است و قادر به رهایی از آن نیست و همیشه سعی دارد به نتیجه ای برسد که چنین نتیجه ای هیچ وقت حاصل نمی شود. در نتیجه فرد در مسایل و امورات زندگی خود نمی تواند هیچ تمرکزی داشته باشد. وسواس فکری می تواند در ارتباط با وقایع گذشته و یا کارهایی که در حال حاضر در دست اقدام دارد را شامل شود اما هیچ وقت به هیچ نتیجه عملی نرسد. نمونه هایی از وسواس و افکار مزاحم میتوان بیان کرد عبارتند از:

اندیشه درباره بدن:
در این نوع بخشى زیادی از مشغولیت ذهنى بیمار متوجه بدن اوست. او مرتبا به پزشك مراجعه مى ‏كند و در صدد به‏ دست آوردن دارویى جدید براى سلامت ‏بدن است.

رفتار حال یا گذشته:
مشغولیت فکری در رابطه با اینکه مثلا چرا در گذشته آن کار را كرده؟ آیا حق داشته است یا نه؟ و یا اینکه کاری که می خواهد انجام دهد درست است یا نه؟ یا تصمیمات او درست یا علط است؟
در رابطه با اعتقادات: گاهى فكر وسواسى زمینه اعتقادى دارد. مسایلى در زمینه خوبی و بدی، وجود خدا و پذیرش یا طرد مذهب ذهن او را به خود مشغول مى ‏دارد.

افکار افراطى:
افکار مداوم در مورد اتفاقات ناگوار، نگرانی در مورد مرگ نزدیکان و عزیزان، در ذهن خود مرتبا” صلوات فرستادن به این دلیل که مبادا کم باشد و یا درست صلوات نفرستاده باشم، ضرب یا تفریق اعداد در ذهن بطور مکرر اما بدون قانع شدن، و غیره. بنابراین وسواس فکری یعنی یک فشار حسی و یا یک حس اجباری که باعث می شود فرد وسواسی افکاری را بدون نتیجه ادامه بدهد و معمولا” بسختی قادر به توقف آن هستند، و شاید هم هیچ وقت نتوانند آن را متوقف کنند در نتیجه بیشتر تسلیم آن گردند.

درمان وسواس
2. وسواس فکری عملی

یعنی فشار فکری (اجبار) که فرد را به انجام و یا تکرار یک عمل وا می دارد. شستن دست به کرات با وجود اینکه می داند این عمل غیر منطقی است اما قادر به توقف آن نیست. گاهی اوقات یک فرد وسواسی ساعتهای طولانی در حمام می ماند. گاهی اوقات وسواس فکری عملی بسیار خطرناک است مثل وسواس اقدام به خود کشی و دگر کشی.

وسواس عملى به شكل هاى گوناگون خود را بروز مى‏ دهد كه ما به نمونه‏ ها و مواردى از آن اشاره مى‏ كنیم :

درمان وسواس

شستشوى مكرر:

این بیمارى نزد زنان رایجتر است.

رفتار منحرفانه:
نمونه آن اجبار برای دزدى است و در افرادى دیده مى‏ شود كه هیچ‏ گونه نیاز مادى ندارند.

دقت وسواسى:
نمونه‏ اش را در منظم كردن بیش از اندازه وسایل است

شمردن:
مثل شمردن پله اصرار بر این كه اشتباهى در این امر صورت نگیرد.

راه رفتن:
راه رفتن اجبارى است. شخص از این سو به آن سو راه مى ‏رود و اصرار دارد كه تعداد قدم ها معین و طبق ضابطه باشد. .

درمان وسواس

علل وسواس (فکری یا عملی)

اگر چه عوامل ژنتیکی در همه اختلالات و بیماریهای جسمانی و روانی زمینه ساز است اما کمتر بیماری است که به خودی خود بروز نمایند مگر آنکه عوامل آشکار سازی وجود داشته باشند تا بیماری بروز نماید. به اعتقاد من از جمله عوامل وسواس و افکار مزاحم افسردگی است و خود افسردگی هم به دلیل وقایع تلخ و ناگوار زندگی، عدم اعتماد به نفس و کمرویی و همچنین طرز تفکر و توقعات فرد از محیط می تواند عامل بوجود آورنده وسواس باشد.
آدلر ،وسواس را ناشي از «احساس بي کفايتي» مي دانست. وي عقيده داشت که وقتي کودکان به خاطر وجود والديني بيش از اندازه مسلط يا حمايت کننده، از پرورش احساس «کفايت» در خود باز مي مانند در آنها حالا تي موسوم به عقده حقارت شکل گرفته و به طور ناهشيار به آداب و تشريفات وسواسي روي مي آورند تا براي خود «قلمرويي» ايجاد کنند که بر آن کنترل داشته و بتوانند احساس سودمندي و کفايت کنند. آدلر بيان مي دارد که عمل وسواسي به شخص اين امکان را مي دهد تا بالا خره بر «چيزي» تسلط داشته باشد. معمولا وسواس همگام با بلوغ در افراد پایه گرفته و تدریجاً رشد مى‏كند. واگر در آنهنگام شرایط براى درمان مساعد باشد بهبودهاى نسبى و دوره‏اى پدید مى‏آید وگرنه بیمارى سیر مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جایى كه خود بیمار به ستوه مى‏ آید.

همچنین بررسی هاى علمى نشان می دهد كه وضع هوشى افراد وسواسی در سطحى متوسط و حتى بالاتر از حد متوسط است.

تجارب نشان داده‏اند آنهایى كه در زندگى شخصى حساس‏ترند امكان ابتلایشان به بیمارى وسواس بیشتر است و غلبه وسواس بر آنها زیادتر است. در بین فرزندانى كه والدینشان معمولاً محكومشان مى ‏كنند این بیمارى بیشتر دیده مى ‏شود

پیامدهای وسواس و افکار مزاحم

تصور کنید فردی که هجده ساعت در حمام به شستشوی خود مشغول است. چه وقت وانرژی مفیدی را از دست می دهد یا فردی به این دلیل که حتی اگر از یک متری سطل آشغال رد شود احساس می کند که ممکن است نجس یا کثیف شود هیچ وقت منزل را ترک نکند. و یا خانم خانه داری پس از یک مهمانی همه لوازم را باید بشوید. و موارد اینچنینی بسیار. په صدماتی را به خود و اطرافیانش وارد می کند بنابراین پی آمد وسواس و افکار مزاحم بمعنی تخریب زندگی خود فرد و اختلال و سلب آسایش و آرامش برای دیگران می باشد. و بسیار پی آمدهای مخرب دیگر که شرایط بیماری را وخیم تر و بدتر می کند.

درمان وسواس و افکار مزاحم

وسواس و افکار مزاحم قابل درمان است. اما عواملی چون شخصیت فرد وسواسی، شدت وسواس بیمار، میزان انگیزه بیمار برای درمان و همچنین چگونگی بکار گیری فنون درمان توسط درمانگر و غیره میتواند در درمان انواع وسواس اثر گذار باشد. از جمله روشهای درمانی که در درمان وسواس و افکار مزاحم بکار گرفته میشود دارو درمانی، مشاوره روانشناسی و روان درمانی، و همچنین هیپنوتیزم درمانی را می توان بکار گرفت. تجربه نشان داده است مشاوره و روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی یکی از روشهای موثر در درمان وسواس و افسردگی و غیره می باشند.

درباره دکتر داوود نجفی توانا

دکتر داوود نجفی توانا، متخصص روانشناسی با بیش از ۲۰ سال تجربه در زمینه مشاوره و درمان، دارای دکترای تخصصی روانشناسی از کشور هندوستان است. او مقاطع تحصیلی خود را در رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه شهید چمران اهواز آغاز کرده و پس از آن با اخذ مدرک کارشناسی ارشد بالینی و دکترای تخصصی از کشور هندوستان، به تخصص خود در این حوزه عمق بیشتری بخشیده است.

می دانم، می خواهم، اما نمی توانم!

“می دانم مشکلم چیست و می خواهم از آن رها شوم و یا درمانش کنم، و برای درمان آنها از همه روشها استفاده نموده ام با این وجود نمی توانم.”
مثلا”، وسواس شستن و یا ترسهای غیر معقول و یا عدم اعتماد بنفس و غیره . با اینکه می دانیم این رفتارها یا احساسات غیر منطقی است، با این حال قادر به رهایی و یا کنترل آنها نیستیم.
بنابراین می توان گفت بسیاری از احساسات،هیجانات،و افکار ما ریشه در ناخوداگاه دارد.اگر چه در نهایت ما مسئول اعمال خود در جامعه و در تعامل با دیگران می باشیم.
اختلالات و انحرافات قابل درمان

478 پاسخ

  1. سلام اقای دکتر من۲۳سالمه از بچگی مشکل وسواس فکری داشتم مثلا وسواس جفت و جور بودن وسایلام ک ب مرور زمان با بی اهمیتی رفع میشد حدود یکماه پیش با یکی از دوستانم ب پیشنهاد اون ماری جوانا با دوز زیاد مصرف کردیم ک بنده دچار توهم شدید شدم احساس میکردم دارم میمیرم ضربان قلبم بالای۱۰۰بود فشارخونمم بالا بود مرگ رو ب چشم خودم دیدم از اون روز دچار افسردگی شدید شدم حتی سیگار کشیدنم رو هم ترک کردم بخاطر ترس از مرگی ک داشتم همش اون صحنه ها یادم میومد و استرسی میشدم همه علائم های افسردگی رو داشتم ب مرور بعد از چند هفته حالم بهتر شد دیگه علائم های افسردگی رو ندارم اما بعضی وقتا افکار منفی میاد سراغم افکار مسخره هرچقدر میخام بهشون فکر نکنم بدتر فکرا درگیرم میکنن ی حسی بهم میگه هنوز افسرده ام یا دیگه خوب نمیشم باید چیکار کنم ک اون شبو فراموش کنم شوک خیلی بدی بهم وارد شده بود

  2. سلام. آقای دکتر من ۳ ماه پیش تصادف کردم نخواسته ماشین گران قیمت بود ترسیدم فرار کردم بعد یه هفته صاحب ماشین اومد مجبور شدم خسارت اون دادم ولی از موقع اون صحنه میاد تو فکرم چرا فرار کردم عذاب وجدان گرفتم چرا از صحنه تصادف فرار کردم خسارت از جیبم دادم میتونستم از بیمه بدم تو رو خدا راهنمایم کنید چکار کنم وضعیت خوب نیست دچار افسردگی شدم نمیدونم چکار کنم

  3. سلام آقای دکتر خسته نباشید اگه میشه کامل بخونید و بگید آیا با تماس حل میشه یا نه چون بخاطر کرونا سخته مطب رفتن
    من ۱۷ سالمه دچار وسواس هستم مثلا دست هامو پس از دست شویی ۳ بار یا ۲ بار میشورم ۳ بار غسل میکنم و چند بار در رو چک میکنم ببینم قفله یا نه و قبلا هم همش میترسیدم میگفتم دزد نیاد خونمون یا میگفتم جنگ بشه یا میترسیدم به خانوادم صدمه بزنم( زیاد نبود این افکار)

    من چند وقت پیش تو نت میچرخیدم یک تست بود به نام ترنس بودن مرد من تست رو دادم ولی سوال هاشو دقیق نزدم بعضی هارو هم نمیدونستم اهمین طوری زدم یعنی روشون فکر نکردم و دقیق نزدم امتیازم شد ۱۷۰ و نوشته بود امتیاز بین ۱۶۹ تا ۲۲۳ یعنی دوجنسیتی و من یک شک خیلی بدی بهم دست داد مجدد یا بهتره بگم ۱۰ بار دیگه هم تست دادم امتیازم شد ۱۰۴ یا ۱۱۱ و نوشت قطعا مرد ولی همون تست اول بهم یک شک بدی داد بطوری که شب ۳ ساعت خوابیدم و همش میترسیدم و افکاری میومد تو ذهنم که میگه تو ترنسی تو فلانی و هزاران سوال واسم پیش میاد رفتم بایکی از این ترنس هایه تو شهرمون صحبت کردم ودید اخلاقام پسرونه و همین طور اسباب بازی های بچگیم هم که پسرونه بوده دوست داشتم خودشم گفت تو ترنس نیستی و دچار توهم شدی ولی همون تست یکار کرد به خودم شک کنم همش میگفتم نکنه من ترنس باشه یا اصن انگار یکی همش تو گوشم میگه تو ترنسی و بهم تلقین میکنه و من به خودم شک میکنم ولی همه میگن اخلاقام پسرونه و حتی بازی هامم پسرونه ولی همین فکر ها باعث میشه خودمو قبول نداشته باشم و وقتی تایپ میکنم دست و پام میلرزه و دچار اظطراب میشم قبل تست من اینطور نبود همش میخوام خودکشی کنم و افسردگی شدید دارم خودمو گم کردم بعضی وقتا میگم من کی هستم ولی وقتی با دوستام میرم بیرون یا خانواده بهم محبت میکنند خودمو میشناسم ولی کوتاه مدت باز این افکار میاد تو ذهنم واون بنده خدا که ترتسِ همش ازش میپرسم و کلافش کردم باز سوال هام حل میشه باز سوال های دیگه میاد تو ذهنم که ظاهرا وقتی حالم خوبه این افکارم بیهوده همش به خودم شک میکنم ۱۰ جا تست دادم وهمه جا گفته شما مرد هستید و ذهنتون مرد و من راضی هستم ولی این افکار میاد تو ذهنم مغزمو درگیر میکنه و به خودم شک میکنم
    میشه بگید آیا این دچار وسواس فکری یا نه؟

    1. سلام، متوجه باشید که وسواس به اندازه ی همه پدیده های دنیا و در هر زمینه ای می تواند به وجود بیاید . اما در ارتباط با شما هم قطعا یک وسواس فکری ست . سعی کنید به آن توجه نکید و اهمیت نداده درمورد آن فکر نکنید چون ممکن است چنین وسواس های فکری تبدیل به وسواس عملی شود . با این حال اگر ادامه داشت به روانشناس مراجعه کرده و نگران نباشید چون قابل درمان است .

    1. سلام، در افکار تکراری یا همان افکار وسواس گونه در صورتی که اراده فرد برای رها شدن از آن دخالت نداشته باشد در نتیجه دارو نمی تواند چندان موثر باشد و البته اگر فرد بتواند به دنبال ریشه این افکار و یافتن آن باشد در کنار اراده خود و جلسات روان درمانی احتمال بهبود بسیار زیاد است . بسته به مورد و در شرایط خاص همزمان از دارو و روان درمانی باهم نیز می توان بهره برد .

  4. سلام. من وسواس داشتم و دوسال دارودرمانی و روانکاوی داشتم. دارو کاملا جواب داد اما عوارض غیر قابل تحمل داشت. بعد از بهبودی و ترک دارو افسردگی شدید گرفتم که میدونم بخاطر ترک دارو بود. و الان وسواس به شدت برگشته. جرات مصرف دارو ندارم و ازش وحشت دارم. وسواسم به سرعت شدیدتر میشه. دفعه قبل ماهیت وسواسم مذهبی بود اما در عود مجدد وسواس تمیزی شد. وقتی تلاش کردم مقابله کنم تبدیل به وسواس فکری شد. و الان با تلاشی که کردم وسواس فکریم بهتر شده اما حالا رو نجاست حساسم. یعنی دایما شیفت میکنه رو یه موضوع دیگه و تلاشم بیفایدست. راهنمایی کنی چکار باید بکنم و هیپنوتیزم درمان میکنه یا فقط تا حدی تاثیر داره؟

    1. سلام، متاسفانه وسواس و افسردگی می توانند مقداری جنبه ارثی هم داشته باشند و البته بخش عمده آن هم بخاطر فشارهای محیطی در گذشته است که در ضمیر ناخودآگاه فرد قرار دارد . طبیعتا در فردی مثل شما که برای درمان تلاش بسیاری کرده درمان با هیپنوتیزم می تواند به میزان قابل توجهی موفقیت آمیز باشد .

  5. سلام. اقای دکتر من 32 ساله هستم 12 سال پیش دچار وسواس فکری شدید شدم که 3 سال تحت درمان بودم و خوب شدم. ولی درحال حاضر دوباره دچار این مشکل شدم و خیلی زندگیم مختل شده برای مطالعه هم نمیتونم تمرکز کنم. مشکل اصلی من این هست که در حال حاضر مصرف اغلب داروهای اعصاب در من باعث تکرر ادرار میشه(کلومیپرامین-فلووکسامین-لووکس-سرترالین-…) در حالی که در گذشته با این داروها هیچ مشکلی نداشتم. مصرف اب زیاد هم مشکل من رو حل نکرد متخصص کلیه هم با انجام ازمایش به من گفتند که کلیه من مشکلی نداره . اقای دکتر من خیلی نیاز به مصرف دارو برای وسواس دارم شما برای من توصیه ایی دارید؟ ضمنا من فقط با خوردن این داروها دچار مشکلات کلیوی میشم در حالت عادی هیچ مشکلی ندارم. قرص دوکسپین تنها قرصی است که عوارض کلیوی برای من نداشته دو ماه مصرف کردم ولی روی وسواس من اثری نداشته. اقای دکتر ممنونم از توجهتون و وقتی که اختصاص دادید.

  6. با عرض سلام و تشکر از سایت خوب شما
    فرزند من 12ساله است سه سال است تحت نظر پزشک متخصص است . جلسات رفتار درمانی هم انجام می گیرد. از زمانی که طبق دستور پزشک دارو مصرف می شود کلماتی بی معنی را چندین بار پشت سرهم با صدای بلند تکرار می کند و تعداد این رفتار در طول روز بیشتر شده است . لطفا” راهنمایی فرمایید با تشکر

    1. سلام، وسواس در کودکان بیشتر وابسته به محرکهای محیطی است و صرفا به دارو درمانی نباید اکتفا کرد . بهترین درمان برای کودکان خانواده درمانی است و البته برای جلوگیری از تکرار این کلمات نامفهوم و بی معنی باید بررسی شود که با اراده کودک انجام می شود یا خارج از اراده اوست . موارد مشابهی بوده که درمان شده اند .

  7. سلام اقای دکتر
    مادر من ۲۰ سال است ک وسواس نجس و پاکی دارد ک طی چند شال اخیر دچار افسردگی و اضطراب شدید هم شدن…تا الان چند دوره درمان رو پیش چند پزشک تجربه کردن ک متاسفانه جوابی ندیدیم
    به نظر شما با توجه ب تجربه دارویی و طولانی بودن بیماریشون قابل درمان است؟

  8. سلام من ده ساله دچار وسواس فکری و اظطراب هستم و ترس شدید از چاقو دارم آقای دکتر از دارو خوردن خسته شدم اگه بدونم تو این دنیا راه حلی براش هست بی چون و چرا انجام میدم آقای دکتر تورو خدا راهنماییم کنین

    1. سلام
      قابل درمان است. لطفاً تماس بگیرید تا راهمایی شوید.به افکار وسواس گونه توجه نکنید.

      1. سلام و عرض ادب خدمت شما داکتر صاحب محترم مدت سه سال می‌شود که به افکار وسواسی گرفتار هستم قبلا هم افسرده گی داشتم نمیفهمم چی کاره انجام بتم که از این دردسر خلاص شوم اگه رهنمای ام کنید بسیار زیاد خوشحال میشوم تشکر از شما .

      2. سلام یکی از فرزندانم مرتب باخودش صحبت می کنه طوری که ماتع متمرکز شدن رو مطالعه یا در س شده فکرش مرتب مشغول ولی هذیان نیست اگاهانه است

  9. سلام آقای دکتر، من خانم متاهل 35 ساله هستم، رشته ژنتیک مولکولی خوندم، و الان تقریبا سه ساله در خارج از ایران هستیم، من از بچگی دچار وسواس فکری عملی بودم، اما نه در حدی که مانع امور روزمره و یا تحصلم بشه. از سال پیش دچار یه نوع آزار فکری شدم که هر چقدر سعی میکنم با مطالعه یا صحبت با بقیه مشکلم را برطرف کتم، این مشکل شدید تر از قبل میشه. جوری که هر روز واقعی تر و فجیع تر به نظر میرسه. و من را گرفتار کرده، روزی شاید هزاران مرتبه از خودم میپرسم آیا این وسواس هست یا مشکل واقعی که من باید سریعتر برطرفش کنم. مشکل از جایی شروع میشه که من روی میز مبلمان خانه ی اجاری نقاشی با رنگ روغن روی بوم را شروع کردم، با اینکه قطره ای از رنگ روی میز نریخت ولی تماس جعبه رنگ و تعدادی از وسایلها با میز چوبی مرا با این اضطراب مواجه کرد که نکنه، الان من موجب آلودگی این میز دارم میشم، تمام ابزار و وسایل نقاشی را به دور ریختم و میز را چند مرتبه با شوینده و دستمال تمیز کردم، مدتی بعد همسرم علی رقم تذکرات مداوم من مبنی بر اینکه این میز آلودست تمام وسایل های کارش را روی میز و جاهایی که از نظر من آلوده بودند، گذاشت. خیلی این حالت عذابم میداد، تا اینکه به کمپانی درست کننده رنگ روغن، ایمیل زدم و پروتکل ایمنی را در خواست کردم، خوشبختانه اون موادی که من ازشان وحشت داشتم تو ترکیب رنگ نبود، ولی در عوض ترکیب سولفات باریوم داشت، با اینکه این نمک درکل خیلی مضر نیست ولی مواجهه روزمره با آن میتواند در برخی افراد آریتمی قلبی ایجاد کند، و از آنجایی که در آب محلول نیست، من فکر میکنم تمیز کاری من برای میز بی فایده بود. چند وقت بعد به طور کاملا اتفاقی موقع خریدن دستگاه فشار سنج، متوجه آریتمی قلبی همسرم شدم، به متخصص مراجعه کردیم، میزانش کم است اما به هر حال باید پیگیری شود. دلیلش مشخص نیست آیا ارثی است، ناشی از استرس، تغذیه یا مواجهه با این ترکیب. ولی حالا هر روز با عذاب وجدان میخوابم و با عذاب وجدان بیدار میشوم، فکر میکنم تمام زندگی را آلوده کردم، به همسرم آسیب رساندم. این افکار این قدر شدید هست که عملکرد و کارایی مرا خیلی پایین آورده و مظطرب و پریشان و افسرده شدم، و وقتی به این فکر میکنم که اگر از این خانه هم برویم، همه وسایلامون آلودست و فرد دیگری هم اگر در این منزل زندگی کند، او هم درگیر میشود به خصوص اگر بچه نوپا داشته باشد که اصولا به همه ی سطوح ناخواسته دست میزنند و همان دستشان را به دهانشان هم میزنند. هر لحظه باخودم میگم اینا بزرگنمایی و وسواس ذهنی هست، دوباره تا میام آروم بگیرم، یه چیزی از درون میگه نه این آثار همگی واقعی هستند و من مسئول همش هستم، اینقدر این حالت شدیده که حاضرم بمیرم ولی دیگه تو این فشار روانی نباشم. من به شخصه احساس میکنم روحیه پژوهشگری و دقت نظر در تریب با وسواس حالتی را ایجاد کرده که با دانستن برخی مطالب، نمیتوانم آنها را دخیل ندانم و در ذهنم مدام دلایل منطقی برای افکارم پیدا میکنم و بدین ترتیب در برابر درمان مقاوم هستم، الان جوری شده که اون قسمت منزلمان، منطقعه ممنوعه شده و وقتی همسرم نزدیک میز میشود تا وسیله ای را از روی آن بردارد، تمام وجودم مضطرب میشه. خیلی عذاب وجدان دارم، و همش از خودم سوال میپرسم آیا اگر این مشکل را ایجاد نکرده بودم، الان فکری آسوده داشتم یا اینکه نه این حالت بیمارگونه هست و حتما متوجه مسئله ی دیگری میشدم و آن را برای خودم بزرگنما میکردم، لطفا کمک نمایید.

    1. سلام.
      بله. قابل درمان است تماس بگیرید ، تا راهنمایی شوید. به افکار وسواس گونه نوجه نفرمایید.مطمئن باشید هیچ اتفاقی نمی افتد. مثبت فکر کنید ،ورزش کنید،آهنگهای شاد گوش دهید و به افکارمنفی توجه نکنید.در ضمن چند خط بیشتر تایپ نکنید ما همه مطالب شما را نخوانیدم.

  10. سلام10سال پیش دچار وسواس فکری شدید شدم،5سال بعد به روانپزشک مراجعه کردم،ویک سال فلوکستین مصرف کردم تا حدودی بهتر شدم اما الان که چندسال از قطع دارو گذشته است دچار عدم تمرکز شدید و کمبود حافظه و عدم یادگیری شدم،دارم دیوانه میشم،با اینکه ضریب هوشی 126دارم اما احساس خنگی میکنم،خواهش میکنم کمک کنید

    1. سلام
      قابل درمان است. لطفاً تماس بگیرید تا راهمایی شوید.علائمی که گفتید نشانه افسردگی است.

  11. سلام آقای دکتر
    دکتر من ۱۰ ساله مبتلا ب وسواس شدید هم عملی هم فکری شدم میدونم کارم اشتباس و ی نوع بیماریه ب نام وسواس اما اون قدری اراده ام ضعیفه ک نمی تونم ترکش کنم و درمان بشم حتی چند بار پیش مشاوره و روان شناس وهم پیش روان پزشک رفتم قرص داده اما یک درصد هم فایده یی نذاشته بخدا دیگ خسته شدم هر طور بد خودم عهد می بندم ک ترکش کنم نمی تونم ک نمی تونم آقای دکتر تورو خدا ی راهی برای درمان من نشان بدین دیگ نمی تونم
    تورو خدا ج بدین منو می تونید درمان کنید مثل بقیه آدم ها باشم ؟

  12. سلام.میخواستم بدونم برای درمان وسواس چند جلسه هیپنوتیزم لازمه و پس از دوره درمان احتمال عود مجدد وجود داره؟چون من قبلا با دارو خوب شده بودم اما چند ماه بعد از قطع دارو وسواس با شدت خیلی بیشتری برگشت. و البته من روی یه موضوع خاص وسواس ندارم یعنی مثلا روی شستشو حساسم و تلاش میکنم مقابله کنم و بعد که با کلی سختی حل میشه یه موضوع دیگه پیدا میکنم و مثلا اینبار وسواس فکری پیدا میکنم. انگار ذهنم دائما درگیره و دنبال سوژه میگرده. ممکنه بدون دارو بتونم درمان کنم؟ ممنون میشم از راهنماییتون

  13. سلام وقت بخیر
    مدت طولانی هست که به وسواس در همه زمینه ها چه فکری چه احکامی دچار شدم که شدتش کم و زیاد می شه . زندگیم مختل شده . چیکار کنم

  14. سلام.5سالی هست که به یکی از دوستام آنچنان وابسته شدم که عین یک عضو مهم خانواده ام هست و اصلا دلم نمیخواد جز من با کسی دیگه صمیمی شه و رفت و آمد کنه و حتی حرف بزنه. دچار وابستگی شدید عاطفی شدم به این فرد و مدام فکر میکنم بهش. با هیپنوتیزم قابل درمان هست؟؟

  15. با سلام . آقای دکتر برادرم که 35 ساله میباشد دچار وسواس شدید بوده مثلا در موقع راه رفتن به کفشهایش حساس که خراب میشود و موقع نماز که اشتباه شده باید دو باره بخواند و رفتارهای نگران کننده دیگر و یا شبها نمی خوابد و با تلفن به آتش نشانی و … زنگ میزند و همه را بعدا برایم تعریف میکند و روانپزشک داروی سرترالین 50 و هالو پریدول تجویز میکند و علاوه براین ها داروهای ضد تشنج مانند فنوربیتال و … مصرف میکند و رفتارهای غیر عادیش هرروز نگرانترم میکند و دارو زیاد میخورد افت شدید فشار خون و افت ضربان قلب پیدا میکند واقعا درمانده ام چکار کنم واز وضع حال برادرم خودم هم افسردگی گرفته ام عاجزانه خواهش می کنم راهنمایی فرمایید

  16. سلام آقای دکتر حدود پسر ۱۹ ساله هستم حدود دوساله وسواس دارم ابتدا ترس از مرگ بود بعد بیماری های مختلف و الانم ترس از اینکه نکنه دیوانه بشم و به اطرفیانم یا خودم آسیب بزنم البته اینم بگم من پارسال تا ۶ ماه دارو میخوردم و در کنارش مشاوره هم بود بعد از شش ماه دکتر گفت خوب شدی و نیازی نیست به دارو الان یک سال و ۴ ماه میگذره این اواخر یخورده افکاری که گفتم اذیت میکنه البته نه زیاد خیلی کم ولی میخوام واسه همیشه پاک بشه اینگار هیچ وقت وسواسی نداشتم آیا بیماری من در حال برگشته یا فقط افکار گذرا هستند? باید برای درمان مراجعه کنم یا نه?

  17. سلام من چند ماهی میشه احساس میکنم خودم کثیفم و همش مراقبم به جایی نخورم واگر خوردم حتما باید اونجارو بادقت زیاد تمیز کنم.حس میکنم قطره آبی که بهم میخوره باعث نجس شدن من میشه و بعدش باید حموم کنم که حمام رو هم با دقت زیاد انجام میدم ساعتها طول میکشه.چند وقتی میشه حتی غذا هم نمیخورم.برای شستن دستها بارها لوله رو شسته تا بعد دستامو بشورم.این کارام زنجیره ای ادامه میدم تا مطمئن بشم تمیزم.از همه دور شدم راهنماییم کنید تورو خدا

  18. سلام من کلی وسواس شدم که اگه برای یکی از خانواده مخصوصا برادرم مشکلی پیش بیا چیکار میکنم

  19. سلام یکی از دوستانم دچار وسواس فکری عملی شدید شده من نمیدونم که چطوری کمکش کنم یا چه رفتار هایی داشته باشم که باعث تشدید وسواسش نشه اون یه چیزایی در مورد وسواسش میگه و قبول داره که وسواس داره ولی نمیتونه از یه سری از افکار فکرشو خارج کنه از طرفی هم سخته براش که با اطرافیانش حرف بزنه. توصیه ای دارید برای من؟بهتره چه رفتاری داشته باشم باهاش؟قبلا سعی میکردم ترغیبش کنم بره دکتر ولی این امکان رو نداره متاسفانه. خواهش میکنم راهنمایی کنید

  20. سلام آقای دکتر ب مدت دوسال هست که دچار وسواس فکری شدم همش حس میکنم سرطان میگیرم خودم و تو اون لحظه میبینم اطرافیانم نمیذارن برم دکتر متاسفانه تو شهر ماهم روانشناس نیست که خودم برم تورو خدا کمک کنید چند بار خواستم خودکشی کنم تورو خدا کمکم کنید خواهش میکنم زندگی پوچی دارم

  21. سلام من یه مدته دچاره وسواس فکری شدیدی شدم و همش میرم دکتر فکر میکنم ممکنه مریض باشم لطفا کمکم کنین حتی از سرما خوردگی سادم میترسم

  22. سلام منم مثل خانم امینی (نظردوم)از بچگیم دچار استرس شدیدو افسردگی بودم . همش گریه میکردم و ترس از از دست دادن داشتم .همیشه به مرگ خودم و اطرافیانم فکر میکردم و قیامت و برزخ فکر میکردم .دایما حرفای خودم و اطرافیانم توی ذهنم تکرار میشه . وقتی میخوام حرف بزنم یا بنویسم چندین بار توی ذهنم تکرارش میکنم بدون اینکه قانع شم .افکار مزاحم وعجیب و غیز منطقی دارم . خوب و بد رو تشخیص نمیدم . تمرکزم رو کاملا از دست دادم .اتفاقات گذشته رو توی ذهنم تکرار میکنم . نمیتونم تصمیم بگیرم همش فکر میکنم تصمیم درسته یا غلط. درآخر هم نمیتونم تصمیم بگیرم . ذهنم همیشه خسته است .سردرد شدید دارم. همش به گذشته فکر میکنم که کجا رو اشتباه کردم یا نباید اینجا رو اشتباه میکردم آرامش ندارم حتی موقعه ی خواب . همیشه فکرم درگیره نمیتونم کنترلش کنم . پدر و عموم هم دچار این وسواس هستن .خیلی عذاب میکشم .

  23. بنده قبل ازدواج با کسی رابطه جنسی نداشتم و عقیده داشتم که اولین رابطم باید با خانومم باشه بنده ۱ ماهی میشه عقد کردم و وقتی برای اولین بار با خانومم رابطه برقرار کردم نا خودآگاه یه سری افکار اومد به سرم مثل :همش همین بود ؟ زندگی ینی همین؟ کل زندگی همینه؟ و افکار پوچی و بی معنی بودن ازدواج و…. واینکه بنده با خانومم ۴ سال دوست بودم و از هر لحاظ با هم خوب بودیم و همدیگه رو دوست داشتیم
    و خودم پا پیش گذاشتم برای ازدواج
    الان این افکار زندگیمو تحت الشعاع قرار داده و باعث بوجود اومدن افکار ناراحت کننده شده برام
    و اینکه بنده دچار وسواس فکری هم هستم یه مدتی با دارو خوب شدم وقطع کردم دارومو ولی بعد اولین رابطه دوباره به خاطر اضطراب و ترس از آینده وسواسم عود کرد و دوباره پیش پزشکم رفتم و الان درمانو ۱ ماهی هست شروع کردم سوالم اینه که میتونم امید داشته باشم ایشالله مشکلم حل شه؟ ممنون

  24. با سلام خدمت شما.پسر 18ساله ای هستم که وسواس فکری شدید دارم و بعضی وقتها احساس میکنم کسی میخواد منو بکشه یا اگه فلان شی رو جاشو تغییر بدم ممکنه اتفاق بدی برام بیفته و مدام راه میرم و مکان نشستنمو تغییر میدم و زندگیم مختل شده.لطفا کمکم کنید

  25. سلام من فکر میکنم وسواس دارم مخصوصا نسبت به حشرات و مخصوصا سوسک که اگه یه دونه ببینم اول که سیخ نیشم و فقط دوس دارم بمیرم زندگی واسم میشه جهنم تمام اشتها و همه چیز کور میشه به این فکر میکنم چرا باید سوسک بیاد از کجا رد شده یا هر چیزی میبینم خرده شکلات یا هر چیز مشکوک فکر میکنم این مدفوع سوسک و دنبال این میگردم که از کجاها رد شده خودمم نمیتونم تمیز کنم کارگر میگیرم که جاهای مشکوک رو تمیز کنه دیوونه میشم از این قضیه تو بچگی خونمون ساس و سوسک زیاد داشته حتی تو خواب میومدن روم خاطرات وحشتناکی از بچگی ازشون دارم الانم متنفرم ازشون خیلی داغونه افکارم از تصور است اومدنش وحشت دارم

  26. سلام من دختری ۲۲ساله هستم دچار وسواس فکری وعملی شدیدم جوری که دیگه از بیرون رفتن وارتباط داشتن باکسی واهمه دارم فک میکنم کثیف میشم وقتی بیرونم دس به هیچی نمیزنم تاراحت بتونم دس به خودم فقط بزنم..وااینکه جدیدا شنیدم یکی از هم محلیامون شنیدم زگیل داره ناحیه تناسلیش خانوم هست..داداشم باشوهرش ارتباط داره درحد دس دادن واین چیزا نه اینکه خونشون بره نه فقط تو خیابون دس بده یاچیزی ازش بگیره..من خیلی میترسم داداشم وقتی میاد خونه از خونمون بدم میاد احساس میکنم به اچن چیزای که دس زده دس بزنم خدای نکرده رگیل میگیرم فکرای مزخرف میکنم بااینکه اون بنده خدا زگیل داره ربطی به ما نداره اما من فکرای بد میاد توذهنم توروخدا راهنماییم کنید خیلی چن روزه داغونم

  27. سلام آقای دکتر تورو به امام حسین یه راهی بهم بگو من از بچگی انواع وسواس فکری و عملی رو داشتم ولی مدت زمانیه وسواس فکری بدی گرفتم اونم اینه که مدام به نفس کشیدنم فکر میکنم مدام دم و بازدممو کنترل میکنم با اینکه نفس کشیدن یه چیز غیرارادیه من احساس میکنم ارادیه دکتر رفتم دارو میخورم روان درمانی هم میشم مشاورم هزارتا راه حل بهم گفته هرچقد مقاومت میکنم بی فایده ست این فکر دیگه کلافه م کرده خیلی خیلی نشخوار فکر دارم این مشکل نفس کشیدنم دیگه کلافه م کرده خیلی خسته شدم از درس و زندگی افتاده م تو دانشگاه خونه بیرون همش نفسمو کنترل میکنم این آخرین تلاشیه که میکنم تورو به جون عزیزت کمکم کن

    1. سلام.
      به افکار وسواس گونه توجه نکن، مثبت فکر کن ،ورزش کن .و واقعا آنچه گفته شد انجام بده و از مشاوره روانشناسی هم بهره ببر.

  28. سلام من23 سالمه شدیدا بی هدف و بی انگیزه زندگی میکنم این حالت از وقتی شروع شد که یه مقدار زیادی حشیش یه جا مصرف کردم سرکارم نمیرم چون میگم برم که چی بشه تو جمع هم حرف نمیزنم ساکت یه جا مشینم از جمع بیزارم سردرد مداوم هم دارم کمکم کنید روزام تکراری تکراری ادمارو گوشتو پوست میبینم شبا کابوس میبینم ایا خوب میشم به نظرتون مشکلم چی دکتر میگه وسواس فکری به نظرتون حام خوب میشه حداقل یه مقدار خوب میشه که بتونم ازدواج کنم عاشق بشم سرکار برم

    1. سلام.
      گاها استفاده از مواد مخدر و محرک می تواند باعث فوران هیجانات سرکوب شده گذشته باشد.در صورت تمایل به درمان تماس بگیرید تا راهنمایی شوید.

  29. باسلام.من دختری 34 ساله هستم.چند سال است که بیماری روده تحریک پذیر دارم که هر چه درمان کردم جواب نداد.من در اصفهان هستم.همه پزشکان به من میگویند استرس زیاد داری . پیش روانشناس هم رفته ام. درد و نفخ ازارم میدهد. چه روشی و در کدام مرکز مشاوره مفید است؟لطفا راهنمایی کنید.

  30. با سلام
    من 33 سالمه دچار وسواسی شدم که مدام احساس می کنم نباید کاری انجام بدم یا کاری رو با احتیاط انجام بدم که نکنه به دیگری صدمه و آسیب بزنم مثلاً اگه پیشم شیر گازی باشه چیزی از دستم بیفته رو اون یا بخورم به بخاری به ذهنم میاد که نکنه اون شیر گاز باز بشه یا نشتی پیدا کنه و موجب خطر برای دیگری بشه … یا مثلا می ترسم پوست موز را از ماشین بیرون بندازم که نکنه پای کسی بره روش و لیز بخوره و طوریش بشه … یا دستامو بیشتر می شورم که نکنه مریشی از اون به دیگری انتقال پیدا کنه … کمکم کنید تو را خدا

  31. سلام وخداقوت .ببخشین آقای دکتر.خانم من چن مدتی هستش درموردفیلم های عروسی چن سال گذشته دچارواسواس شده والان خواب آنچنانی نداره وهمش توفکراین هستش که‌چنین وچنان توفیلم افتادهام .میگه اگه منوبااین حال ببین چی میشه وچی میگن .موقعیمکه با اون مسایل فک میکنه پشت گردنش دردمیگه نمیتونه خوب بخوابه .رفتیم پیش روانشناس چن دارو(لورازپام .)چندتادیگه که راحت بخوابه ولی حل نشده .میشه یه راهکاری به مابگین ممنون ازتون

    1. سلام.
      بله همسر شما دچار عدم اعتماد به نفس و وسواس فکری و نتیجتا دچار دردهای جسمانس میگردد.بهترین راه برای وسواس توجه نکردن به آن است.حتما با یک روانشناس در شهرتان مراجعه کنید.

  32. سلام
    آقای دکتر من ۳ سال هست که صاحب فرزند شدم و فقط همین ۱ فرزند رو دارم از وقتی که به دنیا اومده دچار وسواس شستشو و نجاست و … شدم
    ۲۴ ساعته توی حموم هستم
    زندگیم تعطیل شده
    دیگه دارم‌ داغون میشم
    به سرم زده خود کشی کنم تا راحت بشم
    اما باز هم دنبال یه راه هستم برای درمان
    خواهش میکنم کمکم کنید

  33. سلام اقای دکتر من ۲۲ سالمه خیلی سیگار میکشم تقریبا هر نیم ساعتی.
    سرم درد میکنه حس میکنم مغزم گرفته شده خیلی فک میکنم به چیزایه الکی ذهنم مشغوله به قدی که بعضی وقتا اصا نمیدونم کجام چیزیم ک میپرسم میگن تو اصلا معلوم نیس چت شده حس میکنم حافظمم ضعیف شده
    نمیدونم چیکار کنم من خیلی از خودم بیزار شدم لطفا کمکم کنبد
    ممنون از لطفطون

  34. سلام.مردی سی ساله هستم.سه ماهی میشه ازدواج کردم.اتفاقی ناخوشایندتقریبا” دوسال پیش اتفاق افتاد که اینجانب رو برای ازدواج با دختر مورد علاقه ام دچار وسواس کرد.بااین حال بعد دوسال باایشان ازدواج کردم در حالیکه بنظر حالم خوب بود.اتفاقی که عملا ربطی به همسرم ندارد.الان سه ماهه باایشان ازدواج کردم احساس میکنم اون افکار مزاحم راجع به اون اتفاق ناخوشایند موجب ایجاد استرس و دلشوره شده.این باور رو هم دارم که فکرم غلط و ارتباط اون اتفاق به این ازدواج پوچ و نادرست هست.اما از کنترلش ظاهرا” ناتوانم.شبها سرحال تر هستم اما روز ها کسل و ناراحت.
    تقاضای کمک دارم تا بر مشکلم غلبه کنم.امیدوارم کمک شما بتونه موجب قوام و دوام زندگی من بشه.

  35. سلام خسته نباشید من 20سالمه…وبه وسواس فکری دچار شدم…همش روی یک کار پا فشاری میکنم چون یه فکر نمی ذاره..مثلا وقتی یه دستمال میشورم همش فکر میکنم اگه دوباره انجام ندم یکی از عزیزان و از دست میدم… یا مثلا یه مردمیبینم همش فکری خیلی بد به ذهنم نمیرسه…انقد حالم بد که از درس خوندن افتادم…یک ماه و یک هفته است قرص فلوکستین مصرف میکنم ولی تاثیری نداشته میشه بگید چیکار کنم؟

  36. سلام دکتر من وسواس فکری خیلی خفیفی از بیماری ها گرفته تا خرافات داشتم که بعد از مدتی خیلی شدید شد ولی بعدش خوشبختانه توسط یک روانشناس درمان شد حالا بعد از مدتی وسواس فکری جدیدی در مورد مسایل دینی مثل حق الناس و عذاب های الهی اومد سراغم و حالا خیلی شدید شده به طوری که یک هفته پیش یک سنگ رو به زیر یک ماشین زدم و حالا افکار وسواسی میگن که اون سنگ موجب تصادف ومرگ راننده شده وتو الان یه قاتلی

  37. سلام دكتر
    من حدود دو ماه پيش هم زمان با وقت امتحانات كه استرس زيادي داشتم بدنم دچار ويروس سرماخوردگي هم شد و فشار زيادي رو داشتم تحمل مي كردم بعد از اون مدت بدنم بهتر شد اما شديدا روي اعصابم تاثير گذاشته به اندازه اي كه فكرم دائما مشغوله به اينكه نكنه حالم بد شه و توي مكان هاي شلوغ حالت كلافگي بهم دست ميده و باعث شده زياد به هر چيزي چه بيرون از خونه چه تو خونه فكر كنم و حتي يه شبايي كه خيلي خسته ام يا استرس دارم از خواب ميپرم…علت اين حالتا از استرس همون دو ماهه پيش روي من مونده يا اين افكار مزاحم برام استرس ايجاد كرده؟؟؟راه درمانش چيه؟؟؟ممنون ميشم پاسخ بديد.

  38. سلام وقتتون بخیر جناب دکتر من مدتی هست همش تو ذهنم میاد ماچچوری فکر میکنیم چجوری مغرمان کار میکند منو از دایره زمان فکری خارج میکند بهم استرس وارد میکند بی زحمت راهنمایم کنید

    1. سلام.
      قابل درمان است ،لطفاً تماس بگیرید تا راهنمایی شوید.به این گونه افکار توجه نکنید.

  39. سلام و وقت بخیر.
    آقای دکتر نجفی توانا من یک خواهر 27 ساله دارم که از 20 سالگی دچار افکار مزاحم شده. چند دوره دارو دریافت کرد ولی به علت اینکه احساس میکنند هنوز افکار مزاحم به سراغشان میاد داروها را ترک کردند. بارها به مشاور روانشناس و روانپزشک مراجعه کردند ولی نتیجه بهبودی نداشتند. درحقیقت شاید مدتی کوتاه خوب باشند ولی دوباره بعد از قبل دچار افکار مزاحم میشن. قبلاً افکاری دیگه داشتن ولی جدیدترین فکراشون به گفته خودشون ایناست : ” فکر میاد تو سرمٰ همه ازت متنفرنٰ ازت بدشون میاد و … ” روز و شب گریه میکنه و همه خانواده از من که خواهرشم و مامان و بابا و نامزد و … غصه میخوریم. علایم وسواسی نداره و فقط افکار مزاحم. تو رو خدا آقای دکتر راهنماییم کنیدٰ بخدا دیگه کم آوردیمٰ دیگه تحمل رنج و عذاب خواهر کوچیکم ندارم.
    یا دیدن این صفحه انگار دنیا بهم دادن. ممنونم آقای دکتر.
    منتظر راهنماییتون هستم و پیشاپیش ممنونم.
    یاعلی.

    1. سلام.
      قابل درمان است ،لطفاً تماس بگیرید تا راهنمایی شوید.به راهنماییهای روانشناسهای که مراجعه کردند عمل کنند.مثبت فکر کنند ،ورزش کنند و آهنگهای شاد گوش بدهند.وبه افکار منفی توجه نکنند.

  40. باسلام وخسته نباشید خدمت اقای دکتر من حدود پنج سال افسردگی داشتم که خودم نمیدانستم افسردگیه روده ی تحریک پذیر داشتم که به دلیل لفکار زیاددر این مورد دچار افسردگی شده بودم با وجود مصرف داروفقط علایم جسمیم بهبود پیدا کردتا اینکه به روانپزشکی درتبریزمراجعه کردم وباچندجلسه درمان کاملابهتر شدم بعد از بهبودی یک سال هم دارو مصرف کردم تابهبودی کامل البته به گفته ی روانشناس الان مدت دوسال بود کاملا حالم خوب بودتا اینکه ناخواسته باردار شدم تا سه ماه اول که نمیدونستم باردارم حالم بهتر بوداز ماه چهارم که فهمیدم استرس زیادی داشتم که چرا اینطوری شد تا اینکه به دلیل فکر زیاددراین مورد دوباره به روانپزشک مراجعه کردم افکار منفی توسرم زیاده وهروز تکرار میشن با وجود اینکه مقاومت میکنم ولی گاهی اوقات اینقدر زیاد تکرار میشن که واقعا تسلیم میشم وگریه میکنم نمیدونم چیکار کنم وقتی صبح از خواب بیدارمیشم میگم ایکاش صبح نمیشد میترسم افکاردوباره تکرار بشن که همونطور هم میشه توضمیر ناخوداگاهم این حرف تکرار میشه که من چرادوباره مریض شدم من الان استرس میگیرم چیکار کنم میرم تو جمع تا مقاومت کنم ولی تعداد تکرار تو ذهنم انگار زیاده که ترجیح میدم جمع رو ترک کنم اقای دکتر تورو خدا کمکم کنید با روش شما درمان میشم نمیدونم چیکار کنم الان قرص هم میخورم ولی فرقی نکردم اظطرلب زیادی دارم دکتر گفته افسردگی دارم افکار منفی منو از زندگی انداخته با هیبنوتیزم درمانی درمان میشم احساس خود سانسوری دارم همه چی رو تو مغزم تجزیه و تحلیل میکنم از خودم خسته شدم که چرا نمیتونم این افکار رو کنترل کنم بی اهمیت میشم ولی بازم انگاریه نیرویی بهم یاد اوری میکنه که من مریضم من استرس دارم حالم خوب نیست چیکار کنم هر چی فکر مثبت میکنم اخرش به فکر منفی ختم میشه باروش شما درمان میشم اخرین امیدم بعد خداوند شمایید اقای دکتر اگه کاملا درمان میشم کمکم کنید خواهش میکنم الان تو ماه پنجم بارداریم قرص هم میخورم ممنون میشم جواب بدید باتشکر فراوان

  41. سلام من بیستو چهار سالمه پسرم وسواس فکری و عملی دارم ک خیلی اذیتم می کنه همش فکر می کنم ی اتفاقی برا اعضای خانواوم قراره بیوفته چند سال پیش این وسواس رو داشتم ک دو سال پیش خودم موفق شدم کنار بزارم اما الان باز هم این وسواس اومده سراغم دارم دیوونه می شم لطفا کمکم کنید (به مشاور هم دسترسی ندارم )

  42. سلام اقای دکتر،پسری ۱۶ساله هستم من دچار وسواس شدم مثلا شستن دست هام طول میکشه حمام رفتنم طول میکشه وهرچی میشورم فکر میکنم تمیز نیستم وگازرا هی چک میکنم ویه چیزی بهم میگه دوباره چک کن بستن در هم تردید دارم وچند بار باید چک کنم درجایی که نشستم فکرمیکنم کثیف است وهمش چیزای ناجور به فکرم میان لطفا کمکم کنید

  43. سلام اقای دکتر،پسری ۱۶ساله هستم من دچار وسواس شدم مثلا شستن دست هام طول میکشه حمام رفتنم طول میکشه وهرچی میشورم فکر میکنم تمیز نیستم وگازرا هی چک میکنم ویه چیزی بهم میگه دوباره چک کن بستن در هم تردید دارم وچند بار باید چک کنم درجایی که نشستم فکرمیکنم کثیف است لطفا کمکم کنید

  44. سلام آقای دکترمن 29 سال دارم یه پسر 5ساله دارم قبل از زایمانم چند بار با فاصله طولانی دچار افکار وسواسی در مورد خدا شدم ولی تونستم بهش غلبه کنم اماچند روز بعد از زایمانم مادر شوهرم فوت شدند ومن در مراسم ایشون شرکت کردم و این شروعی شد برای افکار وسواسي درباره خدا به حدی حالم بد بود که فقط گریه میکردم به بچه اهمیتی نمیدادم غذا نمیخوردم و دوست داشتم بمیرم همسرم منو به زیارت امام رضا برد ولی بی فایده بود و ناچار به روانپزشک مراجعه کردم الان 5ساله که دارو مصرف میکنم ولی با چند روز نخوردن دارو به هم میریزم حالا دوباره باردار هستم و دکتر دوز داروهامو کاهش داده ومن یک ماهی هست که دچار ترس وافکار زشت در مورد خدا میشم.به نظر شما اگه به مشاور و روانشناس مراجعه کنم تاثیری داره? لطفا راهنمایی کنید.

  45. سلام اقای دکتر من 33 سالمه از سن 20 سالگی شروع ه خوردن داروهای ضد وسواس کردم حدودا 5 ماهه که دیگه قرص نمیخورم اما حالم اصلا خوب نیست من فکر میکنم خودمو گم کردم اصلا نمتونم خودم رو تو اینه نگاه کنم همش تو ذهنم اسم خودمو تکرار میکنم خیلی احساس ترس میکنم به خصوص موقع خوابیدن نمیدونم به این حالت وسواس میگن یا نه من همسرم اجازه نمیده که دیگه دکتر برم و دارو بخورم من اصلا شبها نمیخوابم به نظر شما مریضی من درمان داره و اینکه لطفا من راهنمایی کنید

  46. سلام اقای دکتر خسته نباشید.من حدود دو ماهه یک فکر غیر منطقی داره اذیتم میکنه هر کاری ام میکنم نمیتونم از سرم بندازم بیرون. فکرم اینه که به نزدیک ترین ادم تو زندگیم کسی که تو این سالها باعث شد تنهایی حس نکنم حس غریبه بودن دارم همش میاد تو فکرم که غریبه س بعد تو ذهنم با این فکر درگیرم هر ثانیه هر لحظه. بعد که حس میکنم غریبه هست و حس قبل رو بهش ندارم اضطراب و استرس میگیرم و گاهی اوقات گریه. خودم احساس میکنم از تلقین کردن زیاده که اینجوری شدم ولی نمیدونم چیکار کنم که از سرم بیوفته.میشه راهنمایی کنید؟

  47. سلام آقای دکتر خواهش میکنم هر چه زودتر جواب منو بدید
    پسر من 16 سالشه، دیابت نوع 1 رو سه سال پیش گرفته و انسولین مصرف میکنه
    الان مدتیه که افکار بدی داره، هر کسی از کنار رد میشه میگه به من نگاه بدی کرد، میگه باید بزنمش، با اگر خیابان باشه تا فردا ذهنش درگیر میشه که چرا فلان شخص رو که نگاه میکرد من نزدم تا داغون بشه یا اگر مدرسه دعوا کنه تا صبح به جای پشیمانی میگه جرا طوری نزدم تا بمیره و اصلا چرا نمرد و زنده موند؟
    تروخدا کمک کنید آقای دکتر، من خسته شدم از بس دکتر رفتم و داروها به جای بهتر شدن پسرم بدترش کردن

  48. سلام دكتر من ٢٥سالمه يه خواهر بزرگتر از خودم دارم كه خيلي دوسش دارم اون از شوهرش طلاق گرفت به خاطر اعتيادش.خيلي افسرده شده بود تو اون تايم در حدي كه دست به خودكشي زد كه نجاتش داديم من از دوره ي طلاق خواهرم مدام حس مي كنم دوست دارم معتاد شم دوست دارم مواد بزنم همش به اين فكرم كه نكنه اين حس يه روز منو مجبور كنه بر خلاف ميلم معتاد شم.نميدونم چي درسته چي غلط واقعا دارم عذاب ميكشم ٤ساله اين فكر آزارم ميده همش يا ميرم معتاد ميشم بعد ميگم من باعث عذاب مامان بابام نميشم خودمو ميكشم كه آبروشونو نبرم كمك ميخوام توروخدا راهنماييم كنين

  49. سلام . من فردی 15ساله ام من مبتلا به وسواسی در شست شو هستم و مادرم هم مبتلا به همین بیماری است لطفا به من بگین چه روشی بهتر است برای درمان .میشه بدون مراجعه به پزشک درمان را پیش گرفت؟

  50. سلام خسته نباشید ده سال پیش مکه رفتم و حجم مشکل داشت و نایب گرفتم انجام داد ولی هنوز درموردش فکر میکنم و اینکه درست بوده یا نه حتی بعد ازدواجم هم فکر میکردم که ازدواجم صحیح بوده یا نه در حال حاضر بچه دار شدم ولی هنوز وسواس فکری رهایم نمیکن طوری که به روانکاو مراجعه کردم فایده نداشته بدتر شد وبعد به روانپزشک و اونهم وقتی دارو قطع کردم دوباره برگشت
    در حال حاضر افسردگی شدید گرفتم آیا قابل درمان

    1. سلام آقای دکتر من ۱۰سال قرص فلووکسامین ۱۰۰روزی یه عددمصرف کردم ۴۰۰میلی والپرات سدیم درروزمصرف میکردم رفتم روانپزشک والپرات کاملاقطع کردهمرابا۵۰میل فلووکسامین قطع گردانان ۴ماه میگذره تواین ۴ماه حال خوشی نداشتم

  51. اقای دکتر من با هیپنوتیزم درمان خوب میشم خودتون در مورد این حالت های من سواس فکری میگید

  52. سلام اقای دکتر من الان ۳۲ سال دارم تقربیا ۱۷سال
    داشتم پیش دادشم بیمارستان
    میلاد عملش کردن بودم شب
    داشتم میوه میخورد کارد میوه خوری که دستم بود ی لحظه فکر بد امد تو ذهن که من این کارد رو نکنم تو شکم برادرم بعدش کارد کلا پرت دادم و از ذهن خود دورش
    کرد ولی بعد اون با تا الان سه بار دیگه بازم این
    فکر بد تو ذهنم بود ولی بی خیالش
    و صلوات میدام و میرف ولی الان دو ماه که دوبار فشار اورد برام استرس اضطراب وحشتناک که نکن
    من برم کارد بردارم و به کسی اسیبی
    برسون اینطوری بود که حتی همه کاردها رو برداشتم
    ولی فکرهای بدتر امده تو ذهنم رفتم
    پیش روان شناس گفت که
    هیچی نیست واسواس
    فکری درمان میشه الان
    قرص اسنترا مصرف میکنم ولی اصظراب و استرسم بازم دارم الان سردرد گرفتم قرص رو میخورم تازه توهمم دارم احساس میکنم اطرافیانم رو با دست میزنم ولی فقط فکر دکتر من ی سال ازدواج کردم نمخواهم شوهرم فکر بد کنه خواهشن راهنماییم کنید میخوام مثل قبلا ها از زندگیم لذت ببرم شوهرم اینقدر مهربون هستش دیگه خیلی

  53. آ
    سلام اقای دکتر من الان ۳۲ سال دارم تقربیا ۱۷سال
    داشتم پیش دادشم بیمارستان
    میلاد عملش کردن بودم شب
    داشتم میوه میخورد کارد میوه خوری که دستم بود ی لحظه فکر بد امد تو ذهن که من این کارد رو نکنم تو شکم برادرم بعدش کارد کلا پرت دادم و از ذهن خود دورش
    کرد ولی بعد اون با تا الان سه بار دیگه بازم این
    فکر بد تو ذهنم بود ولی بی خیالش
    و صلوات میدام و میرف ولی الان دو ماه که دوبار فشار اورد برام استرس اضطراب وحشتناک که نکن
    من برم کارد بردارم و به کسی اسیبی
    برسون اینطوری بود که حتی همه کاردها رو برداشتم
    ولی فکرهای بدتر امده تو ذهنم رفتم
    پیش روان شناس گفت که
    هیچی نیست واسواس
    فکری درمان میشه الان
    قرص اسنترا مصرف میکنم ولی اصظراب و استرسم بازم دارم الان سردرد گرفتم قرص رو میخورم تازه توهمم دارم احساس میکنم اطرافیانم رو با دست میزنم ولی فقط فکر دکتر من ی سال ازدواج کردم نمخواهم شوهرم فکر بد کنه خواهشن راهنماییم کنید میخوام مثل قبلا ها از زندگیم لذت ببرم شوهرم اینقدر مهربون هستش دیگه خیلی

  54. سلام اقای دکتر ..پسرم ۱۹ سالمه …لرزش دست دارمو نبض گردنم بعضی اوقات حالت تپش داره ..حس میکنم پاهام اصلا جون نداره و همش فکر میکنم میمیرم یا فکرای دیگه ..دکتر رفتم ازمایشم دادم گفتن چیزی نیست الانم قرصای اسنترا و شبا الپرازولام میخورم طبق دستور دکتر…..کدوم راه برای درمان بهتره؟همش در حال سرچ کردنم و فکر میکنم ی بیماری جدید گرفتم که دکترا نمیفهمن

    1. در خصوص درمان دارویی وسواس با پزشک معالج خود مشورت کنید من نظری ندارم .

  55. سلام آقای دکتر توانا من 26 سالمه تو کودکی آزار و تنبیه بدنی شدیدی شدم همش تو ذهنم با کسایی که اذیتم کردن دعوا میکنم.میل جنسی بشدت زیادی دارم همیشه این افکار اذیتم میکنن.خیلی زود رنج هستم با گفتم کمترین حرفی از طرف متنفر میشم و حتی تو ذهنم داعما دارم طرفو میکشم.افکار منفی خیلی اذیتم میکنن.همیشه نگران خانوادم هستم و باید بگم تمرینات مدیتشن تمرین تنفس با اعدادمعکوس به چیزهای مثبت فکر کردن را تمرین میکنم ولی وقتی صبح از خواب بیدار میشم دوباره افکار مزاحم اذیتم میکنن..ازتون میخواستم کمکم کنید؟؟؟ روش هیبنوتیزم رو یادم بدید همچنین یه دارویی واسم معرفی کنید ممنون

    1. روش خود هیپنوتیزم توصیه نمی شود. برای درمان به روانشناس یا هیپنوتیزم درمانگر باید مراجعه کنید.

  56. سلام آقاى دكتر توانا
    ابتدا تشكر ميكنم از زحمات شما،من ٣٣ سالم است و متاهل ميباشم اعتياد به مواد و المل داشتم الان ١٠ سال است كه پاك ميباشم.مدت سه سال است كه به افراده معتاد وسواس شده ام اگر دست يك فرد معتاد به لباس يا وسيله ام بخوره ديگه ازش استفاده نميكنم و به هيچ وجه با فرد معتاد دست نميدهم و همش به خودم ميگويم دست هايش به مواد خورده و به من بخورد من موادى ميشوم و روى من تاثير ميگذاره اين موضوع كلا زندگى ام را به ريخته و گوشه گيرم كرده قبلا اينطورى نبودم آيا اين وسواسه آقاى دكتر؟بايد چه كارى انجام بدم تا خوب بشم؟ممنون از لطفتون

  57. آقای دکتر توروخدا جواب من رو بدید من باردار هستم و وسواس فکری شدید دارم تحت نظر دکتر بودم حالم بهتر شده بود چون قرصام رو قطع کردم متاسفانه دوباره حالم بد شد و مجبور شدم دوباره با مشورت دکترم دارو مصرف کنم فکر میکنم دیگه خوب نمیشم میترسم از همیشه موندن این افکار آیا مشکل من قابل حل شدن هست؟

  58. سلام اقای دکتر مامان من 20 ساله که مشکل وسواس داره هم خودشو اذیت میکنه هم اطرافیان را هیچ کس نباید بیاد خونه اش همه یمردم را نجس میدونه خودش هم از جایی بیاد باید حتما بره حمام یه مدت تحت نظر بود اما بهبودی نداشت میشه شما براش تجویز یه قرص بکنید تا یه کم بهتر بشه به خدا هممون بریدم دکتر هم حاضر نیست بره البته ناگفته نماند همه خانواده مامانم این مشکلو دارن اما مامان من شدت بیشتر خواهش میکنم راهنمایی کنید

  59. سلام اقاي دكتر من يه زن متاهل٢٥ساله هستم و واقعا ديگه بريدم خسته شدم از دست اين افكار منفي مدام تو فكر مركم مدام تو فكر از دست دادن عزيزانم هستم خيلي ادم حساسي هستم رو همه چي اصلا شاد نيستم از تو جمع بودن فراريم دلم نميخاد جايي برم همش احساس كمبود ميكنم از خودم متنفرم اعتماد ب نفس ندارم و معدم مختل شده و جديدا كه مزديك عروسيمه استرس دارم و بيشتر شده حالاتم همش ميترسم شوهرمو از دست بدم و بمن خيانت كنه و من از چشمش بيفتم تو اين دنيا هيچي من رو خوشحال نميكنه من تمركز ندارم حواس پرتي دارم حافظم ضعيفه و ب شدت عصبيم و حوصله ادمارو ندارم خسته شدم اقاي دكتر خيلي تنبلم دستم ب هيچ كاري نميره چ كنم؟!؟؟ من ساكن مشهد هستم و قصد دارم برم روان پزشك

    1. این که قصد دارید برای درمان وسواس فکری خودتون اقدام کنید کار درست و شایسته ای است . آرزوی سلامتی براتون دارم .

  60. باسلام
    آقای دکتر من مدتیه دارم برای کنکور میخونم انگیزه زیادی دارم ولی بعداز کلاسام فکرم درگیر اتفاقات کلاسا میشه رفتاری و حرفای بقیه آزارم میده بیشتر از اون حرکات و حرفای خودم اذیتم میکنم و مدام فکرمیکنم که کاش فلان حرف زده بودم یا فلان کارو نکرده بودم ضمنا سر کلاس و آزمونها تمرکز خیلی پایینی دارم و حواسم به اطراف پرت میشه باید تمرکز کنم که الان چه کار کنم و این حواسمو از درس پرت میکنه… خواهشا کمکم کنید با این اوضاع نمیتونم درس بخونم!

  61. با سلام.
    بنده مبتلا به وسواس فکری هستم.و میدونم که بهترین درمان آن بی اعتنایی است.ولی نمیدانم چجوری بی اعتنایی کنم.یعنی به کدام افکار بی اعتنایی کنم.
    ممنون میشم اگه راهنمایی کنید.

    1. خیلی از مواقع شما مشکلتان را می دانید اما نمی توانید آنرا درمان کنید و لازم است به روانشناس مراجعه کنید و کمک بگیرید.

  62. سلام من وسواس فکری در مورد اتفاقات گذشته دارم احساس گناه و پشیمونی تحت نظر دکتر بودم چون باردار شدم دکتر داروهام رو قطع کرد الآن حالم خیلی بدتر شده و دارو هم نمیتونم استفاده کنم فقط مشاوره میرم چیکار باید بکنم؟آیا این اضطرابهایی که دارم واسه بچم مشکل ساز میشه؟

    1. آقای دکتر توروخدا جواب من رو بدید من باردار هستم و وسواس فکری شدید دارم تحت نظر دکتر بودم حالم بهتر شده بود چون قرصام رو قطع کردم متاسفانه دوباره حالم بد شد و مجبور شدم دوباره با مشورت دکترم دارو مصرف کنم فکر میکنم دیگه خوب نمیشم میترسم از همیشه موندن این افکار آیا مشکل من قابل حل شدن هست؟

      1. نگران نباشید . همانطور که قبلا توضیح دادیم وسواس فکری با هیپنوتیزم درمانی قابل درمان است .

  63. سلام من احساس میکنم همه لباسام نجسه وباشستن پاک نمیشه ووسواسهای دیگه ای هم دارم آقای دکترقابل درمانه؟

    1. وسواس فکری و عملی با ریشه یابی مشکل و درمان هیپنوتیزم و جلسات رواندرمانی قابل درمان است . بسیاری قبل از شما برای درمان اقدام کرده اند و درمان شده اند و از وضعیت فعلی خود رضایت دارند.

  64. با سلام و عرض ادب؛چطور میتونیم به مطب جناب دکتر توانا مراجعه کنیم برای درمان بیماری وسواس

    1. با شماره های درج شده در بالا و پایین سایت تماس بگیرید تا برای شما وقت مراجعه تعیین شود یا برای تعیین وقت بصورت حضوری به آدرس درج شده در سایت مراجعه نمایید.

  65. سلام.مردی 35 ساله هستم.از 18 سالگی به دلیل عدم اعتماد به نفس و کم رویی دچارافسردگی و وسواس فکری شدم.از تقریبا 16 سالگی خودارضایی می کردم.دانشگاه شهری از استان سیستان بلوچستان قبول شدم و شرایط بد این استان حال من را به شدت خراب کرد.تا اینکه پس از گرفتن ارشدم ازدواج کردم ولی با اینکه زن داشتم باز هم خود ارضایی می کردم.حالم خیلی بهتر شده بود تا اینکه کارم رو از دست دادم و به خواسته خانمم شروع کردم برای پزشکی خواندن اما رتبه خوبی نیاوردم و این باعث شد مجددا افسردگی و وسواس فکری شدید مجددا به سراغم بیاد موضوع اعتیادم به خود ارضایی رو به همسرم گفتم و اون خواست به پیش روانپزشک بریم الان حدود 5/1 ساله تقریبا دیگه خودارضایی نکردم ولی افسردگیم و وسواس فکریم هنوز درمان نشده با وجود اینکه نزدیک 5/1 هست قرص نورتریپتیلین و سیتالوپرام میخورم.باید چیکار کنم به نظرتون؟

  66. سلام آقای دکتر من پارسال مشکل پوستی گرفتم زگیل ولی چون متاسفانه توو اینترنت دنبال درمان گشتم اینکار منو وحشت زده کرد و حتی به فکر خودکشی افتادم چون احساس میکنم ازدواج کنم همسرم این بیماری رو از من میگیره بخاطر همین همین عذاب وجدان دارم ناامیدم اصلا میل به ادامه زندگی ندارم و زندگی برام کاملا تکراری و پوچه پزشک پوست به من گفت مشکلی نداری اون زگیل دیگه درنمیاد و برو ازدواج کن و هیچ اتفاقی نمیوفته ولی من نگرانم که مبادا ویروسش هنوز وجود داشته باشه خلاصه کار و زندگیم شده همش دکتر و گریه و رفتن به امامزاده ها و در حدی که نمیخوام زندگی کنم دلم میخواد این بیماری از ذهنم خارج شه ولی مثه خوره شده ولم نمیکنه چیکار کنم آقای دکتر من الان دارم آسنترا 50 میخورم کمی بهترم میکنه ولی هنوز ترس و نگرانی ولم نمیکنه چیکار کنم آقای دکتر

  67. سلام آقای دکتر.خانمی 23 ساله هستم و 3 سال و نیمه ازدواج کردم اما کل ای مدت رو عذاب کشیدم چون شوهرم قبلا ی نامزدی کمتر از یکماه داشته.هر چند که شوهرم واقعا مرد پاک و مقیدی هست ولی نمیتونم با این مسئله کنار بیام همش میگم چی شد و چی نشد نکنه دست دادن نکنه کنارش نشست و خیلی چیزای دیگه که واقعا دارن نابودم میکنن. نمیتونم قبول کنم و مرتب ترس دیدن اون خانوم رو دارم. آقای دکتر کمکم کنید آیا مشکل منم وسواس فکری هست؟

  68. محمدآ.

    سلام آقای دکتر توانا خسته نباشید
    من حدودا سی ساله مشکلات روحی دارم استرس ترس غمگینی بی حوسلگی افکار منفی عدم اعتماد بنفس بی ارادگی بد بینی هول هیجانات لرزش درونی این مشکلات دارم بخصوص به خصوص در رابطه جنسی این مشکلات دارم.از نظر قوای جنسی ناتوانی زود انزالی ضعف نعوظ نوظ ناقص بی میلی جنسی در ضمن من ازدوران کوچیکی ونوع جوانی این مشکلات داشتم سندم پنجا سالمه

  69. سلام اقای دکتر من یه پسر ۳۰ ساله هستم حدود دوساله دچار افکار مزاحم شدم. فکر روانی شدن و کشتن دیگران و همچنین فکر اینکه من در یک دنیای غیر واقعی زندگی میکنم البته هیچ میدانم که خنده دار و غیر منطقی هستند ولی خیلی اذیت میشوم . حدود سه چهار ماه خوب بودم دوباره شروع شد . البته خیلی قوی نیست ولی اذیت کننده هست تو رو خدا راهنمایی کنید

    1. افکار مزاحم با هیپنوتراپی قابل درمان است . در صورت تمایل تماس بگیرید تا برای شما وقت مشاوره تعیین شود.

  70. سلام مادر بنده ۶۶ سال دارند و حدود ۴۰ سال هست که دجار وسواس شستشو هستند به نحویکه دستشوئی حدود ۳ ساعت طول میکشد و از حمام رفتن گریزان میباشند و در رفتارهای اجتماعی نیز پرخاشگر و گوشه گیر هستند ضمن آنکه به درمانهای تا بحال نظیر رواندرمانی نیز مقاومت میکنند آیا راهی برای درمان هست? باتشکر

  71. سلام ببخشید منم وسواس دارم میخوام خوب بشم دوست دارم خوب بشم ولی یه مشاور وروانشناس خوب تو محلمون پیدا نمیکنم هر چی میگردم پیدا نمیکنم میشه کمکم کنید خواهش میکنم محل ما رباط کریم نسیم شهره میشه یه ادرس روانشناس نزدیک محلمون بهم بدید

  72. دکترجان سلام. من همه نظرات رو خوندم. متاسفانه افراد وسواسی کم نیستن. خودم چند ساله افکار احمقانه ب سرم میزنه و همین باعث شده اون شادی ای ک قبلا داشتم رو نداشته باشم و بیشتر تو خودم باشم. یکیش اینه ک به بعضی وسایل آلرژی پبدا کردم مث چاقو، میترسم لیوان چایی رو بپاشم تو صورت خانوادم، ار بالکن خونه و کلا ارتفاع، میترسم. همش یه صدای دیوونه کننده تو سرم میگه بپر پایین یا کارای دیوانگی انجام بده. تازگی ها هم این احساسات کم شده و وسواسم بیشتر ب سمت غذا خوردن یوق پیدا کرده. اون صدای مزاحم با اینکه سیرم و تازه غذا خوردم همش منو ب سمت یخچال میکشونه تا یه چیزی بخورم.تو چند ماه نزدیک بیست کیلو چاق شدم. خیلی با خودم میجنگم و کلنجار میرم. من تا به حال فکر میکردم دو قطبی شخصیتی دارم. اما با خوندن نظرات دیگران فهمیدم وسواسه. راهکار دیگه ای جز بیخیالی وجود داره؟ ضمنا تشکر از شما بخاطر جوابدهیتون❤

    1. خیلی مواقع فرد به تنهایی نمی تواند مشکلش را حل کند و از روانشناس و روش های رواندرمانی کمک می گیرد.

  73. با سلام ‌من۲۰سالمه و به وسواس شدیدی مبتلا شدم کارم از شستن دست و لباس و اینکه وقتی از کوچه رد میشم از دو متری سطل اشغال رد میشم گذشته ..من بعد هر بار دست شویی رفتن حمام میکنم و بدنمو با مواد سفید کننده لباس میشورم اگرم نشورم دچار اظطراب میشم …لطفا راهنماییم کنید

  74. سلام من 20 سالما وسواس فکرس دارم..همش ب یکی پیام میدم فک میکنم دعوا میشه..یا تو جمع فک میکنم الن دعوا میشه.استرس و تپش قلب هم دارم.چیکار کنم دکتر رفتم استرسم خوب شد ولی وسواس فکریم ن میتونم تماس بگیرم

  75. سلام اقای دکتر توانا پسری ۳۵ساله هستم مجرد که چهارسال پیش بخاطردردی که در ناحیه شکمم داشتم مدام تلقین انواع بیماریها در خودم میکردم تا جایی که کار به افسردگیم کشید و مجبور شدم شغلمو از دست بدم! رفتم پیش روانپزشک یه سری قرص اعصاب و روان بهم داد که اگه به فیل میدادی زمین گیر میشد و انها رو دور انداختم.واسه همین تصمیم گرفتم بااستفاده مشورت یکی از دوستانم کپسول فلوکستبن مصرف کنم و تا شش ماه مرتب خوردم.نمیگم حالم درمان شد ولی دیگه هیچوقت نتونستم به اون آدم سابق برگردم!اما اقای دکتر توانا مشکلی که الان من و زجر میده افکار مزاحممه که بطوریکه خودمم میدونم این افکار مزاحم هستن اما نمیتونم از پسشون بر بیام! آدم بدبینی شدم و اعصابم خراب شده و حوصلمم از بین رفته و انگیزم برای زندگی ازبین رفته.مدام میرم جلوی ایینه از خودم می پرسم چرا اینجوری شدم خدایا کی از پس این افکار بر میام وقتی این افکار میان سراغم وسط زبونم احساس سوختگیم میکنم !الان میترسم ازدواج کنم و شریک زندگی تحمل این اخلاقی که واقعا دست خودم نیس رو نداشته باشه.اقای دکتر توانا کمکم کنین من یه شهرستان دور هستم نمیتونم بیام تهران.اینم بگم وقتی مثبت فک میکنم حالم عالیه اما این مثبت فکر کردن دوام زیادی نداره و انگار یه نیروی از درونم مرا بسوی همون افکار مزاحم مزاحم سوق میده روی چیزهای بیخود زوم میکنم!!اقای دکتر توانا بخدای کعبه حاضرم بدترین بیماری جسمی داشته باشم اما این مشکل روحی رو نداشته باشم?اینو گفتم که که بفهمین چه درون پر آشوبی دارم.واقعا هیچ چیزی آرامش نمیشه و خوشا بحال کسانی که مایع آرامش دیگرانن.ممنون میشم راهنماییم کنین.ایمیلمو میزارم که اگه واستون زحمتی نیس جوابمو بدین

    1. مشکلات روحی شما قابل درمان است . توصیه می کنم از روانشناس کمک بگیرید . در صورت تمایل می توانید درخواست وقت مراجعه داشته باشید

  76. سلام من زندگی خیلی خوبی با شوهرم داشتم وهمیشه به این فکر میکردم که یه اتفاقی میوفته و من و شوهرم از هم سرد میشیم تا اینکه بعد سالها بالاخره این اتفاق افتاد الان به لطف خدا کم کم داره زندگیم بهتر میشه الانم ترس اینو دارم که خدایی نکرده نکنه شوهر و دخترو یا پدر مادرم یه مریضی بگیرن و بمیرن و دوباره زندگیم داغون شه یعنی یه حسی تو وجودم هی بهم میگه این اتفاق میوفته و واقعا هم بعضی مواقع میوفته چیکار کنم واقعا دیگه از این افکارم خسته شدم

    1. ایا واقعا افکار من باعث این اتفاقا میشه یا دلم از اتفاقهای بد خبر داره من نمیتونم جلوی افکارمو بگیرم اگه هم به کسی نگم زودتر اون اتفاق میوفته وهر موقع هم فکر کردم همون اتفاقا افتادن نمیدونم چیکار کنم خواهشا کمکم کنید چون پدر مادر و حتی شوهرم از این افکار من به سطوح اومدن اونا هم اسیب میبینن دیگه نمیخوام افکارمو بهشون بگم ولی اگه نگم اون اتفاق میوفته کمکم کنید لطفا

  77. سلام
    من ۱۱ سالمه و وسواس فکری دارم
    میسه یک راه ساده برای حل این مشکل بگید ممنون میشم
    خیلی اذیتم میکنه فکر میکنم ادم بدی شدم …
    لطفا جواب بدید

  78. دوستان عزیز ک وسواس جنسی دارین خیلی راحت میشه گذاشتش کنار باهاش مقابله نکنین وقتی اومد محل ندین همین براتون مهم نباشه چون هر بیشتر بدتون بیاد ازین فکرا بیشتر میاد سراغتون من خودم اول این افکارو داشتم هی میگفتم کاش از یادم بره از وقتی فهمیدم وسواسه محل ندادم هی موقع مسومد تو ذهنم میگفتم خب چیکار کنم تب الا مثلا چی خیلی هم زود خوب شدم

    1. بسیاری از مواقع این افراد میخواهند این موارد را رعایت کنند اما نمی توانند مشکل خود را برطرف کنند و به همین دلیل توصیه می شود به روانشناس مراجعه کنند.

  79. سلام من امریکا هستم و وسواس فکری شدید دارم. شما مشاوره راه دور هم دارید؟

  80. سلام اقای دکتر
    من در مقابل کوچکترین مشکل دچار ترس و اضطراب و بدترین فکر میشم
    به طوری که تحت هیچ شرایط فکر منفی از من جدا نمیشه
    مثلا ذاین اواخر با یک نفر که تو مغازم کار میکرد و سارق درومده و من ازش شکایت کردم و اون هم فراریه دایم این فکرو میکنم نکنه بیاد جلو شرکتم نکنه اسید پاشی روم کنه نکنه اصلا جای دیگه اتفاقی براش بیوفته و من چون ازش شکایت کردم بیان منو بگیرن و و و من باید به چه پزشکی مراجعه کنم؟

  81. سلام من ادم رویا پردازی هستم و تو عالم رویا مدام دچار افکار وسواسی میشم و هر چیزی رو تو رویاهام همراه با وسواس ارزو میکنم عینا اتفاق میوفته و این باعث ترس و وحشتم شده هر دعایی هم میکنم چه خوب و چه بد بلافاصله اتفاق میوفته و همین باعث شده دچار وسواس فکری بدی باشم.از اونجایی که تخیلات قوی دارم تو عالم تخیلات هر جور خیال پردازی میکنم دقیقا رخ میده حتی چهره کسانی رو تو ذهنم طراحی میکنم دقیقا تو واقعیت با همون جور افراد روبرو میشم و این اتفاق باعث شده احساس بدی نسبت بخودم پیدا کنم و دچار وسواس فکری زیادی باشم. لطفا راهنماییم کنید. با تشکر

  82. سلام من بعد از اینکه افسردگی شدیدی گرفتم دچار ترس از بیماری شدم و همین باعث شد دچار وسواس فکری بدی بشم و انواع و اقسام بیماریها رو به خودم تلقین کنم و از اونجایی که هر دعایی می کنم سریع مستجاب می شه مدام اتفاقات بد و همینطور بیماریهای بد رو همراه دعام ارزو می کنم و متاسفانه هم می بینم اتفاق میوفته و بلافاصله جواب میده. واقعا درمونده شدم و نمی تونم خودمو از شر این وضعیت آزار دهنده رها کنم خواهشا راهنماییم کنین. در ضمن وسواس نوشتن هم یه چن وقتیه پیدا کردم و مدام پاک می کنم و از اول می نویسم

  83. باعرض سلام وخسته نباشیدخدمت اقای دکتر
    من مدت سه سال هست که به افکار وسواسی مبتلا هستم ولی الان تشدید شده تاجایی که مثلا وضو که می گیرم فکر کشتن همسرم به ذهنم میاد باز چند باروضو رو تکرار می کنم تا اون فکرو نکنم یا در حمام یاخانه افکاری از این قبیل به صورت لحظه ای به ذهنم میاد و باید حتما اون کار رو دوباره انجام بدم اعصابم خیلی خرد میشه مندر هیجده سالگی به دلیل توقع بالای که از خودم در کنکور داشتم اول به وسواس فکری ولی با دارو تقریبن درمان شداون موقع باخودم تنها فکر و توجیه می کردم ولی الان فکر میکنم دیگه مغزم قدرت توجیه نداره می خوام ادامه تحصیل بدم ولی با درس خوندن تشدید میشه حتی الان تصمیم بارداری دارم میگم نکنه بدتر بشم حتی از موقعیت کاری خوبی برخوردارم ولی ترس دارم نکنه دیوانه بشم جدیدا فکر کشتن خودم به صورت آنی از ذهنم رد میشه وبددل شدم مثلایک کاروبارها اجام میدم ممکنه تا 10بار هم نیت کنم ولی نمازمو قطع کنم چون این افکار بهذهنم میاد که عذابم میده می ترسم همسرم متوجه بشه تورو خدا راهنماییم کنینتازنده ام دعاتون می کنم خیلی مستاسلم

  84. سلام
    من مادرم الان دو ماه توهم داره اوایل همش فکر میکرد همسایه ها میان طلاهاشو میبرن خونه رو از چنگش در میارن بعد این مورد ادامه پیدا کرد تا الان همش میگه خونه آتیش خودش داره آتیش میگیره لباس رو میخواد در بیاره به دکتر مغز و اعصاب مراجعه کردیم جواب نگرفتیم نمیدونم چه باید کرد لطف راهنمای کنید

  85. با سلام چند وقتی است که وسواس فکری شدیدی دارم مثلا در ذهنم تصور میکنم که برای خانواده ام اتفاقی می افتد چون من به شدت به خانواده ام حساسم و هر وقت چنین تصوری میشود سرم را مرتب تکان ميدهم تا این فکر از من دور شود طوری که هر روز و گاها تمام روز این گونه میشوم و از بدنم شکایت بسیاری دارم خیلی رنج می کشم به روانپزشک هم مراجعه کردم خوب ميشم?لطفا راهنمایی کنید.

  86. با سلام خدمت شما دکتر بزرگوار .من جوانی ۳۳ متاهل هستم .دوران کودکی و نوجوانی پر فراز و نشیبی رو‌پشت سر گذاشتم . در دوران کودکی افکار رابطه با جنس مخالف هیشه در ذهنم بود و دوست داشتم با جنس مخالف رابطه داشته باشم .اما خوشبختانه هیچ وقت این مساله عملی نشد. در دروان نوجوانی گرایش های هم جنسگرایانه پیدا کردم و دوست داشتم با همجنس های خوش چهره رابطه و در این رابطه فاعل باشم و هیچ فقط فکر به اینکه مفعول رابطه جنسی باشم راضی نبوده و از اینکه مفعول باشم تنفر داشتم .اما باز هم خوشبختانه این افکار عملی نشد .تا اینکه به سن جوانی رسیدم در سن۲۷ سالگی متاسفانه به خود ارضایی مبتلا شدم و این امر تا ۶ سال ادامه داشت در هفته ای ۱ بار خود ارضایی میکردم . تا اینکه خداوند با ازدواجم از این عمل پلید نجاتم داد .حال دچار افکار و وسواس جنسی شده ام و این افکار دایما با من است و من را ازار میدهد و باعث شده که در اجتماع نتوانم خوب زندگی کنم و از اجتماع کناره گیری کنم .نمیدانم چه جور از این افکار خلاص شوم .گاهی با خود میگویم شاید این افکار عوارض خود ارضایی باشد .افکار اینگونه هستش که دایما فکر میکنم و اضطراب عجیبی دارم که اگر با هم جنسانم روبرو شوم . شاید ان ها فکر رابطه جنسی با من را داشته باشند و فکر میکنم اگر در فلان مکان سر کار بروم شاید صاحب کار یا همکاران نظر بد جنسی به من داشته باشن و اگر بخوام به خوابگاه دانشجوی بروم این فکر که شاید هم خوابگاهیی به من نظر بد جنسی داشته باشن و فکر اینکه اگرانها به فکر رابطه جنسی با من داشته باشن و … مرا دیوانه کرده نمیدانم این افکار اکتسابی هستش یا ارثی و …. و دایما به این چیزا فکر میکنم و حتی سر کلاس درس فکر میکنم استاد نظر بد به من دارد و چون هیچ وقت دوست نداشتم مفعول رابطه جنسی باشم و نبوده ام.چون ادم با غیرتی هستم .و این افکار منو اذیت میکند .از یه طرف غیرتی ام .از طرف دیگه این افکار اذیتم میکنه و همیشه با منه چکار کنم از شر این افکار خلاص شوم و زندگی ام عادی شود .و به مسایل جنسی فکر کنم و در ارتباط با هم جنسان این افکار به ذهنم‌وارد نشود و فکر اینکه نکنه از سوی انها مورد ازار جنسی قرتر بگیرم و یا فکر اینکه نکنه اونا فکر بد نسبت به من داشته باشن .رها شوم و این افکار در نحوه مرتوداتم اثر گذاشته و هنگام برخورد با هم جنسان جوری عمل میکنم که اونا متوجه افکار من شده اند و میگن این ادم از خودش شکه و…… ازتون میخوام کمکم کنید چکار کنم ؟شاید افراد زیادی مثل من باشن که این افکار اذیتشون میکنه

  87. سلام جناب دكترمن چندروزي هيت همش افكارمزاحم ميادذهنم كه ماچجوري فكرميكنيم يه چجوري تصميم ميگيرم همش دنبال جواب هستم من ازخودم خارج ميكنه ذهنم بدجوردگيركرده همش تمركزموازم ميگيره چيكاركنم كه خارج بشه ازذهنم

  88. سلام ممنونم از سايت خوبتون من ٢ساله وسواسي فكري دارم همش فكر ميكنم اگه اين راهو نرم اين كارو نكنم …اتفاقه بدي براي من و خانوادم ميفته كلا منفي فكر ميكنم بعد ميگن اگه انرژي بفرسي اون اتفاقه ميفته كلا فكرم ازيت ميكنه فقد ميخوام بدونم اين فكرا الكيه و چ جوري حاله من خوب ميشه

  89. سلام اقای دکتر وقتتون بخیر
    کسی که مشکل حاد وسواس فکری و افسردگی و پرخاسگری و سردردهای مزمن داشته باشه ایا با هیپنوتیزم جواب میگیره؟
    چندین سال تحت نظر متخصص روانپزشک هستند و دارو درمانی میکنند و جواب نمیگیرن

  90. سلام خانمي 28 ساله هستم كه در حال حاضر دچار وسواس فكري و عملي هستم با بررسي هايي كه خودم انجام دادم طي 2 سال اخير خيلي دچار شده ام و روند روبه رشدي طي مي كنه 3 جلسه مشاوره رفتم و فقط علت هارو برام بررسي كرد و خيلي تو اين چند ماهه بدتر شدم در حال حاضر بدليل يكسري شرايط تصميم به بارداري دارم و نگرانم هم از بابت بيماري و هم از بابت دارويي كه بايد مصرف كنم تا درمان شم چون در اين جلسات به نتيجه رسيده كه مشاوره هيچ فايده اي نداره آيا شمابه درمان دارويي توصيه مي كنيد

  91. سلام اقای دکتر من یهدختر۱۹سالم ودوسال پیش فهمیدم یه بیماری دارم ?از بچگی مورد تمسخر دیگران بودم مثلا بهم میگفتن کهدن وبرامشکلات عضلانیم که الان فهمیدم ناشی از مریضیمه نتیجش این شد. همش تو دین ومذهب باشم ودرس بخونم الان 3سالی هس زیرنظر مشاورم چون دچاروسواس عملی شدم که خداروشکر گذاشمش کنار?ولی بعداز بستری شدنم توبیمارستان ورفتار ناشایست دکترا ?افسردگی گرفتم که مشاورمو عوض کردم وابا بیماریم کنار اومدم?ولی با خدا قهرم ☹️ونماز نموخونم چون هم من هم خواهروبرادرام مرضیم ?وتصمیم گرفتم پزشک بشم وپارسال رتبه ی چهار. رقمی به دست اوردم☺️اما فکرای وسواسی بهم اجازه نمیده درس بخونم ?مشکل اساسیم اینه که میگم نیت من …..دوس ندارم بگمش چون. ارزشش میاد. پایین بعدش میگم هدفم اینه پزشک بشم برا پزشک شدن باید درس بخونم و دس از کارای بد. بردارم بعدش میگم من اینو بلدنیم وموخوام یاد بگیرم کار. بدی خونی ?بعدش یه سری حرفای دیگه میرسم به نتیجه بعدش میگم اینکه ازدیگارن کمک بخوام بزارم کجا واز اول ?‍♂️?‍♂️?‍♂️?‍♂️?‍♂️?‍♂️بماند. که موقع متن نوشتن وخوندن ووسواس تمرار دارم روانی شدم?‍♂️?‍♂️?‍♂️?‍♂️
    چن بار. خواستم این متنو. پاک کنم ولی نکردم به نظر خودم یه مبارزه اس لطفا کمک کنید

  92. با سلام و احترام.من مادر یه دختر نه ماهه هستم.از ابتدا اسمش رو دوست نداشتم و دواسمی شد.الان خیلی استرس دارم همش میگم نکنه در آینده اسم شناسنامش رو دوست داشته باشه.از طرفی نمیتونم اون اسم رو بپذیرم.میخوام شناسنامه رو عوض کنم اما تردید دارم.فکر و دهنم همش درگیره.چیکار کنم حال این روزام خیلی خیلی بده
    توروخدا کمکم کنید

  93. سلام جناب دکتر.بنده حدود پنج ساله که دچار وسواس شدید هستم، طوری که ادامه زندگی برایم مختل شده.احساس تنهایی، افسردگی، بی کسی و تنهایی میکنم.همیشه ترس و اضطراب دارم.خواستم بدانم این موارد بخاتر وسواسمه؟
    ایا به روانپزشک مراجعه کنم بهتر است یا به روانشناس؟
    ممنون

  94. سلام.من نمی تونم وسواسمو ترک کنم.چون اگه انجامش ندم،باعث خارش تنم می شه.لطفاً راهنماییم کنید.

  95. با سلام
    بنده بعد از یک ترس از زلزله دچار حمله پانیک شدم و بعد از دو سال درمان دارویی تا حدودی الان بهتر شده ام ولی الان به محض پیش
    امدن یک اتفاق ساده مثلا تصادف کوچک در حین رانندگی دچار اضطراب و لرزش پا می شم وشب نمیتوانم بخواب بروم و مدام با تحریک روده و معده از خواب بیدار میشوم و نمیتوانم بخوابم و دچار خستگی و کوفتگی میشم و فقط با جویدن یک قرص کلونازپام میتوانم بخوابم لطفا راهنماییم کنید چکار کنم

  96. سلام ببخشید من یه چند وقت یع افکاری داغونم کرده یک روز با موتور میرفتم که یکی اومد جلو ترمز زدم خودش رفت عقب و سالم موند حتی یه خراشم برنداشته و چند نفر هم بهش خندیزن وقتی اومدم خونه هی یه فکرایی توسرم که نکنه مرد وای نکنه عکسشو زدن سر خیابون اعصابم داغونه چیکار کنم

    1. سلام.
      افکار وسواسی هست و بهترین را برای این گونه افکار بی توجهی به آن است.

      1. سلام آقای دکتر با عرض سلام و ادب من با وجود مشکلات فراوان و فشار زندگی که رو دوشمه با توکل بر خدا دارم این فشارها را تحمل میکنم ولی نمیدانم چرا همش به خود می گویم که نکند بعضی مسائلی که نباید شوهرم بداند را به او بگویم با وجود اینکه از عکس العمل او خبر دارم دلیل این رفتار من چیست و آیا درمان پذیر است؟

        1. سلام.
          وسواس است .توجه نکن. در غیر این صورت درمان دارد . تماس بگیبرید تا راهنمایی شوید.

  97. با سلام خدمت دکتر نجفی مدتی زیاد است که فکرهای خیلی آزار دهنده به سراغم می آید تا حدی زیاد است که دائما میگم خدایا مرگ خدایا راحتم کن فکرهای مرگ در مورد خودم در مورد نزدیکان میاد تو سرم فکرهای روزمره چه در گذشته چه در آینده عین خوره تو سرمه خواهش میکنم دکتر بگین درمان دارم یا نه.

  98. سلام خواهرم. وسواس عملی. و فکری شدید داره لطفا یه دکتر عالی. شیراز معرفی کنید

  99. سلام من 50ساله ام وخیلی از کارها مثل خرید یا رنگها یا تصمیمهای کاری ام را انجام نمی دهم چون اگر این خرید یا کاررا بکنم افراد اطرافم بیمار یا اسیب می بینند دایم ای افکار در من هستند وبقدری شدیده که زندگی مر در دست گرفته اند وبا ترس کارهایم را انجام می دهم .ایا قابل درمانم؟

    1. بله همانطور که گفتیم وسواس فکری با رواندرمانی و هیپنوتراپی قابل درمان است .

  100. باسلام خدمت شماآقای دکتر.من امروز باسایت شماآشنا شدم.من زنی هستم باسی وخورده ای سن 9سال ازدواج کردم بچه هم ندارم .متاسفانه درهنگام رابطه جنسی لذت نمیبرم وبرای اینکه لذت ببرم زمانی که باهمسرم رابطه برقرارمیکنم افرادخیالی دیگرراتجسم میکنم چون اگراین کاررانکنم به هیچ عنوان ارضانمیشوم.بعدازارضاعذاب وجدان دارم .چون من آدمی هستم باحجاب واهل نماز ازاین کارم بسیارمتنفرم ..ودیگراینکه من خیلی وقتها درذهنم بابعضی آدمها دعوامیکنم واین قدرازاین دعوا عصبانی هستم که خودم راکتک میزنم وگریه میکنم ..بعدکمی آرام میشوم .درموردوسواس فکری من دایم فکرمیکنم اگرهمسرم درکارش موفق نباشد اگرامسال بازارکارش خوب نباشد اگرقرضهایمان رانتوانیم اداکنیم اگرورشکست شویم آقای دکتراین موردآخری که وسواس فکری است بیشترعذابم میدهد.میدانم که همسرم پرتلاش است امادایم فکرمیکنم اگرنتواندوامهایش رانپردازد چه کارکنیم آقای دکترخواهش میکنم راهنمایی کنید آیاافسردگی دارم آیااین وسواس رابطه ای باعدم لذت من ازرابطه جنسی ام دارد واینکه متاسفانه من زمانی مجردبودم یک مدتی خودارضایی داشتم

  101. سلام من دچار وسواس فکری شدم قبلش یه جور بودم بهتر شدم دکتر روانشناس رفتم اما جدیدا حس میکنم به هرچی فکر میکنم همون اتفاق میفته حتی به چیزای بدی فکر میکنم و میترسم اتفاق بیفته

  102. سلام من داداشم وسواس فکری شدید داره ما همگی خیلی نگرانیم و همه ش گریه میکنیم دستش رو 20 دقیقه میشوره مثلا میخاد یه چیزی رو ورداره ورمیداره میزاره سرجاش برمیگرده دوباره میره ورمیدارو . میبینی چند بار اینکارو تکرار کرده ….توروخدااا اااا به هرکی که میپرستین راهنماییم کنین داداشم 18 سالشه

  103. سلام خسته نباشید،من ۲۰ سالمه،اوایل وسواس داشتم روی حروف و جمله ای ک میشنیدم یا میدیدم اینکه شروع میکردم ب شمردن تعداد نقطه هاش نه اینکه دست خودم باشه کاملا بی اختیار و گاها با دست تو‌هوا مینوشتم ک باعث درگیری از طرف خونوادم شد و وسواس روی بستن در و خاموشش کردن کولر داشتم هعی برمیگشتم ببینم بستم یا خاموش کردم یا نه باینکه میدونستم این کارو کردم،اما چند سالیه شدیدتر شده و مسائل اعتقادیم شاملش شده تمام روز دغدغم شده ک چی کفره چی درسته،حتی بیشتر اوقات تبدیل ب خود درگیری میشه ی بخشی از ذهنم میگه مبادا این حرفو بزنی کفره ی بخشه دیگه دقیقا همین کلمه ای ک کفره رو میگه و همینطور هعی تکرار میشه تکرا میشه ،و خیلی اذیتم میکنه،ب نظر شما این همین بیماری وسواس هست یا بیماری دیگه ای؟!ودرمانش چیه؟!ممنون میشم اگه کمکم کنید

  104. سلام آقای دکتر من 17سالمه و از 16سالگی به وسواس عجیبی گرفتار شدم احساس میکنم که باید هر لحظه آب دهانمو قورت و این کارو هم میکنم که باعث گرفتگی سینه ام میشه و خیلی درد اور است و وقتی نگاه میکنم همیشه نگاهم به بینی ام هست و یا اینکه به پلک زدنم فکر میکنم که بسیار عذابم میده و به نفس کشیدن هم فکر میکنم به طوری که نفس کشیدنو برام خیلی سخت کرده و جدیدا هم به صدای کولر توجه میکنم که خیلی سخت و نمیشه درست درس خوند افکار خیلی مزاحمی دارم لطفا کمکم کنید اجرتون با خدا

  105. سلام اقای دکتر من مرد سی وهفت ساله هستم هیجده ساله دچار ناراحتی شدم اول از دماغم شروع شد که دماغم بزرگه. ناراحت شدم خیلی با همه مقایسه میکردم به دماغ همه ذول میزدم بعد به پاهام که چرا پرانتزی اون هم رو مقایسه میکردم از اینه وحشت دارم نمیتونم جلوی اینه برم این افکار همش تو ذهنمه ازاون روزی که به سراغم اومده لحظه ای رهایم نکرده از عکس گرفتن وحشت دارم کلا افکارم در مورد قیافه خودم تو ذهنم میگم خوشگل بودم کاش و با دخترا میونه خوبی داشته باشم با خودم قیافه نداشته باشی میلیادر هم باشی به درد نمیخوره هی میگم باید جذاب بود لازمه بگم هم قیافه ام خوبه هم پام پرانتزی نیست بهترین موقعیت داشته باشی چهره و تیپ خوبی نداشته باشی اصلا به درد نمیخوره اعتماد به نفسن رو اورده پایین در طول این مدت عوارض این افکار موهایم رو سفید کرده چاقم کرده تحرک ندارم ریشم هم رو کمی سفید کرده چشمم رو ضعیف شده عینکی شدم من میدونم ناراحتی هربلایی سر ادم میاره هر مریضی که فکرش روبکنی. نمیتونم سالم وعادی به کارهای روزمره برسم همسرم نیز از اینکه من ناراحتم ناراحت میشه پیش دکترای زیادی رفته ام قرص فلوکستین داده اند برام یه مدت خوردم بعد گذاشتم کنار لطفا راهنماییم کنید درمان بشم با تشکر

  106. سلام من 19 سالمه و دچار وسواس فکری مثلا برای کنکور که کتابی تهیه میکردم اون قدر باهاش ور میرفتم تا بدون این که یکصفحه از اون رو بخونم کتب رو پاره پاره میکنم
    آیا با روش هیپنوتیزم درمان میشونم
    لطفا سریع پاسخ دهید
    سپاس

  107. سلام آقاي دكتر
    من حدود هشت ساله ازدواج كردم أوائل شوهرم خيلي خوب بود ورزشكار بود ولي بعد عروسي كه ورزش و كنار گذاشت كمي چاق شد به همين خاطرم خوانواده من همش بهش ميگفتن ازدواج كردي بهت ساخته چاق شدي و از اين متلك هاي مثلاً كنايه آميز همسر منم از اون موقع هي كم غذا مي خوره تا الان كه دارم واقعاًً ديوانه ميشم وسواس شديد گرفته همش ميگه من چاقم پاهام و ببين مثل گودزيلام بخدا انقدر لأغراض شده شده استخون كه روش پوست بكشي هرجا ميريم بهم ميگن معتاد شده؟! مادر خودشم متخصص تغذيه است ولي اصلاً گوش نميده به ما خيلي هم عصبي شده يه چيزي ميگيم داد ميزنه خيلي ناراحتم نمي دونم چيكار كنم مطمئنم بگم بيام پيش شما قبول نمي كنه چيكار كنم تورو خدا راهنماييم كنين

  108. سلام میه مدتیه توی دچار وسواس شدم ولی به نظر خودم معقول نیس و فک میکنم این ها اخطار های مغزم هس نه احساسم چون زمانیکه فکرم ازاد میشه خیلی متوجهش نیستم.بعضی وقتا تا سر حد مرگ میبرتم.اگر این افکار موقع خواب یادم بیاد که دیگه باید فکر خوابیدن رو از سرم بیرون کنم و ضربان قلبم میره بالا و تند میشه حتیاگه خوابم ببره از دابخل یه حس هیجان و ترس از خواب میپرم او واقعا اذیتم میکنه .در روز هم دائم ذهنم درگیره و احساس میکنم بغضی هم گیر کرده تو سینم ا احساس سنگینی میکنم و حالم واقعا بده و تا زمانی ک ذهنم نسبت به اون مسئله اروم نشه ومطمئن نشم ک ک هیچ اتفاقی نمیفته خیالم راحت نمیشه و حالم خوب نمیشه.بیشتر هم تو روابط عاطفی با دوستان و اطرافیانم این وضعیت رو دارم. ک حسط وابستگی شدید به اون ادم هارو دارم ک حد و اندازه ش معقول نیس و خودم هم میدونم اینطور نیس ولی نمیتونم اروم کنم خودمو.خیلی خیلی نگرانم من الان تو وضعیت حساسی هستم باید به فکر درس و دانشگاه باشم ولی این افکار مزاحم اجازه نمیدن.هاز دارو درمانی میترسم و فک میدونم دارو یه درمان دائمی نیس یا باید مرتبا مصرف کنی چون بعد قطع دارو دوباره برمیگرده میخوام ازتون ک کمکم کنید چون خیلی زمان حساسی رو دارم . کمک کنید?

  109. سلام خسته نباشیدمن چندساله وسواس دارم اماسه ساله مریض شدم وعمل کردم بقیه ازم دوری میکردن به خاطره مریضیم اماالان این باعث شده روخودم تاثیربزاره وازخودم بدم بیادونجس بودم دست به خودم میزنم سریعامیشورم حالاهرجاباشم بازارخریدبه هیچ عنوان به صورتم سرمم یابدنم توروخداکمکم کنیداعضایه خانواده خودم عذاب میکشیم حتی نمیتونم سرکارم راحت باشم هرروزدرحاله لباس شستنم

  110. نوروز 29ساله باسلام من 3سال پیش افسردگی وسواسی گرفته بودم که با مراجعه به دکتر حالم خوب شد حدودا سه ماهه دوباره افسردگی وسواسی گرفتم که سنگینی در فرق پیشانی داشتم که با استفاده از آسنتراخوب شدم وآسنترا را خودم قط کردم الان سنگینی در گوش دارم که بارفتن چن جلسه به دکتر خوب نشدم دکتر داروهایی همچین فلوکسیتین 20 پروپرانول 10 فلوکسامین 100 دیپاکین 500 کلونازپام استفاده کردم اصلا هیچ تاثیری نداشت به خدا خسته شدم لطفا کمک کنید با تشکر

  111. سلام اقای دکتر من 7شاله ازدواج کردم .یه پسر 3ساله دارم . یک ساله احساس میکنم همسرم دوست ندارم با اینکه عاشقشم. یکسره فکر میکنم چیکار کنم حتی یکسال تحت درمان دادویی بودم که خوب بود ولی الان که کمش کردم دوباره اون حس ناامیدی اومده سراغم

  112. باسلام و خسته نباشید.خانمی 23ساله هستم و3ساله ازدواج کردم همه چیز از اونجاشروع شدکه هم عروسم شروع کرد به تعریف کردن از گذشته شوهرم البته شوهرم مرد پاک و معتقدی هست شک ندارم ولی جایی خواستگاری رفته بود و چندباری باهم صحبت کرده بودن حالا2سال از زندگیم بابت این مسئله همش ناراحتم همش فکرمیکنم چی شد چی گفتن و هربار ی جور تصورش میکنم همش شوهرمو با اون تصور میکنم کلا آدم بددلی هم هستم همش به گذشته ی شوهرم فکرمیکنم دیگه خسته شدم از این وضع جوری شدم که حتی نمیتونم با شوهرم حرف بزنم.آیا مشکل منم وسواس فکری هست ؟درمان میشه چون واقعا هردودیگه خسته شدیم از حرفا و سوالام

  113. سلام من ۲۵ سالمه متاهل هستم ۷ ماه عروسی کردم نزدیک ۲ سال همش فکرمرگ میکنم همش میگم میمیرم از محیط های مثل کوه یا از ارتفاعات میترسم یا توجمع باشم توعروسی حالم بد میشه هرجا میرم بهم خوش نمگذره زود عصبی میشم دندونمو فشار میدم همش یه ترسی میاد میلرزم بعد خوب میشم دکتر رفتم دارو داده ولی اصلا خوب نشدم توروخدا کمکم کنید منم میخوام مثل بقیه ادما خوش باشم لذت ببرم هرجا میرم زود پا میشم از صبح که بیدار میشم فکرای جورباجور میکنم فکر لعنتی دس برنمیداره همش فکر مرگ اتفاق هستم

  114. سلام من مدت3ساله وسواس فکری دارم خدا میدونه جه زجری کشیدم میخواستم بپرسم اگر شما هیپنوتیزم درمانی را میدانید به من کمک کنید

  115. سلام من واقعا به کمک نیاز دارم اگه حل نشه نابود میشم
    چند وقت پیش رفتم به یه گروه که وسواسی ها اسمش بود در مورد بیماریشون خوندم حالا وسواس گرفتم که وسواس نگیرم مخم پاچیده

  116. و شبا اصلا خوابم نمیبره یا وقتی خوابم میبره و صبح منو بیدار میکنن زود متوجه میشم طوری که فکر میکنم اصلا نخوابیدم واقعا دوست دارم درباره مشکلاتم با کسی صحبت کنم الان که مینویسم واقعا احساس خوبی دارم ممنونم اقای دکتر

  117. باسلام,مدتی است همسرم دچار وسواسف فکری واظطراب شده مثلا ماشین داره اما ترس ازنبود جای پارک تصادف,ترافیک باعث شده اونو نمیبره وخسته وعصبانی میشه,چندین بار هر چیزی رو که جایی گذاشته چک میکنه,خیلی به اتفاقات اینده که ممکنه پیش نیاد هم فکرمیکنه واینا روی خلق وخو واعصابش اثرگذاشته وکم غذا هم شده,لطفا بخاطر خداراهنماییم کنید

  118. سلام من 15سالمه ووسواس عملیم بهترشده اما همچنان وسواس فکری دارم که من وبه ستوه میرسونه فکرای پیچ وبیهوده میشه بگید چیکار باید کنم؟

  119. سلام اقای دکتر,من 31سال دارم,حدود دوساله اضطراب واسترس داشتم ,دوماه پیش به دکتر مراجعه کردم قرص والپروات سدیم 300میلی گرم و قرص زیپروبایکس 2/5میلی بهم داد حدودیه ماه داروهارو خوردم یه دفعه قطع کردم,الان اضطراب شدید وسواس فکری زیاد دارم انقدرکه ارومو قرار ندارم همش راه میرم توحال خودم نیستم ,میشه راهنماییم کنید حالم اصلا خوب نیت ممنون ازشما

  120. سلام اقای دکتر
    اگر امکان داره ادرس مطلب یا شماره تماسی بدین ک بتونم باهاتون تماس بگیرم

  121. سلام آقای دکترمن دوران مجردیم افسردگی داشتم اما بعدازومتاهلیم وازدواجم شدت پیداکرده یه مدت حس میکردم همسرم کچل میشه یه مدت حس میکردم عروسیم بهم میخوره یه مدتم حس میکردم کسی درحق خوشبختیمووزندگیم دعای بدمیکنه الانم حس میکنم همسرموازدست میدم الان شیش ماهه این حال منه بخدا خسته شدم مدام خواب وحشتناک میبینم روی دردودل باکسی ندارم چون مسخرم میکنن ومیخندن دارودرمانی هم انجام دادم جواب ندادخواهش میکنم راهنماییم کنید

  122. سلام آقای دکتر ، من چند وقتی هست دچار وسواس فکری بیماری پیسی شدم، و همه ش احساس می کنم مبتلا میشم، خواهش می کنم من رو راهنمایی بفرمایید. البته سه ماه پیش یک لکه بسیار کوچک – کمرنگ تر از پوست ولی نه سفید- روی دستم بود که با کرم درمان شد. به این دلیل دچار این وسواس شدم. خدا خیرتان دهد

  123. سلام آقای دکتر.خانوم من حدود نه ساله که بیماری وسواس فکری و اضطراب وافسردگی مبتلا شده .وسواس عملی همان اوایل خوب شد ولی فکری و افسردگی شدید شده طوریکه دو ماه پیش به من مشکوک شد و رفتارش از حالت عادی خارج شد گریه های زیاد رفتار غیر عادی و حرفهای توهین آمیز و حتی خشونت رفتاری نسبت به من و دوتا بچه ام. انجام میده..دار هایی که مصرف میکنه هالیپریدول 5و لیتیوم وبیپرییدن2 وکلونازپام و دپاکین . ولی هنوز بهتر نشده خواستم راهنماییم کنید ممنون

  124. سلام آقای دکتر
    من کارمند هستم و با بیمار سرو کار دارم و و فرزندی 4ساله دارم همش نگرانم که بیمار شود و سلامتی اسمش را ازدست بدهد سردرد مکرر دارم به طوریکه میخواهم شغلم را رها کنم
    قبلا زیاد گریه میکردم
    چند ماه است دارو درمانی را شروع کرده‌ام مدتی حالم بهتر شده ولی مدتی است برگشتم به حالت قبل
    خواهش میکنم راهنمایی کنید

  125. سلام،دختري ٢٥ساله هستم كه احساس ميكنم از١٦سالگيم دچار وسواسم اول تكرر درشستشو بود كه برام مهم نبود اما باگذشت زمان علايم ديگه اي هم دارم اينكه فكرتوهين به مقدسات وخدارو دارم وخيلي عذاب ميكشم نميتونم رهاشم تاجاييكه اسم خدامياد من فكرميكنم كافرم،،ومتاسفانه بدبيني ام دارم حتي به نزديك ترين كسانم،،تمركزم بهم خورده زندگي برام جهنم شده خواهش ميكنم كمكم كنين،،اياواقعاميتونم به زندگي عادي برگردم؟چنبارخواستم برم درمان اما همش باخودم ميگفتم نه خوب ميشم

  126. سلام خسته نباشید پسرم سیزده ساله هس حدود دو ماهی میشه دچار وسواس فکری شده شدیدا به افراد بدبین شده فکر میکنه همه کثیف وهمه قصد دارن اورا مریض کنن خونه کسی یا بیرون غذا نمیخونی بیرون رفتنی ماسک میزنه از همه بدتر زود زود تف میکنه بردم دکتر دارو دادن تورو خدا راهنماییم کنین پسرم خوب میشه ؟

  127. سلام خدمت آقای دکتر من 31 ساله هستم در زمان امتحان کنکور دچار وسواس فکری شدید شدم که یک سال دارو مصرف کردم بعد خوب شدم .اما در افکار جنسی غوطه ور بودم .و نمیفهمیدم که دچار وسواس فکری شدهم تا سال قبل که دارای دومین فرزند شدم افکار بسیار وحشت انگیز و بیهوده مرا اذیت میکنه .و این فکر وحشت انگیز(که قتل فرزندان)هر لحظه در ذهنم جدا نمیشه .البته در فصل مدارس با توجه به این که دبیر هستم این فکر تقریبا ازبین میره ولی تابستان اذیتم میکنه .البته نزد دکتر رفته ام و ایشون داروی فلوکسامین تجویز کرده اند لطفا راهنمایی کنید چگونه از این فکر شیطانی آزاد شوم.

  128. سلام خدمت آقای دکتر من در زمان امتحان کنکور دچار وسواس فکری شدید شدم که یک سال دارو مصرف کردم بعد خوب شدم .اما در افکار جنسی غوطه ور بودم .و نمیفهمیدم که دچار وسواس فکری شدهم تا سال قبل که دارای دومین فرزند شدم افکار بسیار وحشت انگیز و بیهوده مرا اذیت میکنه .و این فکر وحشت انگیز(که قتل فرزندان)هر لحظه در ذهنم جدا نمیشه .البته در فصل مدارس با توجه به این که دبیر هستم این فکر تقریبا ازبین میره ولی تابستان اذیتم میکنه .البته نزد دکتر رفته ام و ایشون داروی فلوکسامین تجویز کرده اند لطفا راهنمایی کنید چگونه از این فکر شیطانی آزاد شوم.

  129. سلام آقای دکتر. جوون 26ساله هستم .از 14 سالگی دچار وسواس عملی که طی سالها الان به وسواس فکری شدید تبدیل شده دچار شده ام .ترس شدید از گفتن مطالبی دارم ک مدام توی ذهنم میچرخه اکٹر اوقات به همون چیزایی ک تو ذهنم میاد و وا دارم میکنه به گفتنشون فکر میکنم .دایما ترس و اضطراب دارم .یه چیزی همش بهم میگه فلان حرفو فلان جا ردی .حرفی م شاید به قیمت نابودی خودم تموم شه افکار کاذب ولی آزار دهنده .جدیدا به شدت قوی شدن این افکار تا جایی که خودمو حبس کردم تو خونه از ترس اینکه چیزی نگم .خیلی حالم بده دیگه نمیتونم خودمو کنترل کنم واقعا ترس تا سرحده مرگ عذابم میده .تورو خدا بهم بگید درمانی هست ؟؟؟خودمم قبلا چندین و چند روانپزشک رفتم ولی بی فایده بود .تورو خدا راهنمایی م کنید .ممنونم

  130. سلام آقای دکتر.من هم یه خانم وسواسی هستم.هربار نسبت به یه چیزی وسواس میشم.ولی الان نزدیک دوساله نسبت به غسل کردن حساس شدم.حمامم خیلی طولانی میشه.انقد خودمو میشورم که گاهی زخم میشه صورتم.از حمام بیرون میام دوباره میرم غسل میکنم.زندگیم جهنم شده.با همسرم به خاطر ترس از غسل کردن رابطه ندارم.تازه رو خوابم هم تاثیر گذاشته.هر شب و روز که میخوابم خوابم در مورد مسائل زناشویی هست.که محبور میشم برم غسل کنم.از خوابیدن هم میترسم.چیکار کنم خوابم درست شه دیگه از این خوابها نبینم.چند بار به روانپزشک مراجعه کردم برام فلوکستین تجویز کردن ولی تاثیر نداشته.البته منم سر از خود قطع میکردم دارو رو.لطفا راهنماییم کنید.زندگیم خودم داغون شدیم.

  131. سلام من به روان شناس خوب نیاز دارم آیا امکانش است از طریقه آنلاین هم جلسه روان درمانی داشت؟؟
    ممنون میشم کمکم کنید
    تشکر

  132. سلااام آقای دکتر من ۲۶ سالمه. یک سالو نیم پیش ی بیماری پوستی گرفتم به اسم مولوسکوم ک عملکردش شبیه زگیله و بعد از اون دچار وسواس شدم در شستشو و حمام رفتن … طوری ک دست ب بدن خودم نمیزنم لازمه بگم ک متاهل هستم و رابطه امان را دارد کم رنگ میکند.
    پارسال در پی این بیماری ب داشتن ایدز حساس شدم و آزمایش دادم و خداروشکر منفی بود
    اما دقیقا دو ماهه ک با رفتن ب دندانپزشکی یا دکتر پوست ک از وسایلی برای سوزاندن مولوسکوم استتفاده میکنند میگم نکنه ایدز بگیرم این گونه افکار بهم میریزونم و عصبی میشم و پرحاشگر بنظرتون چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟ی بار دکتر رفتم بم قرص فلوکسیتین ۲۰ دادن اما ترسیدم این قرص رو بخورم چون ترسیدم بش معتاد بشم لطفا راانماییم کنید ممنونم

  133. با سلام وخسته نباشید من حدود ده سال هست که دارای وسواس فکری خیلی شدید شده ام وخیلی کارها وحرفها تکرار میگنم تا اون فکر وسواسی را خنثی کنم لطفا کمکم کنید حتی روابط اولیه اجتماعی هم با مشکل برخورده ونمیتونم تو جمع حاضر بشم و با کسی ارتباط برقرار کنم

  134. من درغسل کردنم شک میکنم احساس میکنم که درست انجام نداده ام وچندین بارانجام میدهم واقعا خسته شده ام لطفا راهنماییم کنید

  135. من درغسل کردم شک میکنم احساس میکنم درست انجام نداده ام وچندین بارانجام میدم واقعا خسته شده ام لطفا راهنماییم کنید

  136. سلام اقاي دكتر من وسواس شديدي نسبت به بدن خودم و خوشبختيم دارم ميترسم بدنم تبديل به يه خزنده بشه و خوشبختيم و زندگيم از بين بره حالم بشدت بده كمكم كنيد

  137. سلام.
    آقای دکتر من حدودا 4 سال پیش دچار وسواس فکری شدید شدم. یه جوری که داغونم کرد.اگه گریه نمیکردم خوب نمیشدم.اولش نمیدونستم چه بلایی سرم اومده.فکر میکردم دیگه آخر زندگیمه. من مدرس زبان انگلیسی هستم.اون موقع همه کلاسامو از شدت استرس کنسل کردم.بعد از دو هفته مقاومت رفتم دکتر.وقتری دکتر توضیح داد که مشکلم چیه و وقتی فهمیدم تنها من نیستم که اینجوریم خیلی آروم شدم.به چندتا مشاور مراجعه کردم و همچنین چند روانپزشک.2 سال بود که حالم خیلی خوب بود. ولی الان چند هفته ای هست که دوباره این مشکل برگشته.درسته میدونم با چه تکنیکهایی این افکار رو از خودم دور کنم.ولی باز حالمو خراب میکنه.میترسم بدتر بشه.چیکار کنم.تورو خدا کمکم کنین???

  138. سلام آقاب دکتر من یه مدتیه حتی راجع به باد هم وسواس گرفتم یعنی وقتی باد میاد احساس میکنم به خاطر منه یا ختما دارم کار بدی میکنم یا خدا ازم ناراضیه که داره باد میاد دارم کم کم به خودکشی نزدیک میشم چون نه پول دارم که برم مشاوره و دارو.نه کسی رو دارم که از تنهایی درم بیاره چکار کنم؟آیا افکار حیوانی وسواسی به ذهن مدام بیاد گناهه؟هرچند که من حتی راضی نیستم این چیزایی که گفتم به ذهنم بیاد چکار کنم چرا از چیزی بدت بیاد بدتر میاپ تو ذهنت و زندگیتو جهنم میکنه دارم به خودکشی امیدوار میشم اگه شما هم برام کاری نکنین خودمو میکشم چون حاضرم به خاطر خودکشی بیفتم جهنم اما بابت این تصاویر و صداهای کثیف جنسی حیوانی که مدام تو گوش و ذهنمه نیفتم جهنم.شما رو به خدا کمکم کنید

  139. سلام من به درجه ی حاد وسواس فکری جنسی رسیده ام من یه دختر ۲۰ ساله ی مومن و باحجاب هستم که مثل هردختری خواستار جنس مخالف هستم اما به خاطر برادر کثیفم که میشینه چیزهای حیوانی و کثیف دوهمجنس آشغال وحشی رو میبینه دچار وسواس شدم که یه وقت خدای ناکرده خدا به من به چشم بد نگاه نکنه من حتی با برادر آشغالم برای همیشه قطع رابطه کردم به خاطر همین موضوع مدام در برابر زن ها و دختر ها دچار وسواس میشم و هی به خودم میگم خیلی عادی و خشک رفتار کن که خدا تکلیف و گناهی برات نذاره هرچند که من این وحشی گری ها رو گناه نمیدونم بلکه حیوانیت میدونم که از یه آدمش سرنمیزنه.یعنی افکارها و تصاویر وحشیانه ی کثیف دو همجنس مدام میاد تو ذهنم ختی سرنمازم.صداهای کثیفشون هم مدام تو ذهنمه و تو گوشم میاد.باور کنید من اصلا خواستار این حیوانیتها نیستم و اگه میتونستم دنیا رو از وجد نحس هر حیوون آدم نمایی که از همجنس خودشم نمیگذره پا میکردم.دیوونه شدم از بس جنگیدم با این افکار و تصاویر و هرلحظه بیشتر شدن تو ذهنم هی وقتی خودم روبا جملات مثبت و بی خیالس آروم میکنم مدام یه حسی بهم میگه تو گناهکاری که این افکار های حیوانی تو ذهنته و تو نباید آروم باشی.چکار کنم؟در ضمن پدرم هم هفت ساله که فوت کرده و دوخواهر بزرگ هم با من قطع رابطه کردن چون من مومنم و اونا کافر.مادرم هم نماز نمیخونه اما خیلی مادر خوبیه دعا میکنم که نمازخوندن رو شروع کنه شما هم دعا کنید.آیا امیدی به من نیست اگه نیست بگید که بدبختم باید هرروزمنتظر مرگ باشم من پولی ندارم که مشاوره بگیرم اگه راهکارهایی برای حال بد من دارید بنویسید دعاتون میکنم اگه کمکم کنید.منتظر جوابتون هستم.

    1. سلام به نظر من شما نباید بخاطر اعمال دیگران خودتان را مقصر بدانید. سعی کنید به این افکار فکر نکنید و اگر انها بطور ناخواسته در ذهنتان تکرار شد با گفتن کلمه (بسه) خود را به انجام کاری مشغول کنید.

  140. سلام آقای دکتر من از سن صدسالگی وسواس فکری دارم تا الان ک 34سالمه خیلی ترس دارم کمکم کنین

  141. سلام وخسته نباشید.مدتی هست دچار وسواس شدید شدم.هردفعه از بیرون میایم باید به حمام بروم.همه چیز بیرون را کثیف می دونم
    خسته شدم زندگی قبلیم هم تقریبا بخاطر وسواس داغون شد.داغون شدم.لطفا راهنمایی بفرماییدممنون

  142. باسلام
    من حدود 11 سال که به بیماری وسواس عملی مبتلا هستم…. لازم به ذکر است که بیماری دیابت و تالاسمی هم دارم که این شرایط رو تشدید میکنه… دو دوره دارو هم خوردم که باتوجه به اینکه خواب آور بودن ترک کردم… ممنون میشم اگه درمان قطعی برای درمان وسواسم وجود داره به ایمیلم اطلاع بدین که مراجعه کنمچون ممکنه وقت نکنم به وب سایت سربزنم… من ساکن اهواز هستم

  143. ببخشيد من وسواس فکرى دارم باهاش مبارزه کردم و چند ماه وسواس نداشتم الان دوباره اومده شما يه روش ياد بديد درمان شم و ديگر تو ذهنم نياد

  144. سلام دکتر من بیماری وسواس فکری شدید دارم و هم میدونم فقط خودم داغون میشوم به کسب آزار نمیدم وسواس م زندگی زناشوی که ده سال ازواج کرده ام. از بین میرود دکتر راهنمایم کنبد ممنون.

    1. بهترین راه درمان عدم توجه به آن است. در غیر این صورت تماس بگیرید تا راهنمایی شوید.

  145. سلام اقای دکتر من وسواس شدیدی دارم درشستشو وقتی ظرف میشورم چندبار میشورم فکرمیکنم تمیزنشدن دستشویی که میرم صددفعه رو شیر وشلنگ وپاهامو اب میکشم فکرمیکنم نجس هستن وبایک بارشستن تمیزنمیشن دست به رجا میزنم فکرمیکنم نجست دکترم سه ساله میرم چندماه خوبم دوباره برمیگردم به شرایط اول تو رو خدا راهنمایی م کنین هرچیزی رو چند باززیز شیر اب میگیرم فکرمیکنم تمیزنشدن

  146. سلام آقای دکتر … آیا ازدوستان و یا شاگردان شما در زمینه هیپنوتراپی در شهر کرمان است.. ممنون

  147. سلام آقای دکتر من دانشجو پرستاری هستم از بچگی وسواس فکری داشتم ولی نمی دونستم ، فکر من خیلی وحشتناکه و اصلا در یک چرخه بی پایان تکرار میشه احساس می کنم توانایی فکر کردن و صحبت کردن ندارم و تو صحبتام تپق می زنم یه فکر مزاحمی تو ذهنم میاد که میگه تو یک جسم جامدی بدون توانایی تفکر و تصمیم ، اضطراب وحشتاناکی پشت سرش میاد سراغم از زندگی چند ساله لذت نمی برم دیگه خسته شدم راه نجاتی برای خودم نمی بینم ?

  148. باسلام من حدودیک ساله که دچاروسواس های فکری شدیدشدم مثلاانگاریکی داره منوباافکارمزاحم واین که بهم بگه نمی تونم متوقف می کنه یامثلاطوری شده که حتی حرف زدن معمولی هم برام شده یه مشکل وحاشیه وانگارخودم نیستم ویکی دیگه ویادیگران دارن همه ی اعمال منوکنترل می کنن وهمه ی کارهام دچاراختلال شده چندوقته که حتی دچارسردرگمی ودل شوره شدم وحتی افکارشیطانی هم گاه به ذهنم نفوذمی کنه که فلان کشوبکش من ففط۱۹سالمه کمکم‌کنین

  149. سلام آقای دکتر من چند سالی هست وسواس عملی فکری دارم همش فکر میکنم همه جا کثیفه همش در حال شستن دستام هستم لباسامو با هر بار دستشویی رفتن عوض میکنم میگم شاید نجس شده حمامم سه ساعتهه آیا با هیپنوتیزم درمان میشم؟

  150. درضمن بنده چند بار به قول روانشناسم به کمای روحی رفتم و اضطراب بالایی دارم
    بالا که میگم خیلی بالاست ولی تو رفتارم اصلا مشخص نیست
    اضطرابم درونیه…
    یاعلی

  151. سلام دختر35 ساله هستم هر شکلی رو که هرجایی میبینم باانگشت دستم میکشم بارها و بارها همه چیز رو میشمارم بدون اینکه کسی متوجه بشه…
    دارو هم چندین سال مصرف کردم اصلا جوابگو نبودبرای همین کلا هم مشاورت رو گذاشتم کنار هم درمانم رو…
    الان اگرراه حلی به ذهنتون میرسه بجز دارو درمانی و مراجعه به روانشناس کمکم کنین
    چطور کمترش کنم…

  152. سلام اقای دکتر به من گفتن که وسواس فکری دارم اصفهان هستم و خیلی دلشوره دارم میشه راهنماییم کنید.واقعا دلم می خواهد درمان شم واقعا شدنیه؟

  153. سلام آقای دکتر دختری 17 هستم که دچار وسواس شدید در غذا خوردن هستم افکار مزاحمی توی ذهنم دارم و ار بعضی از چیز ها می ترسم و این ها به سال 95 ربط داره که دچار مشکل گوارشی شدم.. اظطراب هم زیاد دارم..

  154. با سلام خدمت اقای دکتر جوانی ۲۲ ساله هستم از سن بلوغ یکسری کارهایی انجام میدادم ک خونواده از ان به عنوان تیک عصبی یاد میکردند و پس از تذکرهای شدید و زیاد به یکباره از خاطرم رفتند اما حدودا یکی دوسالی میشه ک همش فکرای بد راجبه دوست و خونواده و اتفاقات بد با ذهنم خطور میکنه که یک مدت البته ببخشید با بیرون ریختن اب دهان در خیابان کمی از فکر بیرون میامدم و فکر میکردم اگر تف کنم دیگه مشکلی پیش نمیاد چند وقتی هست ک مشکلم حاد شده و در خانه هم تف میکنم دست خودم نیست خونواده خیلی اذیت شده اند ازتون خواهش میکنم بزرگواری کنید بگید راه حل این مشکل چیست چون واقعا جوری شده ک شب ها گلوم خشک میشه و خیلی اذیت میشم با تشکر.یا علی

  155. سلام اقای دکتر من وسواس خیلی شدیدی دارم تاجایی شدید که چند روز پیش در یک مکان یک سگ به زخم پای من نزدیک شد از ان شب همش فکر میکنم این سک یه بیماری خطرناک داشته باشه واز این طریق که داخل خونه بچه ها به لباس یا کفش من دست میزنند باعث بیمار شدن انها بشوم از اون شب اینقدر ذهن واعصابم بهم ریخته که اصلا از فکر این اتفاق بعد بیرون نمیروم تا جایی

  156. سلام اقای دکتر من وسواس خیلی شدیدی دارم تاجایی شدید که چند روز پیش در یک مکان یک سگ به زخم پای من نزدیک شد از ان شب همش فکر میکنم این سک یه بیماری خطرناک داشته باشه واز این طریق که داخل خونه بچه ها به لباس یا کفش من دست میزنند باعث بیمار شدن انها بشوم از اون شب اینقدر ذهن واعصابم بهم ریخته که اصلا از فکر این اتفاق بعد بیرون نمیروم تا جایی که الان دیگر واقعا فکر خودکشی میکنم با خودم میگم اگر خودم را بکوشم دیگه باعث مریض شدن بقیه نمیشوم خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

  157. سلام چند وقتی است دچاراسترس ودلشوره واضطراب میشم طوری که مدام به خودم میگم زندگی تکراریه، بااینکه اهل مسافرت هستم ولی الان اگه بخام برم مسافرت چندان خوشحال نمیشم و بی تفاوتم، هیجان توزندگیم نسبت به قبلا کم شده،افکارمزاحم دست وپاگیرم شدن،نمیذارن یه حس خوب داشته باشم، چکارکنم این افکار الکی ازسرم بیرون بره،خسته شدم،همسرم خیلی اذیت میشه ، میخام باشوروشوق زندگی کنم ،لطف کنید بگید چیکارکنم ،هیپنوتیز آیا راه درمانش هست؟

  158. سلام آقا دکتروسواس شدید دارم البته از اول شدید نبوده الان دو سالی هست خیلی اوضاع بدی پیدا کردم خو هم خسته شدم میخواهم بزارم کنار دوبار بطور عجیبی گذاشتم کنار خودم باورم نمیشد اما باز شروع کردم نمی دونم دلیل اینکه دوباره شروع میشه چی هست اما من بخاطر پسرم هم شده باید خوب بشم خیلی داره زیر دستم زجر میکشه ترو خدا کمکم کنید اقای دکتر شدتم طوری شده که اگر اذیت کنه کتکش میزنم بعد یهو به خودم میام بچه معصومم هیچ گناهی نداره من اراده قوی دارم دوبار توانستم خودم بزارم کنار پس ممنون میشم راهنماییم کنید که میتوانم برای همیشه به فراموشی بسپارمش
    ممنون میشم همینجا پاسخ بدین چون ایمیلم مشکل پیدا کرده

  159. سلام آقای من هم وسواس شدید شستشو دارم.وگاهی وقتها مثل دیوانه ها میشوم اصلا کنترل ندارم و همه جا را نجس میدانم و فرزند کوچکم هم همیشه به اجبار من در حال شستن دست و صورت است.خیلی در اعصابم راه درمانی برای من هست؟

  160. سلام آقای دکتر من به بوهای نامطبوع وسواس شدید دارم تا یه بوی بدی به بینیم میخوره احساس میکنم از راه بینی وارد دهاح و حلقم شده وباید بعدش دهان و بینیمو آبکشی کنم احساس میکنم با این کار بوی بد که وارد دهان وبینی شده خنثی میشه این وسواس منو از کارو زندگی انداخته با دادو درمان میشه این بیماری خیلی خستم کارم شده فقط آبکشی

  161. سلام
    من دچار وسواس فکری شدم از سن پانزده سالگی شروع شده الان یه سال هست که منو ازار میده هنوز روم نشده درموردش با کسی حرف بزنم مثلا یه روز برای تفریح به جایی رفتم
    که ناگهان اتفاق غیر منتظره و بدی میوفته مدت ها بعد که از آن محل عبور کنم یاد ان اتفاق میوفتم این شاید طبیعی باشه اما مشکل من اینجاست که برای هیچ وقت ان اتفاق از ذهنم پاک نمیشود ، از ان محل متنفر میشوم و فکر میکنم اگر بار دیگر به انجا برم حتما اتفاق دیگری خواهد افتاد
    خواهش میکنم منو راهنمایی کنید.
    ممنون

  162. آقای دکترتو رو خدا کمکم کنید من همش میترسم دختر پنج سالم رو با چاقو بزنم بهش فکر میکنم استرس اصطراب تپش قلب میگیرم زندگی برام جهنم شوده تو رو خدا اگه کسی میتونه در این مورد کمکم کنید

  163. سلام اقای دکتر خسته نباشین من وسواس مطالعه دارم هر مطلبی که میخوام بخونم رو چند بار باید تکرار کنم و انقباض سختی توی انگشتام بوجود میارم و این مساله تمام میل منو از درس خوندن گرفته و باعث عدم پیشرفت من شده لطفا راهنمایی کنید

  164. سلام
    من 19 سالمه، چندسالی هس که وسواس فکری دارم، 4 سال دارم داروی اعصاب مصرف میکنم. شبانه روز ذهنم درگیر افکار ازاردهنده ای هس و مرتبا اونارو تو ذهنم تکرار میکنم تا جایی که دیگه احساس میکنم مغزم داره منفجر میشه، حتی گاهی اوقات صحنه هایی از یک فیلم رو تو ذهنم تکرار میکنم و مانع از دیدن ادامه فیلم میشه، یا حتی یک عکسی رو اونقدر بررسی میکنم که چشمام خسته میشه. راجع به مسائل روزمره نگرانی های خیلی ازاردهنده ای میاد سراغم، تمرکز کافی واسه درس خوندن ندارم، همش مراقب صحبت کردنم هستم و بیشتر اوقات خودمو به خاطر حرفی که زدم سرزنش میکنم و گاهی از صحبت هایی که با اطرافیانم میکنم نگران میشم که نکنه فلان فکرو راجع بم کنن و …، به نظرتون راه درمانی هس؟؟؟

  165. سلام آقای دکتر . من از سال سوم دبیرستان که درس خوادن برای کنکور را شروع کردم، عادتی در من ایجاد شد که دست در موهایم میکنم و با ناخن یا انگشت با ریشه موهایم بازی میکنم و این باعث پوست پوست شدن سرم(مانند شوره) و در بعضی مواقع زخم شدن و همچنین ریزش موهایم میشود.این عادت رو حدود 8 ساله که دارم و هنگام انجام این کار تمرکزم هم کم میشه و انگار نمیتونم اون لحظه رو چیزی تمرکز کنم جز دست در مو کردن. قبلا طی مراجعه به روانشناسان گفته شده که وسواس فکری ومشکل کمال گرایی دارم. ولی دقیقا نمیدونم که این ها نشان از وسواس فکری است یا نه. برای درمان باید چیکار کنم

  166. سلام…. وسواس فكري شديد دارم كه خيلي باعث ازارم ميشن تا جايي كه مدام فكر خودكشي ميكنم .. نمتوانم خوب عبادت كنم قسي القلب شدم اوضاع روحي من خيلي خراب هستش افسردگي هم دارم مدام گريه ميكنم مدام فكرهاي بد نسبت به مقدسات در فكرم هست نميدانم چه كار كنم

  167. سلام آقای دکتر من27 سالمه و مدتی هست که فکرای غلطی بیشتر موقه خواب میاد سراغم که نکنه من روانی بشم و ناخواسته نزدیکانم مخصوصا همسرمو بکشم واین فکر بسیار آزارم میده درصورتی که من عاشق همسرم هستم ممنون میشم راهنماییم کنید

  168. سلام آقای دکتر،همسرم 30 سالشه دایم احساس و اصرار به مریضی داره تو روز ده ها بار و بیشتر در حال چک کردن فشارش با دستگاهه هر روز از یه مریضی و احساس بد گله می کنه تا غذا می خوره میگه دل درد دارم نکنه مسموم شدم نکنه…خلاصه هر روز دنبال مریضی و سرچ توی اینترنت و دکتر رفتن و…با اینکه دکترها هم سلامتشو تایید می کنند باز میگه من مریضمو و جدیدا هی میگه سرطان دارم…در عین حال که واقعا مهربونه فوق العاده پرخاشگر و مضطربه ،همش دستش به موهای صورت و سرشه و اونا رو می کنه هر وقتم بهش میگم به ثانیه نکشیده ناخوداگاه یا آگاه بارها و بارها تکرار میکنه کلا بدبین و خرافاتی و حتی جدیدا توی غذا خوردن دچار وسواس شدید شده و مثل بازرسا بالا سرم موقع آشپزی می ایسته و از همه چی ایراد می گیره و…کمکم کنید با اینکه زندگیمو دوست دارم واقعا کلافه شدمو این موضوعات باعث اختلاف شدیدمون شده،راه چاره چیه؟؟؟

  169. سلام آقای دکتر،همسرم 30 سالشه دایم احساس و اصرار به مریضی داره تو روز ده ها بار و بیشتر در حال چک کردن فشارش با دستگاهه هر روز از یه مریضی و احساس بد گله می کنه تا غذا می خوره میگه دل درد دارم نکنه مسموم شدم نکنه…خلاصه هر روز دنبال مریضی و سرچ توی اینترنت و دکتر رفتن و…با اینکه دکترها هم سلامتشو تایید می کنند باز میگه من مریضمو و جدیدا هی میگه سرطان دارم…در عین حال که واقعا مهربونه فوق العاده پرخاشگر و مضطربه ،همش دستش به موهای صورت و سرشه و اونا رو می کنه هر وقتم بهش میگم به ثانیه نکشیده ناخوداگاه یا آگاه بارها و بارها تکرار میکنه کلا بدبین و خرافاتی و حتی جدیدا توی غذا خوردن دچار وسواس شدید شده و مثل بازرسا بالا سرم موقع آشپزی می ایسته و از همه چی ایراد می گیره و…کمکم کنید با اینکه زندگیمو دوست دارم واقعا کلافه شدمو این موضوعات باعث اختلاف شدیدمون شده،راه چاره چیه؟؟؟

  170. سلام آقاى دكتر من چند وقت همش فكر هاى آزار دهنده و وحشتناك مياد تو سرم، انگار يكى تو مغزم كه مى خواد أديتم كنه ، ترس از دست دادن ترس مسخره شدن ، ترس اين كه يه اتفاق بد ميفته،ترس مريضى ، حتى مى ترسم قرص بخورم ، استرس مى گيرم تپش قلب ميگيرم ، تنگى نفس ميگيرم ، به طور نا خود آگاه فكر هاى بد مياد تو سرم ، شب ها تا صبح خواب بد مى بينم ، نميدونم بايد به چه پزشكى مراجعه كنم ، يك پزشك عمومى به من قرص فلوكسامين داد ولى واقعأ ميترسم مصرف كنم ، ممنون ميشم اگه راهنماييم كنيد .

  171. سلام دکتر توانا خواهرم دچار وسواس شدید است آنقدر که دیگر اجازه نمی دهد شیر آب را من خودم باز کنم. عصبی و پرخاشگر شدم و دیگر در منزل احساس آرامش نمی کنم. سابقه وسواس در خانواده ما شایع است. اما من با خواهرم زندگی می کنم. خواهرم اجازه نمی دهد حتی به آشپزخانه وارد شوم و آشغال ها را اجازه ندارم بیرون بگذارم

  172. سلام من دختری۱۷ساله و۳ساله ک ازدواج کردم خودم میبینم که به بعضی چیزاوسواس هستم ولی تاحالاچیزجدی نمیدیدمش ولی الان مدتیه که مریض شده بودم وهمش فکرای عجیب غریب که من فلان مریضی حتی فکرم به سرطان وتوموروایدزهم رفته واین باعث شده اطرافیانم اذیت شن خیلی سعی کردم باهاش کناربیام ولی نشددکترگفت دچاروسواس فکری هستی وخودمم ادمی هستم که خیلی فکرمومشغول میکنم وسریع حتی به خاطریک جوش کوچک ازصورتم سراغ اینترنت میرم واین حال منوبدترمیکنه به خصوص دراین مدت چندبارم ازمایش خون دادم سالمه ولی چکارکنم این فکرهاازسرم بره ممنون میشم

  173. سلام اقای دکتر جدیدا به لب هایم وسواس پیدا کرده ام
    حس میکنم موقع حرف زدن حس ارادی روشون پیدا میکنم
    ازارم میده

  174. با سلام
    من مادری چهل ساله ام که بمحض بیمار شدن و یا کوچکترین ناراحتی فرزندانم بلافاصله دچار استرس میشم که نکنه بیماری بدی باشد سریع با نشانه ها مقالات پزشکی رو تو اینترنت میخونم و بلافاصله دکتر و تا دکتر بگه خوبند من نصف العمر شدم
    انقدر غصه و استرس که داغون میشم
    چه کنم

  175. سلام اقای دکترپسرم8سالشه گاهی اوقات خیلی ناراحت میشه میگه 3نفرتوی مغزم حرف میزنن آذیت میشه حتی گریه میکنه میگه منوببرین دکترمغزواعصاب نمیدونم چکارکنم کلاس اول ابتدائیه درسشم خوبه خیلی هم عاطفی واحساساتیه توی مدرسه هم آرامه ونگرانه بچه هاشلوغ میکنن خیلی اوقات نگرانه مردن من ومادرشه سپاسگزارمیشم راهنماییم کنید

  176. من بیماری فکری دارم و قبلا ۵ سال پیش قرص فلوکستین و پراپرانول مصرف میکردم و الان در حدود۳ سال که شدید شده و دائما در حال فکرم و احساس میکنم مغزم در حال توهم است و به تازگی مشاوره رفتم وفلوکسامین مالئات نوشته
    سوالم اینه ایا درمان قطعی دارد یا نه
    پاسخ فوری بدین ممنون

  177. سلام آقای دکتر
    وقت بخیر، خسته نباشید
    من ۲۶ سالمه. ۵ساله وسواس فکری عملی دارم. فکر می کنم بدن من نجس هست و همه جا را نجس می کنم. برای شستن ظروف و لباس وقت زیادی صرف می کنم. غسلم را با استرس انجام می دم و وقت زیادی براش می ذارم. فکر می کنم وسایل خونه نجس هستن یا مثلا وسایل نقلیه عمومی. به روانپزشک مراجعه کردم و مدت سه سال داروهای فلووکسامین، کلومیپرامین، پرفنازین مصرف کردم. اما نتیجش روز و شب خواب بودن، چاقی و از دست رفتن اوقات زندگی بود. کمی خوب شدم ولی دوباره دچار وسواس شدید شدم.
    پرسش من از شما اینه: آیا هیپنوتیزم درمانی منو نجات می ده!؟
    توصیه شما چیه!؟
    با تشکر از شما

  178. سلام خسته نباشيد
    من برادرم ۲۶ سال داره و مبتلا به وسواس شستن هست ونزديك ۷ساله كه اينطوريه و چندين بار پيش افراد مختلف روانشناس ، روانپزشك برديم ولي فايده نداشته والان كه بهش ميگم خدمت شما بياييم ميگه حال نداره ….بنظر شما من چكار كنم؟چه راهكاري داره؟

  179. من چه کنم اقای دکتر دائیم پزشکه برام وقت از روانپزشک گرفته.کجا برم زندگیم داره تباه میشه به پای همه افتادم کسی به من توجه نمیکنه .فقط میگن طلاق..همه میگن راهیه ک رفتی برگشتی نداره.تو بچگیم مورد ازار جنسی قرار گرفتم.وسواس فکری دارم.مغزم توش داره اتیش میگیره

    1. سلام.
      قابل درمان است .تماس بگیرید تا راهنمایی شوید. آدرس و تلفن در بالای سایت هست.

  180. سلام من سالهای زیادی است که دچار وسواس فکری و عملی هستم مرتب در حال شستشو ی دستها و وسایل هستم احساس میکنم همه چیز آلوده هست مرتب با الکل وسایل ودستگیره درها و کلیدهای برق را ضد عفونی میکنم نسبت به زباله ها و سطل های زباله و کسانی که در ارتباط با زباله هستند شدیدأ وسواس دارم وحتی اگر با فاصله زیاد از کنارشان رد شوم فک میکنم کثیف شدم و تمام لباسها و وسایلم حتی کیف و کفشم را هم میشویم.و ضد عفونی میکنم حتی اگر یکی ازین افراد که با زباله ها در تماسند از کنار ماشین ما هم رد شوند من فکر میکنم ماشین کثیف شده و تا زمانیکه شسته نشود به در ماشین دست نمیزنم حتی همه افراد خانواده ام را هم مرتب وادار میکنم دست های خود را بشورن.حتی زمانیکه یک فرد متکدی زنگ خانه مان را میزند من باید زنگ را با الکل ضدعفونی کنم در غیر این صورت هر کسی بعد از آن زنگ را بزند و به هر چیزی در خانه دست بزند من باید اون وسیله را بشورم یا ضد عفونی کنم تا حالا چندین بار به دزشکان مختلف مراجعه کردم و داروهای بسیار مختلف و زیادی را مصرف کردم ولی هیچ فایده ای نداشته هنوز وسواسم شدیدتر هم شده.دیگه واقعا خسته شدم تا حدی که همش دعا میکنم زودتر بمیرم و ازین زندگی خلاص شم. مرتب تو خونه هستم و از ترس کثیف شدن و آلودگی خیلی کم از خونه بیرون میرم تو رو خدا کمکم کنید ازین وضعیت خلاص شم.ش

    1. سلام.
      قابل درمان است .تماس بگیرید تا راهنمایی شوید. آدرس و تلفن در بالای سایت هست.

  181. سلام من دچار وسواس فکری شدم مثلا به اب فکر‌میکنم که اب ازکجا می اید یا به لباس هایم که میسوزن یا به وقتی وارد اشپزخانه میشوم افکرمیکنم چیزی میریزه روم یا چیزی از بالای پشتبان میفتد درمورد همه چیز فکر میکنم به لحاف بالشت پتو فکرمیکنم خیلی عذاب دارم همه چیز را سه چهار بار تکرار میکنم

  182. سلام آقای دکتر وقت بخیر ٬ جن
    اب دکتر توانا من به کمک اول خدا بعد شما خیلی خیلی احتیاج دارم ، تو رو خدا کمکم کنید ٬ من زن ۲۶ ساله هستم که مادر سه بچه ی دو ساله سه قلو هستم و از همان دوران مجردیم بخاطر زندگی سخت و تنش های که پدرم بوجود می آورد دچار اضطراب و وسواسی نظم شدم و الان سه ساله به خاطر شغل همسرم و فرار از دست پدر به تهران آمده ام که بچه هایم را دست تنها بزرگشون میکنیم و به غیر از خدا کمکی نداریم ٬ ولی آقای دکتر الان دو ساله که وسواسی نظمی که داشتم بیشتر شده بطوریکه زندگیم فلج شده و هیچ کاری رو نمیتونم انجام بدم ٬ حتی دیگه به بچه هامم نمیتونم برسم و حوصله ی رسیدگی به بچه ها و کلا هیچ کاری رو ندارم و این خیلی خیلی عذابم میده و تا بحال هم بخاطر شرایط ضعیف مالی مون دکتر خاصی نرفتم ٬ لطفا راهنماییم کنید ٬ خدا خیرتون بده ٬ با نهایت تشکر

  183. سلام اقای دکتر دختری دارم دوسالی هست دچار وسواس فک ری شدن دارو درمانی هم کردن اما دوماه خوب میشن بعد از د وماه افکار به دهنشان میاد به نطر شما هیپنوتیزم تاثیر داره در درمان دخترم …11سالشه

    1. سلام.
      امیدوارم هیپنوتیزم درمانی موثر باشد.تلفن تماس در سایت موجود است.

  184. سلام من چند سال است به وسواس فکری مبتلا هستم مثلا فکر میکنم اگه عقب جلو نرم بیماری خطرناکی میگیرم

  185. سلام جناب دکتر .خدا قوت .من 28سالمه .در حدود سن 17سالگی بعد از فوت پدرم دچار افسردگی شدم و به دنبال اون افکار وسواسی قبلش بسیار شاد و درس خون و فعالی بودم که اگه یه روز نمیرفتم مدرسه بچه ها دپرس میشدن ولی دچار وسواس فکری شدم .بعد یه مدتی در حین یک دعوا یه ضربه به بینی ام خورد و شکست ولی من دکتر نرفتم.ساعتها بینیمو چک میکردم که چی شده و الان اکسیژن به مغزم نمیرسه و سکته مغزی میکنم و مدام با بینیم ور میرفتم و حتی دسته عینکمو داخل بینیم میکردمو تا بالا میبردم که مبادا بینیم چیزیش شده باشه تا اینکه به این فکر افتادم که نکنه این تصویر بینی با من بمونه و تکرتر بشه …که انچه نباید میشد شد .بعد وسواسهای گوناگون چک کردن در و شیر گاز و حساس شدن به قسمتهایی از بدن ووسواس شمردن و وسواس جنسی …واااای …حالم داغون شده بود به زوز دانشگامو تموم کردم پیش روانپزشک رفتم گفت وسواس فکری داری قبل از خدمت شروع به خوردن داروهام کردم و در حین خدمت میخوردم .اوایل خیلی عالی شدم گفتم نجات پیدا کردم بعد در حین خدمت حالم بد شد و حتی ربزور خدمتو ادامه میدادم تا اینکه رفته رفته با خوندن کتاب های روانشناسی و تکنیک های کنترل ذهن و دارو درمانی خوب شدم .بعد سربازی هم روز ب روز عالی تر و شادتر و فعال تر میشدمو کتاب های راز و کتابهای انتونی رابینز و روانشناسا رو میخوندم و عالی شدم بعد گفتم داروها رو ترک کنم پون من قدرت تلقین و تجسم رو میدونم.اصلا یادم رفته بود وسواس و افسردکی دارم .با قطع تدریجی داروها تو طول یکماه در عین ناباوری دیدم فکرهای وسواسی در مورد بینی و فکرهای جنسی و چک کردن ها و به دنبال اون افسردگی اومد ترسیدم و دوباره داروها رو شروع کردم .ولی دیگه مثل قبل نبودم .مدام به خودم میگفتم تو نتونستی با قدرت فکر خودتو خوب کنی داغون شدم در حدی که دستام شروع به لرزش کرد و زبانم قفل شده بود نمیتونستم حرف بزنم .خراب خرتب شدم .یک فکری هم که دارم اینه که این داروها روان گردانه و من خود واقعیم نیستم و این داروها زندگی واقعی رو از من دور میکنه …با حال بد دوباره رفتم دکتر دوباره انواع داروها رو نیخورن ولی باز تصویر بینی شکسته ام تو ذهنمه و همش میکم خودم نیستم با مصرف این داروها تمرکز حواس ندارم و افسردگی هم دارم .داروها هم بی حالم کرده .اگر نخورم هم افسردگی و وسواس شدیدتر و بدتر و اضطراب و ترس میاد سراغم .4ساله دارو میخورم .حدود یک سال و نیم خوب خوب شدم ولی با قطع داروها برکشت .شکست بزرگی بود برام .این افکار با هیپنوتیزم قابل درمانه صددرصده و بدون دارو . ..با تشکر از خوزستان .

  186. با سلام خدمت اقای دکتر خانمی هستم 34 ساله که مدت 10 ساله با ی مشکل جدی روبرو شدم و هر کاری انجام دادم خودم نتونستم مشکلما حل کنم من زمانی که با کسی صحبت میکنم خنده ام میگیرد و نمیتونم این فکر مسخره را از ذهنم پاک کنم این مشکل باعث دوری من از ارتباط اجتماعی میشد و همیشه استرس روبه رویی با افراد را دارم از شما خواهش میکنم مشکلما در این سایت مطرح و راه درمان ان رابیان کنید ممنون میشم

  187. سلام من نزدیک یکساله فهمیدم وسواس فکری دارم هزینه ی هیپنو رو ندارم آیا فقط. با دارو درمانی و مشاوره حل میشه

  188. باسلام زنی هستم۳۴ساله سال۹۰ازدواج کردم.دردی ماه ۹۳دچارحمله ناگهانی شدم که این حمله به گونه ای بودکه گریه جیغ زدن بدون دلیل رابه همراه داشت برای حل این مشکل شب به پزشک عمومی ومراجعه کردم وکه گفتندحمله پانیک است خلاصه اون شب بهترشدم ودمدت کوتاهی حالم خوب ولی مجدد حملات دیگرشروع شدکه گریه و…همراه بود.روزبه روزحملات بیشتر.که بعدازگریه وفشاربیهوش میشدم وازحال میرفتم.بنده دچاریاس نا امیدی و…شدم تا اینکه با مراجعه به چندین پزشک .تصمیم گرفتم به تهران به متخصص اعصاب وروان بروم انواع آزمایش ازمغزو…گرفت ولی مغزهیچ مشکلی نداشت.وگفت افسردگی داریددارومصرف کردم یک کمکی بهتر.ولی مجدد حملات وفشارها من راازپادراوردبه طوری که کامل ازحال میرفتم.دوباره تصمیم گرفتم درشهرم که چابهاراستفاده به متخصص مغزو اعصاب رفتم که قرصای سیتاپلارام.تری فلوپرازین.تجویزکردگفت شش ماه بخورودوباره مراجعه کن.دراین بین بهترشدم ولی کلا ازبین نرفته بود.که باردار شدن رفتم پیش دکتر.مشکلی نیس قرصا رابخور.یه چیزیادم نره باتوجه به اینکه سال۹۰ازدواج کردم سال۹۵بهمن ماه صاحب دختری شدم.که دراین بین خیلی فشارداشتم که بچه دارنمیشم.وحتی یک زایمان خارج از رحمی داشتم که یک لوله عمل وقطع شدم که خیلی دراین مورد فکرکردم فشارفکری داشتم.دراین بین گاه گاهی فکرم مشغول بود دراین بین دکترجابجاشدمن شش ماهم گذشت وقرصام ترک کردم افکارمنفی خودکشی من را ازپادراورداین بارباروانپزشک هماهنگی میکنم میرم پیشش.نظرشماچیه.چکارکنم ماندم از زندگی بیزاروخسته شدم کمکم کنید

  189. سلام خدا قوت// همسر من نزدیک 2ساله که دچار وسواس نجس پاکی شده شدید نیست ولی خیلی آزارش میده از طرفی چون بارداره نمیتونه دارو مصرف کنه لطفا مرا راهنمایی کنید و اگه مشاور خوب مشهد سراغ دارید معرفی کنید
    با سپاس فراوان

      1. سلام میشه ادرستونو بگید میخام باهمسرم بیام ازنزدیگ مشکلموبگم همسر بنده خیلی سرد هستش وهیچ میلی نداره به رابطه جنسی اصلا ارضا نمیشه ممنون میشم آدرس بگید

        1. سلام.
          بله. قابل درمان است تماس بگیرید ، تا راهنمایی شوید.آدرس و تلفن در بالای سایت موجود است.

  190. سلام آقای دکتر میخواستم بپرسم بهترین و نتیجه بخش ترین کار برای درمان وسواس و افسردگی مراجعه به روانشناس هست یا انجام هیپنوتیزم ?میشه یه راهنمایی بفرمایید که کدوم بهتر هست? بعد روانشناس باید بالینی باشه? ممنون

  191. سلام آقای دکتر
    سوال من رو جواب ندادید. ممنون میشم یه بار دیگه بخونین سوالمو

    با سلام. من چون مدتی قبل سوالم رو نوشته بودم ولی متاسفانه دسترسی به نت نداشتم نتونستم جوابش رو چک کنم. الانم هر چه دنبال گشتم در بین پاسخ ها نبود. سوال من درباره مادر ۶۴ سا له ام بود که از وسواس فکری منفی شدید رنج میبرد.در صورت فشار زیاد همین افکار مزاحم و عدم مصرف قرص کاربامازپین ۲۰۰، شب در خوا دچار تشنج میشود. آیا هیپنوتیزم برای حل مشکل ایشان مناسب است؟ و آیا به خاطر سابقه تشنج، این روش درمانی ایمن و بی خطر است؟ ممنونم از پاسخگویی تان.

  192. سلام من مادرم دچاروسواسي شدیدی است ب طوری ک هرروز منزل رو تمیز میکنه واگرتميز نکنه استرس داره .مدام درحال تکرار ک کارام موند و همه حتی پدرم ازکاراشهست شده و الانم دچار اضطراب و ترس وون ش قلب و سوزش پشت و گردن وخفگي بهش دست داده وافسرده است هردارويي میخوره جواب گو نیست و قطع میکنه باج روشی درمان میشه تورو خدا ب راهنمايييتون نیازمندم چ دکتری باید بزه از قوچان مزاحم ميشم

    1. سلام.جناب زارعی مادرتان نیاز به مشاوره روانشناسی و در صورت لزوم دارو درمانی با متخصص اعصاب و روان نیازمند است.

  193. اقای دکتر سلام جوانی سی وچهار ساله هستم اینقدر کتابهای روانشناسی در مورد حافظه خوندم در مورد حافظه کوتاه مدت وبلند مدت واین حرفها الان به هرچی نگاه میکنم در مغزم دنبال حافظه برای آن میگردم این افکار تکراری تمام زندگی من را تباه کرده بشدت از محرکها میترسم وبهم اضطراب شدیدی میدن بشدت گریه میکنم آیا میشه با هیپنوتیزم اصلااین افکار را از ذهنم خارج کرد

  194. سلام.مدتهاست دچار وسواس فکری شدیدی شدم که به روان پزشک هم مراجعه کردم جواب نگرفتم. افکار بسیار بدی میاد سراغم. خسته شدم. ایا قابل درمان هست. متشکرم

  195. با سلام و احترام
    آقای دکتر من 38 ساله و مجرد هستم در کودکی پدرم را در یک تصادف از دست دادم واین مساله باعث وابستگی شدید به مادرم شد.26 ساله بودم که مادرم تصادف سنگینی کرد و من بسیار پریشان بودم. در آن زمان من در آزمایشگاه شیمی یک مرکز تحقیقاتی کار می کردم. در شرایط بدی روحی ناشی از تصادف مادر به یک دوره ی آموزشی از محل کار فرستاده شدم. در ان دوره مسئول آزمایشگاه مدام خطرات ناشی از کار با مواد شیمیایی آزمایشگاهی را متذکر میشد از همان زمان زندگی عادی من مختل شد و من دچار وسواس به هر مایع رنگی در کوچه و خیابان شدم. احساس می کنم این مواد همه جا به دنبال من است. کم کم این افکار در مغز من بزرگ و بزرگ تر شد و ترس من از سایر موارد نیز به آن اضافه شد. آقای دکتر آیا این افکار مرضی من با هیپنوتیزم قابل درمان هست؟

    1. سلام.
      بله قابل درمان است.وسواس وسیله ای است برای تخلیه اضطراب و افسردگی.تماس بگیرید تا راهنمایی شوید.

  196. ی -س هستمِ
    اقای دکتر 52 سال دارم واخیرا دچار وسواس فکری بد وشدیدی شده امِِِِ
    اخیرا متوجه شده ام که چند سالی است افسردگی داشته ام وتازه متوجه ان شده ام ِِکه من فکر میکنم علت بیشتر ان بستر ژنتیکی داردِ
    واین وسواس وافسردگی دردوره اخیربسیار من را اذیت وناراحت کرده است ِِ
    ودوماه است تحت درمان دکتر مغزواعصاب. هستم
    شما بفرمایید بهترین راه درمان این مشکلات من چیست؟
    متشکرم

  197. سلام اقای دکتر من حدود 15 سالی است که دچار وسواس فکری عملی شده ام به طوری که تمام زندگی منو مختل کرده بیش از نود درصد افکار من مربوط به وسواسی است حتی شبها خواب درستی ندارم همیشه فکر می کنم جاییم نجس شده وقتی می روم حمام یا دستشویی خیلی معطل می کنم همیشه میگم مردم دیگه چه طور زود میرن حمام و دستشویی وزود برمیگردن مگه اونا چه کار میکنند با خودم فکر میکنم شاید احکام طهارت را اشتباه انجام میدم مثلا تو دستشویی نمی دونم ایا عمل استبرا وابکشیدن و درست انجام میدم یا در حمام عمل ابکشیدن بدن و غسل و نسبت به جاهای نجس مثل سرویس های بهداشتی و افراد نااوبالی خیلی حساسم همش فکر میکنم نکنه حتی چیزی از روی زمین توی کفشم برد وقتی قسمتی از بدنم به جایی برخورد کنه میگم نکنه خون اومده باشه وحتی وقتی با صحنه هایی که باعث تحریک جنسیم میشه روبه رو میشم میگم نکنه جنب شده باشم حتی هنگام خوابیدن ترس دارم نکنه جنب بشم و رختخوابم نجس بشه و معمولا شبها چه در اثر خواب دیدن یا ندیدن رطوبطی از من خارج میشه که منو در این که ایا جنب شدم یا نه دچار شک میکنه به طوری که در اثر فکر کردن برای فهمیدن دچار سردرد شدید میشم وقتی می خوام کاری انجام بدم خیلی با خودم تکرار میکنم که من امروز می خوام چه کار کنم وبعضی اوقات فراموش میکنم که اینم خیلی منو مرنجوند و فکر میکنم شاید درباره ی چیزی مربوط به پاکی و نجسی بوده و قبلا تو نمازم بخصوص تلفظ کلمات دچار وسواس بودم ولی الان کم تر شده و غیره.. اینا باعث شده من یک ادم منزوی ودور از اجتماع بشم ونتونم برای خودم شغل و کاری پیدا کنم وحتی اذدواج کنم همیشه نگرانم و احساس گناه و بی خاصیتی میکنم حتی نمی تونم رانندگی کنم از طرف اطرافیانم بشدت مورد انتقاد و مقایسه با دیگرانم خیلی خسته شدم ارزوی مرگ میکنم چند ماهی هم دارو مصرف کردم ولی فایدهای نداشت لطفا به من بگید چه کار کنم چه دارویی مصرف کنم ایا پیش مشاوره برم ایا اصلا من قابل درمان هستم دلم برای یه زندگی ساده ی راحت بدون این وضع پس از این همه سال بسیار تنگ شده لطفا کمکم کنید اجرکم عند الله.

  198. سلام آقای دکتر
    همسرم دچار وسواس فکری هستند.ایشان سعی بسیاری در نشان ندادن افکار خود دارند و تلاش میکنند که باعث نگرانی اطرافیان نشوند اما این باعث شده فشار بسیار زیادی را متحمل شوند. حدود هشت سال دارو مصرف کرده و با قطع دارو وسواسشان به شکل شدیدی بازگشته. متاسفانه مورد بسیار ناراحت کننده و گیج کننده برای من این است که یکی از مواردی که ایشان را آزار می دهد، ازدواجشان با بنده است. با اینکه ما بهم بسیار علاقه مند بوده و صمیمی ترین دوستان هم هستیم اما ایشان مدام دچار این فکر می شوند که نباید ازدواج میکردند و گاهی بشدت من را پس میزنند یا از من فرار می کنند. من واقعا نگرانم خصوصا که نمی دانم باید چه رفتاری نشان دهم. ایشان با توجه به سابقه مصرف دارو و تاثیرات جنسی شدید داروها فکر نمی کتند که درمانی وجود داشته باشد. میخواستم شما بنده را راهنمایی بفرمایید.

  199. سلام من ۲ساله وسواس فکری دارم همش تو فکرم افکار بده واعتقادی هم هست مثلا اینکه خدا وجود نداره ویا اینکه من دیوانه میشم واز این جور فکرها خیلی زود هم نا امید میشم میدونم هم که اینا غلطه ولی نمتونم غلبه کنم دارو میخوردم قطعش کردم باید چیکار کنم خسته شدم همیشه درگیرم ۲تا بچه هم دارم چون وسواسم اعتقادی ومذهبیه دارم داغون میسم کمکم کنید من قبلا خیلی ادم شادی بودم الان هم هستم ولی این فکرها راحتم نمیذارن راهنمایم کنید

  200. سلام من وسواس نجس وپاکی دارم ویکسال هم قرص اسنترا خوردم پیش بهترین دکترهای تهران هم رفتم ولی اثری نداشت حال بسیار بدی دارم آرزوی مرگ میکنم لطفا کمکم کنید.میشه بفرمایید که برای من چند جلسه هیپنوتیزم لازم است و هزینه اش چقدره؟

  201. سلام من هفت ساله وسواس فکری دارم وقتی چای میارم به خودم تلقین می کنم دستام می لرزره وهزا تا فکر دیگه بهم بگین چیکار کنم

  202. با سلام , بنده سه سال است به وسواس فکری دچار شده ام که دچار شدت و ضعف میشود , درمان دارویی هم کرده ام کمی بهتر شدم ولی بازگشت کرده است , خواستم بپرسم آیا در اصفهان متخصص هیپنوتزم خوب هست که به ایشان مراجعه کنم , و آیا بنده با هیپنوتیزم درمان میشوم

  203. سلام آقای دکتر من دچار وسواس فکری عملی هستم. مدام دستهامو میشورم فکر میکنم روی همه چیزی ویروس تبخال وجود داده . حتی به لباسامم آب میزنم . دارم دارو مصرف میکنم . ولی احساس میکنم پیشرفت نداشتم چکار باید کنم؟؟

    1. سلام.
      به وسواس توجه نکنید. در صورت عدم موفقیت به درمانگر روانشناس مراجعه کنید.

  204. اکرم هستم ۴۵ساله وپرستارم وسواس شدید شستشو وپاکی ونجسی وتمیزی وکثیفی دارم تاکنون به چند روانپزشک خیلی مجرب مراجعه کردم ودارو خوردم الان هم کلومیپرامین وپاروکسیتین میخورم ولی خوب نشدم خودم خیلی خیلی ازدست خودم خسته شدم ومیدونم بشور وبساب زیادی میکنم ومیدونم کارام همش خل بازیه ولی نمیتونم کنارشون بذارم رفتار درمانی یکی دوجلسه رفتم ولی دیدم اصلا نمیتونم کارایی که اونامیگن انجام بدم از بیمارستان که میام یا خوابم یاحمام وخیلی خیلی اذیت میشم با یکی ازدکترای بیمارستانی که اونجا کار میکنمرمشورت کردم هیپنوتیزدرمانی رو توصیه کردن اقای دکتر باتوجه به اینکه حالم خیلی بده وپوست دستام ازبین رفتن یه وقت اورژانسی میخام که بیام مطبتون ویزیت بشم

  205. سلام دکتر من دو ماه که دچار وسواس فکری نسبت بده به گرفتن فشار خون شدم به قدری که نمیتونم به دور تر از خانه بروم .به روان پزشک مراجعه کردم و دارو درمانی شدم و روان شناسی هم می روم .می خواستم ببینم قابل درمان هستم و راهکار های دگری دارم

  206. سلام آقای دکتر
    من دختری ۲۶ ساله هستم که حدود دو ماه است که به وسواس فکری بسیار شدیدی مبتلا شدم به این صورت که فکر میکنم دندانهایم میخواهند زبانم را قطع کنند و در طول شبانه روز به کرات این کار را انجام میدهم که مطمئن شوم این اتفاق نمی افتد به روانپزشک مراجعه کردم و فرمودند در عرض یک ماه با مصرف دارو بهتر میشوم در حالیکه هیچ تغییری نکردم و بدتر شدم. درس و دانشگاه و زندگیم را رها کردم و شبانه روز به روزی فکر میکنم که زبون ندارم. هرچی هم مقابله میکنم باز هم فایده ای ندارد.ممنون میشم راهنماییم کنید.

  207. سلام
    من دختري بيست ساله هستم وسواس شديد روي وسايل خود و شستن دست ها داشتم و هميشه كارهام طول ميكشه وسواس فكري هم دارم مثلا فكر ميكنم كه اگه عزيز ترين كسم بميره يا مثلا اين چاقو كه دستمه اگه دستمو ببره يا چك كردن قفل در و ….اين اواخر اضطراب داشتم و فهميدم كه وسواس فكري ام شديد تر شده خيلي خسته شدم چيكار كنم آقاي دكتر

  208. سلام
    من دختري بيست ساله هستم از ١٧ سالگي وسواس شديد روي وسايل خود و شستن دست ها داشتم و هميشه كارهام طول ميكشه وسواس فكري هم دارم مثلا فكر ميكنم كه اگه عزيز ترين كسم بميره يا مثلا اين چاقو كه دستمه اگه دستمو ببره يا چك كردن قفل در و ….اين اواخر اضطراب داشتم و فهميدم كه وسواس فكري ام شديد تر شده خيلي خسته شدم چيكار كنم آقاي دكتر

  209. سلام آقاي دكتر خسته نباشيد آقاي دكتر من بخاطره ي اتفاقي ك تو بچه گي برام افتاده بود در سن بلوغ افسردگي پيدا كردم ووقتي ب درمانگر مراجعه كردم تغريبا خوب شدم ولي الان چند وقتي ك هيچ كجا نميتونم برم چون هس ميكنم همه ب من نظر بد دارن وَيَا بعضي وقتا بهم دارن تجاوز ميكنن در حالي ك وقتي فكر ميكنم ميبينم اينجوري ني ولي نميدونم چرا همش اين فكرا مياد توي سرم و برا خودم تصوير ساري ميكنم مرسي لطفا راهنمايم كنيد

  210. با سلام. من چون مدتی قبل سوالم رو نوشته بودم ولی متاسفانه دسترسی به نت نداشتم نتونستم جوابش رو چک کنم. الانم هر چه دنبال گشتم در بین پاسخ ها نبود. سوال من درباره مادر 64 سا له ام بود که از وسواس فکری منفی شدید رنج میبرد.در صورت فشار زیاد همین افکار مزاحم و عدم مصرف قرص کاربامازپین 200، شب در خوا دچار تشنج میشود. آیا هیپنوتیزم برای حل مشکل ایشان مناسب است؟ و آیا به خاطر سابقه تشنج، این روش درمانی ایمن و بی خطر است؟ ممنونم از پاسخگویی تان.

  211. سلام اقای دکترمن چندماه دچاروسواس فکری شدم وبه روانپزشک رفتم دارومصرف میکنم تاچه مدتی میتونم حالم بهبودیابد؟

  212. سلام آقای دکتر من ۲۳ سال دارم از کودکی ترس های بیهوده از همه چیز داشتم الان تحت نظر دکترم دارو مصرف میکنم ولی باز خیلی افکار آزار دهنده دارم در حدی که بعضی وقتا دارم دیوونه میشم فکر میکنم ما کی هستیم نکنه دیوونه شم یا الان متوجه نخواهم شد کار مسخره ای خواهم کرد. چند بارم حمله پانیک گرفتم خیلی ناامید شدم باید چ کنم؟

  213. سلام آقاي دكتر مادرم در اثر چند بن اتفاق سخت وپشت سرهم دچار انواع بيماري شدن تقريبا از سن 55 سالگي اين حالت شروع شد باشكايت در درد سر. گاهي تاري ديد گاهي سوزش حلق گاهي سرگيجه معده درد وبه دنبالت پرهيز از خوردن غذا ي زياد گز گز سر گردن درد كمر درد و درد در نواحي سينوس وچشمها وجديدا طپش قلب كه البته در اين چند سال پيگيري پزشكي هم داشتن ولي به طورعمومي مسائل خاصي نبوده مثلا آرتوروز گردن و كمر دارن. باتوجه به سنشون ولي اين شكاياتشون تقريبا يك سال اخير به نحوي شده كه ديگه اصلا كار منزل رو نمي كنن واز صبح كه بيدار ميشن شروع ميكنن ب شكايت از درد بدن در مواردي كه توضيح دادم البته قبول هم نميكنن كه از روان پزشك كمك بگيريم چون معتقدن مشكلاتشون جسميه ممنون ميشم راهنماييم كنيد

  214. سلام،من نوعی وسواس فکری و عملی دارم که مثلا یک کار را فلان روز نکنم،یا امروز به فلان مکان نروم،یا مثلا باید در عرض 6 ثانیه از حال به اتاق خواب بروم و
    چطور می توانم درمان کنم؟ممنون می شم اگه کمکم کنید.
    252

  215. سلام من چندین ساله ب این بیماری سر و کله میزنم تو استحمام تو دسشویی رفتن خیلی خودمان میشویم لطفا کمک کنید چطوری میتونم از شر این بیماری خلاص بشم من حدود 2 ساله که از قرص کلومیپرامین دارم استفاده میکنم بعد من بیماری تنبلی روده هم دارم راهنمایی کنید آقا دکتر

  216. با عرض سلام، آیا با هیپنوتیزم میتوانید وسواس مذهبی راهم درمان کنید؟وسواسی که فقط و فقط در نجس و پاکی و غسل است وفقط ریشه مذهبی داردو ناشی از خداترسی است؟

  217. سلام آقای دکترمن حدودیک سال پیش توبارداری بنابه دلایلی افسرده شدم وبه دنبال اون به وسواس فکری شدیددرموردخواب دچارشدم. ترس ازبی خوابی دارم واینکه باکوچکترین صدایی موقع خواب ازخواب میپرم واسترس وتپش قلب میگیرم.وشدیدابه صداحساسم موقع خواب. والان که چهارماه اززایمانم میگذره برطرف نشده روانشناسی کمکی بهم نکرد.من باهیپنوتیزم درمانی خوب میشم؟ ممنون میشم جواب بدین

    1. از جمله روشهای درمانی که در درمان وسواس و افکار مزاحم بکار گرفته میشود دارو درمانی، مشاوره روانشناسی و روان درمانی، و همچنین هیپنوتیزم درمانی را می توان بکار گرفت.

  218. سلام آقای دکتر خسته نباشید من از حدود 5 سال پیش به اضطراب دچار شدم به دلیل شکست تحصیلی.
    الان میخوام برای ارشد آماده بشم.ولی میترسم علائم اضطراب باعث بشه تموم زحماتم بر باد بره.خیلی درمانده شدم.درسمو میخونم ولی به حالم اعتماد ندارم.

    1. وسواس و افکار مزاحم قابل درمان است. اما عواملی چون شخصیت فرد وسواسی، شدت وسواس بیمار، میزان انگیزه بیمار برای درمان و همچنین چگونگی بکار گیری فنون درمان توسط درمانگر و غیره میتواند در درمان انواع وسواس اثر گذار باشد.

  219. سلام آقای دکتر.من حدود یک ساله دچار افکار منفی و وسواس فکری شده ام و رنج میبرم ولی نمیخوام از طریق روان پزشک درمان بشم من حس میکنم خودم میتونم این افکار رو کنار بذارم.
    ایا واقعا میشه؟ اگ میشه لطفا راهنماییم کنین.

    1. خیلی از افرادی که به ما مراجعه کرده اند می دانسته اند مشکلشان چیست می خواستند خودشان درمان شوند اما در توانشان خارج بوده در نتیجه به ما مراجعه کرده اند و با کمک ما مرحله به مرحله بهبود یافته اند و درمان شده اند . باز هم شما مختار هستید .

    2. سلام خدمت شما . دختری نوزده ساله دارم که دو سال دچار وسواس شمارش شده .مثلا پنج بار وضو می گیرد . نمازهای خود را الکی می شکند و دوباره شروع به نماز خواندن می کند و ….او را دکتر بردم سه ماه قرص زولفت می خورد اما بهتر نشده بلکه بدتر شده . لطفا بفرمایید با او چه کنم

      1. سلام.
        می توانید هیپنوتراپی را امتحان کنید خیلی ها درمان می شوند ان شااله فرزند شما هم همینطور نتیجه بگیرد.

    3. سلام اقای دکتر ادرس مطب ووقت میخواستم برای مراجعه شوهرم وسواس فکری وعملی در شستشو دارد.ممنونم

  220. سلام و خسته نباشید خدمت اقای دکتر من حدود ۷سال هستش که دچار وسواس شستشو شدم از دارو درمانی هم جوابی نگرفتم لطفا کمکم کنم

    1. همانطور که گفته شد تجربه نشان داده است مشاوره و روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی از روشهای موثر در درمان وسواس هستند.

  221. یادم نمیاد هیچ وقت تو زندگیم تو همچین موقعیتی قرار گرفته باشم، 31 سالمه و تقریبا خیلی تجربه داشتن پارتنر رو نداشتم کلن 4 نفر که نهایتن به 3 ماه هم نکشیده، بعد از اومدنم از ایران با یک نفر آشنا شدم و رابطه ما از راه دور بود بهش وابسته شدم و بالاخره رفتم دیدمش اما یک هفته بعد از برگشت بی هیچ دلیلی گفت تموم، برام سنگین تموم شد. متاسفانه تموم نشد چون هر سری تمام کارهای من رو تو شبکه های مجازی رصد میکرد و وقتی میدید من محلش نمیذارم و مثلا کامنت کسی رو لایک میکنم! عصبانی میشد و میومد بهم اعتراض میکرد، نمیفهمیدم با اینکه گفته تموم چرا این کارهارو میکرد، بالخره یه روزی که فکرش و نمی کرد این حرف و میزنم گفتم دیگه دلم نمیخواد ببینمت و با کلی توهین – ناسزا نه – مواجه شدم. به خیال خودم تونستم به اون همه عذابی که بهم داده بود پایان بدم اما تازه شروع شده، همه اینارو گفتم که بگم حالا دچار وسواسی شدم که هر لحظه صفحات مجازیش و چک میکنم – به خاطر کارش همیشه تو صفحه مجازیه – و حالا کار به جایی رسیده که میبینم با یکی از دوستان دخترم که شغلشون تقریبا مشابه هم هست خیلی صمیمی شده، در صورتی که احتمال اینکه این صمیمیت از قبل بوده باشه خیلی زیاده، هیچ وقت تو زندگیم اینطوری نشده بودم. کافیه ببینم که کامنتی کمی احساسی بینشون ردو بدل میشه تمام سرم درد میگیره و ساعتها دارم به این موضوع فکر میکنم که فقط به خاطر اینکه لج من و دربیاره این کار و کرده. این وسواس فکری طوری بهم غلبه کرده که به خاطر تحصیل اومدم اینجا اما تقریبا یک ماهه که حاضر نیستم از خونه برم بیرون و سر همه کلاسها غیبت کردم. البته الان 3 جلسه است که صحبت با مشاور رو شروع کردم، ولی در طول هفته تقریبا هیچ کاری نمیکنم و فقط منتظرم روز جلسه مشاوره برسه. تمام فکر و ذهنم شده این آدم و حتی تمام طول شب موقع خواب هم این آدم هست. رو هیچی نمیتونم تمرکز کنم، همیشه با کتاب خوندن و فیلم دیدن به راحتی خودم و سرگرم میکردم و خیلی هم لذت میبردم، الان هر صحنه فیلم و هر جمله کتاب من و پرت میکنه سمت اون بی هیچ دلیلی. با هیچ چیزی نمیتونم ذهنم رو آروم کنم. ببخشید اینقدر طولانی شد.

    1. سلام آقای دکتر وسواس فکری عملی شدید طی چنددوره قابل درمان است چون من تویه سایت خوندم وسواس فکریعملی پیچیده وشدید طی ۸ماه قابل درمان هست. چه
      طور میشود آخه

  222. سلام آقای دکتر نزدیک 2ساله به وسواس فکری مبتلاشدم یک مدتی دارودرمانی کردم ولی جواب نگرفتم الان مدتیه به ورزش یوگامیرم لطفا راهنمایی کنید

  223. آقای دکتر نجفی باسلام . لطفا به سوال شاگرد کوچک خود پاسخ دهید . من کارشناس ارشد حقوق هستم . اما چند سالی است که به بیماری چشم چرانی مبتلا هستم . به خدا عذاب وجدان دارم واز کارم خوشحال نیستم. همسرم نیز کوچکترین کوتاهی در حق من ننموده است . اما زمانی که چشمم به زنان نامحرم ازجمله آنهایی که با شلوار و مانتو لی و تنگ برخورد می کند شیطان وسوسه ام می کنم که به اندام آنها بنگرم . شاید مرا سرزنش کنید . اما آقای دکتر لطفا راهنماییم کنید چه کنم تا مثل افراد عادی زندگی کنم و تنم با دیدن این افراد نلرزد؟ به خدا ناراحتم، وکسی به من توجهی ندارد، واز چشم همه افتادم . لطفا مرا ارشاد فرمایید . با تشکر از زحمات شما .

    1. پیشنهاد می کنم از متخصص روانشناس کمک بگیرید. در صورت تمایل تماس بگیرید تا برای شما وقت مراجعه تعیین شود.

  224. باعرض سلام و خسته نباشید حدود هفت ساله پیش ناگهان دچار احساس عدم لذت از زندگی شدم وشبها از شدت بیقراری خواب نداشتم و روزها نه اشتها به غذا داشتم و فقط راه میرفتم تو خونه و گریه میکردم دکتر روانپزشک رفتم برام سرترالین و کلونازپام تجویز کرد کلونازپامو کم کم ترک کردم و سرترالینرو تا دو سال پیش ک موقع نامزدیم بود به یک چهارم قرص 50میلی کاهش دادم در طول این دوسال هم مصرفم رو ادامه دادم.تو این دوسال هم برا تمام موارد زندگیم مثه پایان نامه و نداشتن شغل دچار نگرانی شدید
    میشدم تا اینکه بعد از مشغول به کار شدن بخاطر رفتارهای همکار مرد ذهنم درگیر این شد که نکنه من به ایشون دارم علاقه مند میشم پس همسرم چی.واین فکر وسواسی افسردم کرد تا اینکه دوباره ب روانپزشک مراجعه کردم و مجددا برام قرص نوشت فردای اون وقتی تو ماشین تنهابودم دچار حس مرگ و تپش قلب شدم البته هفت سال قبل هم یکبار درماشین این حالت بهم دست داد و موقعی ک شغل نداشتم هم شب هنگام اینجوری شده بودم. ولی داروهایی مثه سرترالین و بوسپیراکس و آلپرازولام ک بهم دادن تو این دو ماه هیچ نتیجه ای نداشته و منو دچار اضطراب همیشگی کرده.نامزدم وقتی تو ماشین حالم بد میشه نمیتونم کنترل کنم خودمو میگه تو فقط میخوای آبروی منو ببری.اینو هم بگم ک خاله هام و مادرم هم حالتهای دیگه وسواسو دارن.نمیخوام زندگیم نابود شه حالا ک همه چی خوبه خودم دارم خرابش میکنم. اجرتون با آقا امام حسین..

    1. وسواس و افکار مزاحم قابل درمان است. اما عواملی چون شخصیت فرد وسواسی، شدت وسواس بیمار، میزان انگیزه بیمار برای درمان و همچنین چگونگی بکار گیری فنون درمان توسط درمانگر و غیره میتواند در درمان انواع وسواس اثر گذار باشد.

  225. سلام ببخشیدآقای دکترمن پارسال بایه اراذل برخوردکردم که منوبه چالش کشیدبعدش این مساله ذهنموچندماه درگیرکردوافسرده شدم رفتم دکتربهم گفت چون ازقبل زمینه اضطراب داشتی اینطورشدی وبهم دارودادچندوقت خوب بودم ومیتونستم عاقلانه وقایع گذشته روتحلیل کنم اماگهگاهی احساسی میشم وخاطرشونشخوارمیکنم خواستم بدونم مشکل من وسواسه یااین اتفاق اینقده بزرگ بوده؟البته ناگفته نمونه که من وسواس عملی رودارم

    1. مشکلتان را واضح تر شرح دهید یا تماس بگیرید برایتان وقت مراجعه تعیین شود.

  226. سلام آ قای دکتر توانا من وسواس به تکرر ادرار دارم همش میرم دستشویی بعد یک رب یا نیم ساعت دوباره احساس میکنم دستشویی دارم فقط وقتی فعالیت شدید بدنی دارم این حس رو فراموش میکنم ولی بقیه روز رو باهاش درگیرم اصلا از فکر بیرون نمیره خواهش میکنم راهنماییم کنید از دارو درمانی هم جواب نمیگیرم

    1. اگر به این نتیجه رسیده اید که این احساس یک وسواس است و به سایر شرایط فیزیولوژیکی شما ارتباط ندارد تماس بگیرید تا برای شما وقت مراجعه تعیین شود و درمان شوید.

  227. با سلام وتحیت
    آقای دکتر بنده 40 سالمه و صاحب سه فرزند هستم. به تازگی صاحب یه خونه شدم. مدت 10 سال در منزل مادری زندگی کردم.اما الان که قراره به خونه جدید برم دچار افسردگی شدم. دائم افکار و اوهام به سراغم می آن. دچار اضطراب و ترس و دلشوره شدیدتا جایی که به سردرد و درد معده منجر می شه. سابقه این بیماری هم بر می گرده به زمانی که حتی می خواستم به سربازی برم. واقعیت اینه که دل کندن از خانه مادری برای بسیار بسیار سخت حتی جانکاه شده. و این خود باعث شده تا دچار افسردگی بشم. خوردو خوراکم به شدت کاهش پیدا کرده. دلشوره های پیاپی و افکاری که به سراغم می آن. لذت نبردن از آن چه که قبلا از اونا لذت می بردم. لطفا راهنماییم کنید که چه کاری انجام بدم بنده از کاشان مزاحمتون می شم. با تشکر و امتنان

    1. طبیعت انسان ها مقابله با تغییرات است مطمئنا در شرایط جدید قرار بگیرید بخشی از مشکلات شما رفع می شود اما اگر باز هم اگر ناراحتی داشتید مشاوره روانشناسی می تواند به شما کمک کند.

  228. سلام آقای دکتر من مدت زیادیه دچار افسردگی هستم بیشتر مواقع در حال فکر کردن به موضوعات واهی و بی اساس میباشم تا جایی که عرصه برام تنگ میشه از زندگی ناامید شدم همش تو این فکرم نکنه دیوانه بشم و کنترل خودمو از دست بدم و به خاطر این فشارا دچار دیابت و چربی خون بالا شدم به نظر شما این فشار روحی ربطی به دیابت و چربی داره چکار کنم

    1. در مورد علت بیماری دیابت و چربی پزشک شما بهتر می تواند نظر دهد. اما در بسیاری از مواقع علت این مشکلات فشار عصبی و استرس می تواند باشد که تعادل بدن را به هم می زند. برای درمان افسرگی خود چه اقدامی کرده اید؟

      1. سلام آقای دکتر من روهیبنوتیزم کنید ازخودتون میخوام اصلا فکری شدم هیچوقت نمیتونم زندگی کنم خیلی حالم بده لرزش بدن دارم بدنم تکون میخوره دست وپام بی حسه احساس میکنم دست وپاندارم درموردهمه چیزفکرمیکنم احساس میکنم هیچی عادی نیست

        1. منم همینطورم عزیزم راجع به همه چیز فک میکنم دیگه دارم کم کم دیونه میشم

  229. سلام چند سالی هست که دچار وسواس فکری و عملی هستم و هم وسواس شستشو و چک کردن کارها را دارم از طرفی چون سنم بالا هست و قصد بچه دار شدن دارم میترسم از طرفی پزشکهای شهرم میگن درمان دارویی و روانپزشکی باید همزمان انجام بشه لطفا راهنمایی کنید آیا تو سه ماه با روش شما قابل درمانه؟ لطفا راهنمایی کنید

    1. ریشه یابی و درمان با روش های روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی برای درمان وسواس می تواند کارا تر از دارو باشد .

  230. سلام چند سالی هست که دچار وسواس فکری و عملی هستم و هم وسواس شستشو و چک کردن کارها را دارم از طرفی چون سنم بالا هست و قصد بچه دار شدن دارم میترسم از طرفی پزشکهای شهرم میگن درمان دارویی و روانپزشکی باید همزمان انجام بشه لطفا راهنمایی کنید آیا تو سه ماه با روش شما قابل درمانه؟

    1. درمان دارویی نمی تواند درمقابل درمان های دیگر روش مناسبی برای درمان وسواس فکری و عملی باشد. توصیه می کنیم ابتدا به روانشناس مراجعه کنید و با روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی امتحان کنید به امید خدا نتیجه می گیرید.

  231. سلام خسته نباشید من احساس میکنم ی ماهه دچار وسواس فکری شدم در مورد اتفاقات گذشته خیلی فکر میکنم و فکرهای بدی به ذهنم میرسه راجع به اون اتفاق در حالی ک اون موقع اصلا برام مهم نبوده و بهش فکر نکردم ولی الان اون اتفاق ها رو بدترین شکل توی ذهنم تحلیل میکنم و دچار اضطراب و نگرانی میشم من24سال دارم و متاهلم،خواهشا جواب بدید ممنون میشم

    1. هر چه بیشتر به فکر خود شاخ و برگ بدهید بیشتر آزارتان خواهد داد. ا متخصص روانشناس کمک بگیرید.

  232. سلام اقا دکتر خسته نباشی من پسر 11 سال هستم دوماه که وسواس گرفتم همش فکر می کنم همجا کثیف بیشتر فکر می کنم دستهای کثیف تو را کمکم کنید

  233. سلام اقا دکتر خسته نباشی من پسر 11 سال هستم دوماه که وسواس گرفتم همش فکر می کنم همجا کثیف بیشتر فکر می کنم دستهای کثیف تو را کمکم کنید

    1. پذیرش و درمان افراد زیر 18 سال فقط با حضور و درخواست والدین آنها امکان پذیر است . لطفا به همراه یکی از والدین خود برای معاینه دقیقتر و احتمالا درمان مراجعه کنید. قبل از هر چیز باید بررسی شود که شما واقعا وسواس دارید و حساسیت شما باعث شده است که فکر کنید وسواس دارید.

  234. سلام وخسته نباشید بنده یک ماه است موقع خواب صدا ها ی اطراف مثلا صدا ها ی یخچال جیرجیرک حساس شدم وصدا های خیلی کم خیلی سخته تحمل این صدا ها لطفا مرا را راهنمایی کنید

  235. با سلام .خواهش میکنم من را راهنمایی کنید
    دخترم 22 ساله بعد از مهاجرت به کانادا دچار وسواس فکری شدید وبی اشتهایی عصبی شده و کیلو وزن کم کرده .وقتی به مقدار کم غذا میخورند میگه عوام وجدان سراغم میاد. اینقدر ضعیف شده که مجبور شده دانشگاه مرخصی بگیره دارو بهش دادن ولی موثر نبوده.تو را خدا بگین تو این غربت چکار کنم .ممنون.

  236. سلام اقای دکترتوراخداکمکم کنیت من ارزوهستم مادرسه تافرزند 41سالم وسواس فکری بدی دارم یه اتفاقی درگذشته برام افتاده حالا یک ماهی هست به شدت فکرش اعذابم می ده فکرناامیدی وفرار یاخودکشی به سرم می زنه توراخداکمکم کن

    1. اگر خودتان می دانید که وسواس دارید و می خواهید که درمان شوید اما نتوانسته اید به متخصص روانشناس مراجعه کنید تا معالجه شوید.

  237. باسلام من 22 سال دارم وبه شدت درمورد افكارديگران روي خودم حساس هستم و گاهي صحبت هاي بدديگران رادر موردخود باور ميكنم واحساس ميكنم كه حق باان هاست لطفا راه درمان راذكر كنيد

  238. سلام اقای دکتر میدونم که این سوال هارو شما با همون صبر و حوصله که درمان رو انجام میدی می خونید و مردم رو راهنمایی می کنید می خواستم برای صدمین بار ازتون تشکر کنم .مرسی مرسی واقعا ممنونم زندگیمو دوس دارم حالم خوبه

  239. با عرض سلام و خسته نباشید من دچار واسواس فکری شدم استرس اضطراب ولم نمیکنه دچار بدخوابی شدم همش دارم درمورد اطرافیانم فکر بد میکنم همش حس ناامیدی میکنم طوری که دلم میخواد بمیرم میخواستم بدونم از این راه قابل درمان هست البته دکتر روانپزشک رفتم دارو داده دوست ندارم مصرف کنم

    1. سلام دوست عزیز .من هم مشکل شمارو داشتم حدود ۸سال دارو مصرف کردم ولی هیچ تاثیری نداشت حتی بدترم شدم دیگه کارم به خودکشی رسیده بود هیچ امیدی نداشتم .امروز برای هزارمین بار اومدم تو سایت اقای دکتر که سوال شمارو دیدم .دوست عزیز درمانتونو شروع کنید منم مشگل شما رو داشتمو اقای دکتر درمانم کرد . امیدوارم زودتر مثل من خوب بشه حالتون

      1. یکی به من زنگ بزنه راهنماییم کنه خیلی حالم بده منم همه این علایم دارم چهار سال دارم بهاش می‌سازم زندگی ندارم که خدایا کمکمون کن

  240. سلام من وسواسم خیلی اذیتم میکنه چون همسرم واقعا خسته شده دست خودم نیست ولی همش فکر میکنم که کاری رو خوب انجام ندادم و برا بار 100 انجام میدم فکرمو داغون کرده چون دیونم کرده هم منو هم اطرافیانمو دکتر میشه من خلاص شم کمکم کنید.

    1. سلام.
      بله. قابل درمان است . جهت مراجعه حضوری تماس بگیرید تا راهنمایی شوید .
      موفق باشید.

  241. سلام لطفأ یه دکتر خوب روانشناس تو استان کرمانشاه معرفی بکنید چون امکان اومدن به تهران رو نداریم درباره همین افکار مزاحم که خیلی آزارم میده خدا خسروان بده

    1. سلام.
      لطفا” از اطلاعات مخابرات کرمانشاه راهنمایی بگیرید برای دکتر خوب . اطلاعات بیشتری ندارم .
      موفق باشید .

  242. سلام اقای دکتر من مادر یک پسر ۱۶ساله هستم . احساس می کنم پسرم وسواس داره وقتی میره حموم حدود ۳ساعت توی حموم میمونه یا وقتی میره سرویس بهداشتی ۱ساعت اونجا میمونه وقتیم که دلیلش رو میپرسم میگه مشکل گوارشی دارم البته سابقه مشکلات گوارشی رو داشته تا حدودی وقتی می خواد نماز بخونه چند بار وضوش رو تجدید میکنه بعضی از وسایل خونه اذیتش میکنه و ما مجبور شدیم جمع کنیم اونهارو وقتیم که بهش میگیم اصلا قبول نمی کنه . اقای دکتر راهنمایی کنید باید چیکار کنم

    1. سلام.
      معمولا” چنین موردی نیاز به مداخله درمانی دارد . چند جلسه به مشاوره روانشناسی مراجعه کنید در صورتی که نتیجه نگرفتید هیپنوتیزم درمانی نیز می تواند بسیار مفید باشد.
      موفق باشید.

      1. سلام دکتر من یه چند سالی به وسواس فکری عملی مبتلا بودم اما سه سال پیش بعد از یه اتفاقات بد روحی این وسواس هزار برابر شد در حالی که اینقدر کلافه و خسته از این اوضاع شده بودم تا اینکه همین چندی پیش تصمیم گرفتم یه راهکار خوب پیدا کنم من تو اینترنت انواع و اقسام راه چاره را خوندم تا بتونم چطور با این بیماری مقامت کنم بعد از خوندن مطالب من خیلی پیشرفت کردم و تونستم برابر این بیماری به خوبی مقاومت کنم و کاملا به افراطی بودن این موضوع آگاهم و یک حسی درونم بوجود اومد که به هیچ عنوان تسلیم این افکار نشو اما بازهم گاهی یه سری وسواس های افراطی در ذهنم دخول میکند اما باز هم من مقاومت میکنم و با خودم میگویم این یک فکر وسواسی است و ارزش فکر کردن ندارد لطفا برای مقاومت بیشتر در برابر این وسواس ذهنی کمک کنید

  243. باسلام من حداقل سالی یکبار دچار افسردگی همراه با اضطراب می شوم .دچارافکارتکزاری ودرباره خدا ومسایل پوچ می شوم به طوری که درنتیجه آن هیچ علاقه ای زندگی پیدا نمی کنم.احساس پوچی وبیهودگی می کنم چه کارکنم؟

    1. سلام.
      حتما” به یک روانشناس و یا روانپزشک برای درمان مراجعه کنید .
      موفق باشید .

      1. سلام اقای دکتر مدتی هست احساس میکنم همسرم به هم خیانت میکنه که هیچ وقت چنین چیزی نیست و۸ساله با هم زندگی میکنیم چیزری ازش ندیدم ولی فکرم خیلی مشغوله تو را خدا راهنمایم کنید

  244. سلام آقای دکتر من وسواس شدید دارم به طوری که اطرافیانم ازم خسته شدند
    درروز چند بار یه کاری تکرار میکنم همش فکر می کنم کارمو خوب انجام نمی دم خسته شدم کمکم کنید

    1. سلام.
      سعی کنید به افکار وسواسی توجه نکنید ، هر چه بیشتر توجه کنید بیشتر گرفتار می شوید . با این حال برای درمان اقدام کنید ، برای اطلاعات بیشتر تماس بگیرید .
      موفق باشید .

  245. سلام من ۲۹ سالمه وسواس فکری شدید دارم و اینکه نسبت به همه چیز بد بین و شکاک هستم که این موضوع منو خیلی اذیت میکنه آقای دکتر کمکم کنید خسته شدم .

    1. سلام.
      معمولا” وسواس به همراه افسردگی است . در صورتی که برایتان امکان دارد به یک درمانگر مجرب مراجعه نمایید .خودتان نیز سعی کنید به افکار وسواس گونه توجه نکنید و مثبت فکر کنید .
      موفق باشید.

  246. سلام اقای دکتر من پسری دارم ۲۰ساله که به شدت دچار افکتر و اعمال وسواس گونست به شدت دهم استرس و اضطراب داره و این به حدی رسیده که در ۲نوبت امتحان کنکور نا موفق بوده لطفا راهنمایی کنید چه کار باید بکنم

    1. سلام.
      بهتر است به فرزندتان آرامش بدهید و به او اینگونه القا کنید که سلامتی برای او و برای شما مهم تر است تا قبولی در کنکور . مشاوره با یک روانشناس نیز توصیه می شود . البته فرزند شما نیاز به درمان دارد .
      موفق باشید .

  247. سلام.
    خواهش می کنم .چو بیمار از شفا سر مست گردد
    طبیب از فرط شادی مست گردد
    موفق باشید.

  248. سلام اقای دکتر توانا از اینکه چنین فرصتی فراهم شده تا هموطن هامون بتوانند سوال کنند و نظرات خودشان را بنویسند امیدوارم مرا به خاطر بیاورید که همسرم را سال ها به دلیل وسواس به روانپزشک میبردم و دارو مصرف میکرد که در نهایت اخرین باری که به روانپزشک مراجعه کردم در مطب شما بود که به یک خانم دکتر که در انجا بودم مراجعه نمودم و بعد از اینکه شما را شناختم همسرم را پیش شما اوردم برای هیپنوتیزم درمانی که خدا را شکر نمی خواهم که بگویم که معجزه شد اما همه مشکلات روحی و روانی اش مثل غمگین و افسرده بودن ،وسواس شدید شستشو ،استرسو اضطراب، بداخلاقیو پرخاش گری اش و غیره به طور کامل برطرف شد .خیلی ممنون خواستم از ای طریق تشکر کرده باشم

  249. سلام.
    بله، وسواس یک فشار فکری برای تخلیه استرس و اضطراب میباشد با این حال سعی کنید به این افکار توجه نکنید و به ان نیز اهمییت ندهید . به هر حال در صورتی که قادر به کنترل ان نبودید هیپنوتیزم درمانی به همراه روان درمانی میتواند به شما کمک کند.
    موفق باشید.

  250. سلام
    من ١٠سال است وسواس شستن دارم .و اكر جلوي من را بگيرند دچار اضطراب و دلشوره مي شوم همه اش فكر مي كنم همه چيز نجس است .آيا هيپنوتيزم در مان ام مي كند

  251. سلام آقاي دكتر
    من مدتي است به دليل بيماري همسرم همه اش افكار بد درسرم مي آيد كه الان خبر مي دهند كه همسرم چيزيش شده است وأين فكر ها خيلي عذابم ميدهند .لطفا به من بگوييد كه چكار كنم تا اين فكر ها درسرم نيايند

    1. سلام.
      سعی کنید به این افکار توجه نکنید به چیز های مثبت زندگی توجه نمایید به هر حال همه انسان ها دارای مشکلاتی هستند که ممکن است خیلی شدید تر از مشکلات شما باشد . اینگونه طرز تفکر میتواند به شما ارامش بدهد.
      موفق باشید.

  252. من هر روز كه بيدار ميشوم اول به خودم مي گويم كه همه جا تميزاست و امروز لازم نيست كه كار خونه انجام بدي ، و لي ….. چند دقيقه بعدش شروع ميكنم به كار كردن و دوست دارم همه خونه رو كاملا تمييز كنم! و اين رو ي سلا متيم اثر گذاشته است .آيا از طريق هيپنوتيزم درمان ميشوم چون تمايلي به خوردن . دارو ندارم. با تشكرو سپاس

  253. من دچار وسواس تو راه رفتنم نسبت به مسائل دینیم همش حس میکنم گناه میکنم ایا بیخیالی راهش هست که بهتر بشم؟

  254. سلام من وسواس وارسی دارم .جندین و چند بار شبها گاز را چک می کنم و قفل در را که باز نباشه این موضوع بسیار آزارم میده و خیلی وقتمو می گیره چه کار کنم که وسواسم خوب بشه؟

    1. سلام.
      سعی کنید به این وسواس فکری که شما را به عمل وادار می کند توجه نکنید چون هر چه بیشتر به آن توجه کنید بیشتر گرفتار آن می شوید.برای درمان وسواس سعی کنید به یک مشاور روانشناس خوب مراجعه کنید در صورتی که درمان نشدید هیپنوتیزم درمانی می تواند بسیار مفید باشد.

  255. أيا وسواس به جارو كشيدن قابل درمان است من دوست دارم هر روز خونه رو جارو كنم أيا اين بيماري است.ممنون ميشم جواب بديد

    1. سلام.
      خیر امور اوسطها. هر چیزی که بیش از حد ما را به خود مشغول کند غیر طبیعی می می باشد. بنا بر این این کار شما یک عمل وسواس گونه است و وسواس نیز قابل درمان است.

  256. سلام من 33سالمه و حدود 3 سال می شه دچار وسواس شدید در مورد پاکی شده ام حمامم خیلی طول می کشه و ظرفها را خیلی به دقت می شورم تمام وقتم صرف شستشو می شه این وسواس خیلی عذابم میده همسرم از دستم عصبانی می شه و این وسواس به زندگی زناشویی ما لطمه زده .آیا با هیپنوتیزم درمان می شوم؟

    1. سلام.
      بله .وسواس شما قابل درمان است و اگر این اعمال شما که یک وسواس فکری – عملی است درمان کنید شاید از شر خیلی چیزهای دیگر نیز رها شوید. و هیپنوتیز درمانی یا هیپنوتراپی به همراه رواندرمانی یکی از قوی ترین روشهای درمان است.
      موفق باشید

    2. سلام من 25 سالمه از بچگی از قیامت و مرگ و اتفاقات ترس شدیدی داشتم و گریه میکردم چهار سالی است دچار اضطراب و استرس شدیدی شدم به شدتی که تو خواب هم آرامش ندارم تو روز روشن هم ترس دارم حس میکنم کافرشدم کلا تمرکزم از دست دادم اصلا نمی دونم چی خوب وچی بد، هرجایی هم میرم تا از این افکار فرار کنم حالم بدتر میشه وذهنم درگیر،لطفا راهنماییم کنید خیلی عذاب میکشم

    3. سلام.. نمیدونم از کجا شروع کنم..پسرم..22 سالمه
      لطفا بعد خوندن این پیام جواب منو بدین تورو خدا..
      من حدود ۶ ماه پیش با شخصی دوست شدم…دختر آزادی بود..
      همه چیز خوب بود تا بعد اینکه بهم گفت قبل از من رابطه جنسی داشته..بعد اون رابطه مون شد دعوا و بحث…
      منم همش فکر و خیال اینکه نکنه دروغ بگه..نکنه با کسه دیگه بوده باشه همیشه باهام بود…اون تایم تو سوپر مارکت کار میکردم…
      تایم کارم زیاد بود..فشار روم زیاد بود…فکر و خیال این خانم هم همش باهام بود..بعضی روز ها واقعا خسته میشدم… من سیگار رو ۲ سال ترک کرده بودم..الکی سیگار میکشیدم..غم باد گرفته بودم….خیلی برام بزرگ شده بود داستان..هم خودم و اذیت میکردم هم اونو..روش حساس شده بودم..
      حس میکردم مغزم خسته است..توان سابق رو نداشتم..
      بعد از مدتی با اون شخص رابطه جنسی برقرار کردم…اما تو طول رابطه همش فکرم درگیر همون افکار بود که باعث شد ازش زده شم.. بعد اون دعوا و بحثمون زیاد تر شد… جدا شدیم از هم..
      بعد جدایی میومد با حرفاش منو آزار میداد و بهم حس عذاب وجدان میداد.. بعد چند هفته دیگه داشت حالم بهتر میشد که یه مقاله تو نت خوندم در باره ایدز… از اون شب به مدت ۲ هفته همش فکر و استرس اینکه نکنه ازش ایدز گرفته باشم باهام بود..
      یهنی استرس و فکر و خیالم جوری بود که زندگیم از حالت روتینش خارج شده بود..نه حال داشتم ساز بزنم ..نه حوصله داشتم برم کلاس دانشگاه…انگار پذیرفته بودم ایدز دارم خودم رو خیلی باخته بودم… فشار عصبی داشتم…تپش قلب داشتم…خانواده و دوستام بهم میگفتن چته تو آخه؟؟. اون که ایدز نداره بهت منتقل کنه..اما من اصلا تو کتم نمیرفت..با اینکه میدونستم درمان داره و آدم نمیمیره..اما باز فکر و خیال میکزدم..تا اینکه آزمایش دادم و منفی شد…بعد اون یکم راحت بودم که بعد چند روز افکار خود کشی اومد تو سرم…نه اینکه بخوام انجام بدم..آخه دلیلی نمیبینم که انجامش بدم…همش فکرم درگیره افرادیه که خود کشی کردن..مثل بازیگرا..خواننده ها..نویسنده ها..
      میگم خودم رو بکشم که چی بشه..چرا باید انجام بدم آخه؟؟
      مثلا تصور میکنم خودم از جایی بندازم پایین از ترس چشامو میبندم..اصلا دلم نمیخواد انجامش بدم..
      اما خیلی بی حوصله شدم..تنبل شدم..همش خوابم میاد…
      میرم بیرون الکی …نمیدونم دارم چیکار میکنم…سر در گم شدم…
      ۱ ماه همش استرس و فکر و خیال شدید با هام بوده..
      مثلا چند روز پیش بابام رفت رشت… گوششیش همراه اش نبود..
      یکم دیر کرد..من تو ذهنم میگفتم مرده حتما… حتما تصادف کرده که دیر کرده..حتی مراسم ختمشم تصور میکردم…
      الان که نگاه میکنم میبینم اصلا عادی نبود افکارم..یعنی دیوانه شدم؟؟
      یا مامانم برا دیسکش حالش بد شد بریدمش بیمارستان… بعد دکترا گفتن احتیاج به عمل داره..گفتن احتمال کم سکته مغزی هست..من دیگه تا ته داستان رو رفتم..خونه رو بدون مامان تصور میکردم..میگفتم بمیره چیکتر کنم! البته بگم قبلا ترس از دست دادن پدر و مادرم میومد تو ذهنم گاهی…
      هر چقدر هم میخواستم افکارم رو خارج کنم از اون موضوع نمیشد..
      میدونستم اشتباه افکارم اما باز نمیتونستم کنترلش کنم…
      تو رو خدا کمک.کنید…این افکار خود کشی من و بی حال و بی رمق میکنه..من هنوز دوس دارم به خیلی چیزا برسم..
      اما الان سر در گمم..نمیدونم چی کار کنم با این وضعم…
      هر چیزی تو ذهن من زیادی بزرگ میشه…و نمیتونم کنترلش کنم..
      از روان پزشک هم میترسم..میترسم دارو شیمیایی بخورم بدتر بشم..یا عوارض بده.. لطفا جواب بدید
      هیچ وقت فکرش رو نمیکردم اینقدر ضعیف باشم..
      تو گوگل خوندم علائم افسردگی و اختلال استرس و اختلال تطابق شبیه حالت من بود..نمیدونم کدومه..
      دیونه شدم آره؟؟
      میرم بیرون میگم میخندم..اما ته ذهنم همش درگیره این چیزاست…میدونم مرگ دست خداست و باهاش کنار اومد..اما الان اینطوری هستم..
      اگه بیماری برا خودم پیش بیاد یا یکی از عزیزام بمیره با این وضع دیوانه میشم?

      1. هع منم همینطورم..الان انقد در موندم ک اومدم سرچ کردم افکارم دارن دیوونم میکنن تا اینجارو پبدا کردم .. منم واقعا نمیدونم چرا جدیدن اینطوری شدم واقعا عذاب آوره هرلحظه برام 💔:)))))

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 + یک =