دکتر داوود نجفی توانا
متخصص روانشناسی | هیپنوتیزم درمانگر
دارای دکترای تخصصی روانشناسی از هندوستان که مقاطع تحصیلی خود در زمینه روانشناسی بالینی از شهید چمران اهواز و ارشد بالینی و دکترا را درکشور هند اخذ نموده اند.
با هر جلسه مراجعه ، یک درجه بهتر می شوید...
شما تلاش کنید، ما نیز به شما کمک می کنیم...
خدمات قابل ارائه کلینیک
درمان همجنسگرایی یکی از دغدغه های افراد مبتلا به این اختلال است . نمیتوان گفت همجنسگرایی متناسب با زمان حال در حال رشد است.
فتیشیسم یکی دیگر از انحرافات جنسی است که مترادف های گوناگونی مانند : ، فتیشیسم ، شیء پرستی، پا پرستی و یا بت پرستی که همه ...
سادیسم یعنی لذت بردن از اذیت ، آزار، تحقیر و تمسخر و یا آزار جنسی دیگران .معمولا” کسانی که تمایلات سادیسمی دارند از آزار و تحقیر و تمسخر دیگران مخصوصا ...
مازوخیسم جنسی (خودآزاری ) به معنای صدمه و آسیب رساندن شخص به خود در زمینه مسایل جنسی است .یعنی شخص برای لذت بردن دارد تا از سمت خود یاشریک ...
اختلال بی میلی جنسی چه در مردان و چه در زنان مربوط به مسایلی مانند نبود رغبت، اشتیاق و میل (در ارتباط با شرایطی از قبیل خیال پردازی های جنسی ...
تعریف افسردگی و یا افسردگی چیست ؟ افسردگی یک حالت روانی و جسمانی است که فرد در آن حالت احساس غمگینی ، نا امیدی ، بی انگیزه ...
استرس و اضطراب غالبا به صورت مترادف بکار می روند اما در تعریف علمی این دو با هم تفاوت دارند. استرس به معنى نیرو است ...
واژینیسم یا واژینیسموس یکی از انواع اختلالات جنسی است که مختص زنان می باشد. در این اختلال ترس از رابطه زناشوئی و یا ترس از رابطه جنسی ...
درمان انحرافات جنسی
پارافیلیا علاقه جنسی به چیزی را توصیف می کند که معمولاً تحریک کننده جنسی در نظر گرفته نمی شود. برخی از پارافیلیاها بر فعالیت هایی (مانند کتک زدن، بستن و شلاق زدن) تمرکز می کنند در حالی که برخی دیگر بر روی یک هدف وابسته به عشق شهوانی خاص (کفش، لباس یا گروه خاصی از افراد) تمرکز می کنند. پارافیلیا به خودی خود نشان دهنده وضعیت سلامت روانی یا فعالیت مجرمانه نیست.
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی پارافیلیا را به عنوان یک علاقه جنسی مداوم با شدتی تعریف میکند که بر چیزی غیر از فعالیت جنسی معمولی (تحریک دستگاه تناسلی یا نوازش مقدماتی بین شرکای بزرگسالی که رضایت دارند) تمرکز دارد.
هیپنوتیزم درمانی
بطور کلی ریشه بسیاری از مشکلاتی که فرد از آن آگاهی ندارد در گذشته فراموش شده او (ضمیر ناهشیار ) قرار دارد که بطور غیر ارادی رفتار و افکار او را جهت می دهد . بنابر این بسیاری از رفتارها و هیجانات خارج از کنترل ما می باشد.
هیپنوتیزم درمانی می تواند به همراه مشاوره روانشناسی یکی از بهترین روشهای کمک به شما برای رهایی از اختلالات عاطفی و جسمانی ناشی از اعصاب و فشارهای روانی باشد.
هیپنوتیزم یک حالت جسمانی و ذهنی خاصی است که فرد در آن حالت نه خواب است و نه بیدار.ویا می توان گفت هیپنوتیزم حالتی از هشیاری است که در آن حالت می توان تغییرات مفیدی که بیمار به دنبال آن است را در ناهشیار بوجود آورد.
زمانی فرد و یا بیمار قابل هینوتیزم شدن و یا درمان می باشد که خواست او در کار باشد. در صورتی که تمایل شخص در کار نباشد کار درمان بی فایده است.
دکتر داوود نجفی توانا
متخصص روانشناسی و هیپنوتیزم درمانگر
دارای دکترای تخصصی روانشناسی از هندوستان که مقاطع تحصیلی خود در زمینه روانشناسی بالینی از شهید چمران اهواز و ارشد بالینی و دکترا را در کشور هند اخذ نموده اند.
مدت کوتاهی به عنوان استادیار در دانشگاه آزاد به تدریس پرداخت و سپس به دلایلی انصراف و به کار مشاوره و درمان روی آورد. ایشان تاکنون نزدیک به چهارده هزار مراجعه کننده جهت مشاوره و درمان موفق در زمینه های مختلف از لکنت زبان گرفته تا تیک های عصبی، وسواس، افسردگی و اختلالات و انحرافات جنسی پذیرفته اند.
کتاب ها و مقالات تالیف شده توسط دکتر نجفی توانا
- تالیف و ترجمه کتاب روانشناسی و جرم: انتشارات میزان
- کاربرد روانشناسی در ورزش مدیریت تیم های موفق: انتشارات کتاب مهربان نشر
- همچنین مقالاتی در موضوعات مختلف در جراید و مصاحبه ها
مهم ترین طرحواره های مرتبط با افسردگی
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی است که تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی فردی و اجتماعی دارد. در میان عوامل متعددی که به بروز و گسترش افسردگی کمک می کنند، طرحواره های ذهنی نقش ویژه ای ایفا می کنند. طرحواره ها، که به عنوان الگوهای پایدار و عمیق فکری و احساسی شناخته می شوند، می توانند به شکل گیری و تداوم افسردگی کمک کنند. مهم ترین طرحواره های مرتبط با افسردگی به طور کلی شامل باورها و تصورات پایه ای هستند که فرد درباره خود، دیگران و جهان پیرامونش دارد و معمولاً در دوران کودکی و نوجوانی شکل می گیرند. شناخت و تحلیل مهم ترین طرحواره های مرتبط با افسردگی می تواند به درک بهتر مکانیزم های روان شناختی منجر شود که در ایجاد و پیشرفت این اختلال نقش دارند. این طرحواره ها شامل الگوهایی چون نقص و شرم، شکست و ناکامی، و وابستگی عاطفی هستند که هر یک به نحوی خاص بر روی خلق و خو و رفتار فرد تأثیر می گذارند. با بررسی این طرحواره ها، می توان به روش های مؤثری برای درمان و مدیریت افسردگی دست یافت و به افراد کمک کرد تا با تغییر این الگوهای ذهنی، به بهبود وضعیت روانی خود دست یابند. تعریف و مفهوم طرحواره ها در روان شناسی و رابطه آنها با افسردگی طرحواره ها در روان شناسی به الگوهای ثابت و پایدار فکری و احساسی اشاره دارند که از تجربه های دوران کودکی و نوجوانی نشأت می گیرند و به شکل گیری باورها و نگرش های عمیق درباره خود، دیگران و جهان کمک می کنند. این الگوهای ذهنی معمولاً به صورت ناخودآگاه عمل کرده و بر نحوه تفسیر و واکنش فرد به رویدادهای زندگی تأثیر می گذارند. طرحواره ها می توانند مثبت یا منفی باشند و تأثیرات عمیقی بر سلامت روانی فرد بگذارند. در رابطه با افسردگی، طرحواره های منفی به ویژه نقش برجسته ای دارند. الگوهایی مانند نقص و شرم، شکست و ناکامی، و وابستگی عاطفی می توانند به ایجاد و تداوم احساسات منفی و افسردگی کمک کنند. برای مثال، فردی که طرحواره نقص و شرم دارد، ممکن است خود را به دلیل ضعف ها و اشتباهاتش بی ارزش بداند و این احساسات می تواند به بروز علائم افسردگی منجر شود. به طور مشابه، طرحواره های شکست و ناکامی می توانند احساسات یأس و ناامیدی را تشدید کنند. در نتیجه، شناسایی و تغییر این طرحواره ها در درمان افسردگی می تواند به بهبود سلامت روانی و کیفیت زندگی فرد کمک کند. طرحواره های منفی خودپنداره: تأثیر بر شکل گیری و پیشرفت افسردگی طرحواره های منفی خودپنداره نقش مهمی در شکل گیری و پیشرفت افسردگی دارند. این طرحواره ها، که به طور عمده شامل باورهای منفی و غیرواقعی درباره خود و قابلیت هایمان هستند، می توانند به تدریج به احساسات ناتوانی و بی ارزشی منجر شوند. افراد با این نوع طرحواره ها به طور مداوم به اشتباهات و نقص های خود توجه می کنند و در نتیجه خودشان را ناتوان و ناکافی می بینند، که این احساسات می تواند زمینه ساز شروع افسردگی شود. علاوه بر این، این باورهای منفی می توانند به شیوه های غیرسازنده ای در مواجهه با چالش ها و استرس ها عمل کنند. فرد ممکن است به جای مواجهه فعال با مشکلات، به ناامیدی و تسلیم شدن گرایش پیدا کند. این رفتارها و الگوهای فکری منفی باعث تداوم و تشدید علائم افسردگی می شود و چرخه ای از احساسات منفی و بی فایده را به وجود می آورد. در نتیجه، درمان و تغییر این طرحواره ها به عنوان بخشی از درمان افسردگی می تواند به بهبود وضعیت فرد کمک کند. طرحواره های نقص و شرم: نقش آنها در افزایش احساس بی ارزشی و نا امیدی طرحواره های نقص و شرم به طور عمده به احساس بی ارزشی و ناامیدی می انجامند. طرحواره نقص شامل باور به ناتوانی یا نقص های اساسی در خود است، که می تواند فرد را به این نتیجه برساند که به اندازه کافی خوب یا ارزشمند نیست. این احساس ناتوانی و نقص، فرد را به طور مداوم به مقایسه منفی با دیگران و توجه به اشتباهات و ضعف های خود سوق می دهد، که باعث تقویت احساس بی ارزشی و کاهش اعتماد به نفس می شود. طرحواره شرم نیز به معنای احساس عمیق شرم و بی ارزشی ناشی از باور به عدم پذیرش و تایید از سوی دیگران است. این طرحواره می تواند به شکل گیری افکار منفی درباره خود و احساس ناامیدی عمیق کمک کند، زیرا فرد ممکن است دائماً احساس کند که ناتوانی هایش مورد قضاوت یا تحقیر قرار می گیرد. ترکیب این دو طرحواره می تواند فرد را در دامی از احساسات منفی و ناامیدی گرفتار کند، که به تدریج به مشکلات روانی و اجتماعی جدی تری منجر می شود. طرحواره های شکست و ناکامی: ارتباط آنها با علائم افسردگی و کاهش انگیزه طرحواره های شکست و ناکامی به طور مستقیم با علائم افسردگی و کاهش انگیزه ارتباط دارند. طرحواره شکست، که به باورهای منفی دربارهی عدم توانایی در دستیابی به موفقیت و اهداف می پردازد، می تواند منجر به احساسات عمیق شکست و یأس شود. این احساسات باعث می شود فرد دائماً خود را در حال شکست و ناکامی ببیند، که به نوبه خود می تواند به بروز علائم افسردگی مانند افسردگی، ناامیدی و بی علاقگی منجر شود. همچنین، طرحواره ناکامی به این باور مربوط می شود که تلاش ها و کوشش های فرد به نتیجه نمی رسند و همواره ناکام خواهند بود. این باور منجر به کاهش انگیزه و تلاش فرد برای رسیدن به اهداف می شود، چرا که فرد احساس می کند که هیچ گونه موفقیتی در انتظارش نیست. نتیجهی این کاهش انگیزه، عدم تلاش برای بهبود شرایط و ادامه افسردگی است، که می تواند به یک چرخه معیوب از احساسات منفی و بی تحرکی منجر شود. طرحواره های وابستگی و ناکامی عاطفی: چگونه آنها به افسردگی دامن می زنند طرحواره های وابستگی و ناکامی عاطفی می توانند به طور چشمگیری به تشدید افسردگی کمک کنند. طرحواره وابستگی، که شامل نیاز شدید به حمایت و تایید از دیگران است، می تواند فرد را به وابستگی عاطفی عمیق و عدم توانایی در مواجهه با
علت و دلیل علاقه و وابستگی به همجنس چیست؟
در پاسخ به علت و دلیل علاقه و وابستگی به همجنس چیست؟ می توان گفت که علت و دلیل علاقه و وابستگی به همجنس، موضوعی پیچیده است که همواره مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این پدیده که با نام همجنس گرایی شناخته می شود، نه تنها از جنبه های زیستی، بلکه از منظرهای روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی نیز قابل تحلیل است. در طول تاریخ، نگرش ها و باورهای مختلفی نسبت به همجنس گرایی وجود داشته که از پذیرش و احترام تا رد و نفی متغیر بوده اند. امروزه، پژوهش های علمی سعی دارند تا با بررسی دقیق تر این پدیده، به درک عمیق تری از علل و دلایل آن دست یابند. در این مقاله، به بررسی عوامل مختلفی که ممکن است در شکل گیری و تقویت علاقه به همجنس نقش داشته باشند، می پردازیم و تلاش می کنیم تا با نگاهی جامع و بی طرفانه، به این موضوع نگاه کنیم. آیا همجنس گرایی ژنتیکی است؟ این سوال آیا همجنس گرایی ژنتیکی است، مسئله ای پیچیده و موضوع تحقیق و بحثهای فراوانی بوده است. تحقیقات علمی نشان می دهد که ژنتیک می تواند در تعیین گرایش جنسی نقش داشته باشد، اما این تنها عامل نیست. در اینجا چند نکته کلیدی آورده شده است: عوامل ژنتیکی: برخی تحقیقات به شناسایی نشانه های ژنتیکی احتمالی مرتبط با همجنس گرایی پرداخته اند. به عنوان مثال، مطالعات دوقلوها نشان داده است که دوقلوهای همسان که از نظر ژنتیکی یکسان هستند، بیشتر احتمال دارد هر دو همجنس گرا باشند نسبت به دوقلوهای غیرهمسان. این مسئله به وجود یک مولفه ژنتیکی اشاره دارد، اگرچه قطعی نیست. عوامل محیطی و اجتماعی: در حالی که ژنتیک می تواند بر گرایش جنسی تأثیر بگذارد، عوامل محیطی مانند تجربیات اولیه زندگی، محیط اجتماعی و تأثیرات فرهنگی نیز نقش مهمی دارند. این عوامل به شکل پیچیده ای با تمایلات ژنتیکی تعامل می کنند. نظریه های زیستی: سایر عوامل زیستی مانند تأثیرات هورمونی در دوران رشد جنینی نیز به عنوان عوامل مؤثر بر گرایش جنسی پیشنهاد شده اند. به عنوان مثال، برخی مطالعات پیشنهاد می دهند که قرارگیری در معرض برخی هورمون ها در رحم ممکن است بر گرایش جنسی در آینده تأثیر بگذارد. در نتیجه، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ژنتیک در همجنس گرایی نقش دارد، اما این پدیده تنها به ژن ها وابسته نیست. گرایش جنسی به احتمال زیاد نتیجه تعامل پیچیده ای از عوامل ژنتیکی، زیستی، محیطی و اجتماعی است. مهم ترین علت و دلیل علاقه و وابستگی به همجنس چیست؟ علاقه و وابستگی به همجنس، به طور کلی نتیجه تعامل پیچیده ای از عوامل ژنتیکی، زیستی، روان شناختی و اجتماعی است. این پدیده به دلیل چندوجهی بودن آن، نمی توان یک علت یا دلیل واحد را به عنوان مهم ترین عامل معرفی کرد، اما در اینجا به برخی از مهم ترین عوامل اشاره می کنیم: عوامل زیستی و ژنتیکی: تحقیقات نشان داده اند که ژنتیک و عوامل زیستی می توانند نقشی در تعیین گرایش جنسی ایفا کنند. تأثی هورمون های جنسی در دوران جنینی بر توسعه مغز و سیستم عصبی نیز به عنوان یکی از عوامل مؤثر مطرح شده است. عوامل روان شناختی و اجتماعی: تجربیات روان شناختی دوران کودکی و نوجوانی، از جمله روابط با والدین و همسالان، می تواند تأثیرگذار باشد. برخی نظریه ها پیشنهاد می کنند که روابط عاطفی با افراد همجنس در این دوران می تواند بر گرایش جنسی آینده تأثیر بگذارد. همچنین، عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند محیط خانواده، جامعه و پذیرش فرهنگی نیز می توانند نقش مهمی در شکل گیری و توسعه علاقه به همجنس داشته باشند. به طور کلی، گرایش جنسی نتیجه تعامل پیچیده ای از عوامل مختلف است و نمی توان آن را به یک عامل خاص محدود کرد. نقش تجربیات دوران کودکی در شکل گیری علاقه به همجنس تجربیات دوران کودکی نقش مهمی در شکل گیری گرایش های جنسی افراد، از جمله علاقه به همجنس، دارند. در این دوران حساس، روابطی که کودکان با والدین، مربیان و همسالان خود برقرار می کنند، می تواند بر چگونگی درک آنها از خود و دیگران تأثیرگذار باشد. تجربه های مثبت یا منفی مرتبط با دلبستگی، محبت و تشکیل هویت، ممکن است در تقویت یا تغییر گرایش های جنسی تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، برخی نظریه ها پیشنهاد می کنند که اگر یک کودک رابطه ای نزدیک و عاطفی با والد یا همسال همجنس خود تجربه کند، این ممکن است به شکل گیری علاقه به همجنس در آینده کمک کند. نظریه های روان شناختی همواره به بررسی تأثیر تجربیات کودکی بر گرایش جنسی پرداخته اند. فروید، به عنوان یکی از نظریه پردازان اولیه، معتقد بود که تجربیات دوران کودکی، به ویژه آنهایی که شامل روابط با والدین می شود، ممکن است در تعیین گرایش جنسی نقش داشته باشند. هرچند بسیاری از ایده های فروید مورد بحث و تجدیدنظر قرار گرفته اند، اما مفهوم اینکه تجربیات اولیه می توانند گرایش های جنسی بعدی را شکل دهند، همچنان تأثیرگذار است. با این حال، باید توجه داشت که هیچ تجربه خاصی در دوران کودکی نمی تواند به طور قطعی گرایش جنسی فرد را پیش بینی کند. گرایش جنسی به احتمال زیاد نتیجه تعامل پیچیده ای از عوامل مختلف، از جمله ژنتیکی، هورمونی، محیطی و روان شناختی است. در حالی که تجربیات دوران کودکی ممکن است در شکل گیری علاقه به همجنس نقش داشته باشند، اما به تنهایی تعیین کننده نیستند و هر فردی دارای یک گرایش جنسی منحصر به فرد است که در طول زندگی و تحت تأثیر عوامل گوناگون شکل می گیرد. نقش هویت جنسی در علاقه به همجنس: درک بهتر از خود و دیگری هویت جنسی یکی از عناصر اساسی هویت فردی است که نقشی مهم در شکل گیری علاقه به همجنس ایفا می کند. درک و پذیرش هویت جنسی به فرد کمک می کند تا احساسات، تمایلات و گرایش های خود را بهتر بشناسد و با آنها کنار بیاید. این فرآیند شامل شناختن و پذیرفتن خود به عنوان فردی با گرایش به همجنس است که می تواند به ایجاد اعتماد به نفس و رضایت از زندگی کمک کند. وقتی فردی هویت جنسی خود را به درستی درک می کند، این درک به او اجازه می دهد تا روابط
ترس از زنان + علت و راه درمان
ترس از زنان، یکی از مشکلات رایج میان جوانان است. این ترس تا حدودی طبیعی است و اکثر افراد پیش از ازدواج آن را تجربه میکنند. اما زمانی مشکلساز میشود که مانعی جدی برای ازدواج و تشکیل خانواده شود. ویژگیهای فردی و مشکلات خانوادگی از اصلیترین دلایل این ترس هستند. با آگاهی از دلایل گاموفوبیا و روشهای درمان آن، میتوانید بر این ترس غلبه کرده و گامی موثر در جهت تشکیل خانوادهای سالم و موفق بردارید. گاهی ترس از زنان زیبا تا حدی پیش میرود که افراد از شروع یک رابطه اجتناب میکنند. در ادامه مقاله، به بررسی کامل ترس از زنان میپردازیم. ترس از زنان زیبا ترس از زنان یا ژنوفوبیا به ترس شدید و غیر منطقی از زنان گفته میشود که نوعی فوبیای خاص است. این فوبیا در DSM5 به عنوان فوبیایی جداگانه معرفی نشده است، اما افراد مبتلا به این فوبیا علائم مشترکی با دیگر فوبیاها دارند. این افراد در مواجهه با زنان، ترس و اضطراب زیادی را تجربه میکنند که توجیهی ندارد. ژنوفوبیا با زنستیزی یا انزجار از زنان متفاوت است. افراد مبتلا به این اختلال نمیتوانند به راحتی در جامعه حضور یابند و با دیگران ارتباط موثری برقرار کنند. امروزه زنان در عرصههای مختلف حضور فعال دارند و زندگی بدون آنها تقریباً غیرممکن است. دلایل ترس از زنان طبق مطالعات، ازدواج یکی از ده موضوع برتر استرسزا در دنیاست. یکی از معضلات ازدواج، حجم زیادی از اطلاعات و مسئولیتهای جدید است که نیاز به تابآوری بالایی دارد. برخی افراد زیر بار این افکار منفی و فشارها سریعا از ازدواج پشیمان شده و به باقی جنبههای ازدواج توجه نمیکنند. در قرن ۲۱ بیشتر از هر زمان دیگری شاهد ترس عجیب و غیرواقعی از ازدواج و حتی ترس از زنان هستیم؛ این ترس با نام تخصصی گاموفوبیا در روانشناسی شناخته میشود. برای غلبه بر این ترس مشاوره ازدواج پیشنهاد میشود. در مواردی دیگر، وقتی افراد شاهد تجربیات ناموفق اطرافیان و دوستان خود هستند، به ترس از زنان زیبا مبتلا میشوند. بیشتر بدانید: درمان ترس و فوبی های مزمن روانی نشانههای ترس از زنان این ترس تا حدی پیشروی میکند که حتی صحبت درباره ازدواج موجب پریشانی و فرار از آن موقعیت میشود. عوامل متعدد این ترس را میتوان در زندگی این افراد یافت، اما برای برخورد منطقی، نیاز به صبر و اقدامات اصولی و صحیح است. پیامدهای ترس از زنان فقط به ازدواج محدود نمیشود و جنبههای مختلفی از زندگی را در بر میگیرد. افراد در مواجهه با زنان علائمی مثل گرفتگی عضلانی، ترس و اضطراب شدید، بالا رفتن ضربان قلب، تنگی نفس، حالت تهوع و سرگیجه را تجربه خواهند کرد. علل ژنوفوبیا 1-عوامل فردی خصوصیات هر فرد مطابق با سبک زندگی، تربیت، تحصیلات و جامعهای که در آن زندگی میکند شکل میگیرد و در نهایت شخصیت فرد را میسازد. در این بین، عواملی مثل عدم اعتماد به نفس کافی، خودمختاری افراد و برخی تیپهای شخصیتی (مانند وابسته یا اجتنابی) نقش موثری در ترس از زنان دارند. این افراد باید با مراجعه به روانشناس یا مشاور دلیل اصلی ترس خود را بیابند و با صبوری مشکلات خود را حل کنند. 2-عوامل خانوادگی کودکان طلاق یا فرزندانی که شاهد خیانت والدین یا بحثها و جدلهای پایانناپذیر خانواده بودهاند، بیشترین واهمه را از ازدواج تجربه میکنند. این تجربه تا حد زیادی ناخودآگاه است و فرد دلیل این همه ترس را نمیداند و فقط میخواهد از این موضوع دور باشد. برای کمک به این افراد، بهترین روش مشاوره با روانشناس یا مشاور ازدواج است. 4-عوامل اجتماعی و فرهنگی افراد با توجه به موقعیت اجتماعی و فرهنگی خود، از گرفتن تصمیمی جدی برای آینده خود سر باز میزنند. مسائل اقتصادی و نگاه افراد جامعه، از جمله مهمترین عوامل اجتماعی و فرهنگی هستند. برای چنین افرادی، زنان نمادی از هزینههای زیاد هستند که منجر به ترس از ازدواج میشود. 5-پیامدهای ترس از زنان ترس از زنان میتواند منجر به تشدید اختلالات اضطرابی، خودکشی، اعتیاد، انزوا و گوشهگیری، کاهش اعتماد به نفس و حملات پانیک شود. راههای درمان ترس از زنان برای غلبه بر این ترس، ابتدا باید خواستههای خود از ازدواج را مشخص کنید. با مشخص کردن این موارد و داشتن چشماندازی کلی، ترستان از ازدواج کاهش مییابد. صحبت با زوجینی که ازدواج موفقی داشتهاند نیز مفید است. در نهایت، کمک گرفتن از روانشناس بهترین روش برای درمان ترس از زنان است. روانشناس با بررسی ریشه ترس و استفاده از روشهای درمانی مناسب به حل این مساله میپردازد. 1- مواجهه درمانی در این روش، درمانگر به تدریج فرد را با جنس مخالف مواجه میکند. این مواجهه با تکنیکهای خاصی انجام میشود و فرد باید از لحاظ ذهنی و روانی برای آن آماده باشد. 2- درمان شناختی رفتاری در این روش، روانشناس تفکرات فرد را در مورد زنان تغییر داده و او را برای برخورد با زنان آماده میکند. این روش به افراد کمک میکند تا نگرش منفی خود نسبت به زنان را تغییر دهند. علاوه بر روش های درمانی رفتاری ، شناخت درمانی که ایجاد و یا تغییر نگرش در فرد است می تواند برای درمان ترس از زنان مفید واقع شود .اما از آنجایی که ضمیر ناخود آگاه انسان و خاطرات و اتفاقات و یادگیریهای گذشته در ایجاد و تقویت ترس نقش اساسی دارد پس استفاده از هیپنوتیزم درمانی برای تغییر باورها در ناخود آگاه کارکرد موثری در درمان ترس از زنان دارد. سخن آخر ترس از زنان یا ژنوفوبیا یک ترس رایج نیست و به دلایل عمیقتری اتفاق میافتد. برای تشخیص دقیق و شروع فرآیند درمان، مشورت با مشاور یا روانشناس متخصص ضروری است. ***برای گرفتن وقت مشاوره و انجام درمان فوت فتیش می توانید با مطب دکتر نجفی توانا ارتباط برقرار کنید . یکی از شاخص های مطب دکتر نجفی توانا حفظ هویت افراد و در صورت تمایل فرد پذیرش با نام مستعار امکان پذیر می باشد. آدرس مطب: تهران، خیابان شریعتی، بین میرداماد و ظفر، جنب پمپ بنزین ظفر، کوچه شواری، ساختمان پزشکان سینا، طبقه پنجم تلفن های نوبت دهی : ۲۲۸۹۹۱۴۷ ۰۲۱ – ۲۲۸۹۹۱۴۸ ۰۲۱ منتظر شما هستیم
عورتنمایی چیست
عورتنمایی (Exhibitionism) یکی از اختلالات جنسی است که بیشتر در مردان شایع است. این اختلال شامل نمایش اندام تناسلی به افرادی است که علاقهای به دیدن چنین صحنهای ندارند، به خصوص غریبهها، و این کار در شرایط غیر منتظره انجام میشود. اختلال نمایشگری جنسی یا عورتنمایی یکی از اختلالات جنسی است که در آن فرد تمایل دارد بدن و اندامهای جنسی خود را در مکانهای عمومی به نمایش بگذارد. این افراد با نشان دادن اندامهای خود به افرادی که انتظار این کار را ندارند، به شدت از نظر جنسی تحریک میشوند. این تحریک و برانگیختگی در خیالپردازیها، امیال یا رفتارهای فرد قابل مشاهده است. در صورتی که با فردی دارای این اختلال مواجه شدید، بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید زیرا این افراد آسیبی به شما نخواهند رساند. عورتنمایی برخی مبتلایان فقط اندام تناسلی خود را به کودکان قبل از سن بلوغ، برخی به بزرگسالان و برخی به هر دو نشان میدهند. پژوهشها نشان میدهد که تقریباً ۲ تا ۴ درصد از مردان به این اختلال مبتلا هستند. این وضعیت در زنان کمتر شایع است، هرچند شیوع دقیق آن هنوز مشخص نشده است. علائم اختلال عورتنمایی فردی که دارای علائم زیر باشد به اختلال عورتنمایی مبتلاست: 1. فرد در یک دوره حداقل شش ماهه، دارای تخیلات، رفتارها یا تمایلات جنسی مکرر و شدید برای نمایش اندام تناسلی خود در برابر افراد ناآگاه است. 2. این رفتار باعث ایجاد تنش یا مشکلات بین فردی در محل کار یا موقعیتهای اجتماعی روزمره او میشود. 3. اختلال عورتنمایی به زیرمجموعههایی تقسیم میشود که بر اساس ترجیحات فرد برای نمایش خود به کودکان پیش از بلوغ، بزرگسالان یا هر دو تعریف میشود. دلایل ابتلا به عورتنمایی در مردانی که اختلال شخصیت ضد اجتماعی، پدوفیلی (بچهبازی) و سوءمصرف الکل دارند، این اختلال شایعتر است. سابقه سوءاستفاده جنسی یا تجارب جنسی در دوران کودکی نیز میتواند عامل دیگری برای این اختلال باشد. همچنین، عورتنمایی در افراد بیشفعال جنسی (کسانی که بیش از حد درگیر امور جنسی هستند) بیشتر مشاهده میشود. معمولاً شوکه شدن فرد قربانی باعث تحریک جنسی افراد مبتلا میشود. درصد کمی از این افراد مرتکب تجاوز جنسی میشوند و اغلب افرادی کمرو و با عزت نفس پایین هستند. بیشتر بدانید: درمان فتیشیسم | درمان فوت فتیش یا درمان فتیشیزم این اختلال معمولاً از اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود. گرایشات و رفتارهای جنسی مرتبط با عورتنمایی نیز احتمالاً مانند سایر ترجیحات جنسی با افزایش سن کاهش مییابد. تقریباً یکسوم از شکایات جنسی گزارششده به پلیس شامل عورتنمایی است. درمان اختلال عورتنمایی بیشتر افراد مبتلا به عورتنمایی به خواست خودشان به دنبال درمان نمیروند و تا زمانی که دستگیر نشده و توسط مقامات قضایی ملزم به این کار نشوند، تحت درمان با دکتر روانشناس قرار نمیگیرند. درمان عورت نمایی معمولاً شامل رواندرمانی و دارودرمانی است. بیشتر بدانید: درمان افسردگی و حل مشکلات همراه با افسردگی رواندرمانی اختلال عورتنمایی تحقیقات نشان میدهد که مدلهای رفتاری در درمان این اختلال مؤثر هستند. این مدلها با فراهم کردن ابزارهایی برای کنترل تکانهها و یافتن راههای قابل قبولتر برای مقابله با تمایل به نمایش اندام تناسلی، کارآمد هستند. درمان شناختی رفتاری نیز به افراد کمک میکند تا محرکهای عورتنمایی را شناسایی کرده و مدیریت کنند. سایر رویکردهای رواندرمانی شامل آموزش آرامسازی، آموزش همدلی، آموزش مهارتهای مقابلهای و بازسازی شناختی (یعنی شناسایی و تغییر افکاری که منجر به عورتنمایی میشوند) هستند. برای درمان عورتنمایی از تکنیکهای مؤثر دارودرمانی و هیپنوتیزمدرمانی استفاده میشود. درمانگر تعیین خواهد کرد که کدام روش درمانی برای بیمار در زمان کوتاهتری نتیجهبخش خواهد بود. درمان این بیماری با توجه به پیچیدگی موضوع، معمولاً طولانیمدت است، زیرا این افراد اغلب از شدت مشکل خود آگاه نیستند. سوالات متداول آیا قصد فرد از عورتنمایی برقراری رابطه جنسی است؟ خیر، اینگونه نیست. فرد به منظور رسیدن به هیجان و تحریک جنسی اقدام به این کار میکند، بدون اینکه تلاشی برای فعالیت جنسی با فرد ناشناس انجام دهد. تربیت جنسی در دوران کودکی چقدر در پیشگیری از اختلال عورتنمایی اهمیت دارد؟ تربیت جنسی کودک یکی از مهمترین مسائلی است که والدین باید به آن توجه کنند. غفلت از این موضوع میتواند عواقب جدی برای کودک به همراه داشته باشد. یکی از مشکلاتی که ممکن است در نتیجه عدم تربیت جنسی مناسب بروز کند، اختلال نمایشگری جنسی است. بنابراین، تربیت جنسی نقش پیشگیرانه مهمی دارد.