لوگو دکتر نجفی توانا
اضطراب

انواع اضطراب

امتیاز بده

انواع حالتهای اضطرابی

انواع اضطراب
پژوهشهای اخیر نشان می دهند که می توان دو نوع مختلف در حالتهای اضطرابی تشخیص داد و این تشخیص می تواند سودمند باشد .

? در نوع اول ، حملات آسیمگی را می توان نام برد. این حملات ممکن است غیر منتظره باشند و تقریبا در هر موقعیتی اتفاق بیفتد . حمله ی آسیمگی عبارت است از احساس شدید وحشت و یا مرگ قریب الوقوعی که به طور ناگهانی شروع می شود و با دامنه ی وسیعی از ناراحتی های جسمی همراه است. این ناراحتی ها عبارتند از ؛ تنگی نفس،تپش قلب، سینه درد، احساس خفگی، سرگیجه، احساس خارش در دست و پا، احساس داغی و سرما، عرق کردن احساس ضعف، لرزش، احساس غیر واقعی بودن.

اختلال-شخصیت

? ماهیت غیره منتظره و شدید این احساسها غالبا بیماران را به این فکر می کشاند که در معرض یک فاجعه ی جسمی و روانی از قبیل غش کردن ، حمله ی قلبی ، از دست دادن کنترل و یا دیوانه شدن قرار گرفته اند. پاره ای از این بیماران در مواقعی که دچار حملات آسیمگی نیستند کاملا آرام هستند. اما اکثر آنها در فاصله بین حملات نیز تا حدی مضطربند. علت این اضطراب اغلب به پیش بینی این حملات مربوط می شوند.
? در نوع دوم حالتهای اضطرابی ،مساله ی مسلط ، اضطراب و تشویش غیر واقع نگرانه و یا شدیدی است که به شرایط مختلف زندگی مربوط می شود و نه به انتظار حملات آسیمگی . در این نوع اضطراب دامنه ی وسیعی از نشانه های جسمی ممکن است مشاهده شود. این نشانه ها عبارتند از ؛ تنش عضلانی ، حرکتهای غیر ارادی و تکان ، بیقراری، خستگی پذیری سریع ، نفس نفس زدن ، تپش قلب ، تعریق ، خشکی دهان ، سرگیجه ، حالت تهوع ، اسهال ، احساس گر گرفتگی یا سرما ، تکرر ادرار، اشکال در بلعیدن ، احساس ناشکیبایی، اشکال در تمرکز ، بی خوابی و تحریک پذیری.

اضطراب

? افکار مربوط به این شکل از اضطراب کاملا متنوعند ؛ اما جملگی بر حول محور موضوعهایی مانند عدم توانایی در مقابله ، انتظار ازریابی منفی از جانب دیگران ، ترس از انجام کارها و شکایتهای مبهم جسمی دور می زنند

می دانم، می خواهم، اما نمی توانم!

“می دانم مشکلم چیست و می خواهم از آن رها شوم و یا درمانش کنم، و برای درمان آنها از همه روشها استفاده نموده ام با این وجود نمی توانم.”
مثلا”، وسواس شستن و یا ترسهای غیر معقول و یا عدم اعتماد بنفس و غیره . با اینکه می دانیم این رفتارها یا احساسات غیر منطقی است، با این حال قادر به رهایی و یا کنترل آنها نیستیم.
بنابراین می توان گفت بسیاری از احساسات،هیجانات،و افکار ما ریشه در ناخوداگاه دارد.اگر چه در نهایت ما مسئول اعمال خود در جامعه و در تعامل با دیگران می باشیم.